ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 114

حدیث شماره 114

(1) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مَهْدِيٍّ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ سَلَمَةَ.

(ح) وَحَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَيْلاَنَ، حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ سَلَمَةَ، عَنْ أَبِي الزُّبَيْرِ، عَنْ جَابِرٍ قَالَ: دَخَلَ النَّبِيُّ جمَكَّةَ يَوْمَ الْفَتْحِ وَعَلَيْهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ.

114 ـ (1)... جابر بن عبداللهبگوید: پیامبر جدر حالی در روز فتح مکّه‌ی، وارد مکه‌ی مکرمه شدند که عمامه‌ای سیاه بر سر داشتند.

«عِمامة»: این واژه در لغت به این معانی به کار رفته است: عمامه؛ دستارکه بر سر بندند؛ شال که دور سر ببندند؛ زره خود که گونه‌ای کلاه خود است به اندازه‌ی سر و بافته شده از زره و آن را زیر کلاه می‌پوشند؛ کلاه خود. جمع: عمائمو عِمام.

«سوداء»: رنگ سیاه.

رفع یک اشکال:

در حدیث شماره‌ی 112 وارد شده بود که رسول خدا جبه سال فتح مکه، در حالی که کلاه خود [مِغفر] بر سر داشتند، وارد مکه شدند؛ ولی در این روایت آمده است که پیامبر جروز فتح مکه، در حالی وارد مکه شدند که عمامه‌ای سیاه بر سر داشتند؛ و به ظاهرمیان این دو روایت، تناقض است؟

و می‌توان بدین اشکال چنین پاسخ داد که رسول خدا جهر دو را به سر داشتند؛ اینطور که عمامه‌ی سیاه را بالای کلاه خود، پوشیده بودند. و این احتمال نیز وجود دارد که ایشان، عمامه‌ی سیاه را در زیر کلاه خود به سر داشتند تا اینکه موهای سرشان را از زنگار کلاه خود حفظ کند.

به هر حال، روایت مِغفر [که پیامبر جدر فتح مکه، کلاه خود بر سرداشتند] بیانگر آن است که پیامبر جآماده برای نبرد و پیکار با مشرکان و بدخواهان اسلام و مسلمین بودند؛ و روایت عمامه‌ی سیاه [که پیامبر جدر فتح مکه، عمامه‌ی سیاه بر سر داشتند] بیانگر آن است که پیامبر جدر روز فتح مکه، مُحرم نبودند.

«ح و حدثنا محمود بن غیلان، حدثنا وکیع ...»: حرف «ح» چنان‌که قبلاً نیز گفته شد، اگر در طول سلسله‌ی سند ذکر شود، به معنای «حیلوله و تحویل سند» است؛ چه اگر محدث، متنی را به دو سند مختلف نقل نماید، هنگام انتقال از سندی به سند دیگر، «ح» می‌نویسد؛ و این حرف، رمزی است برای تحویل و انتقال سند.

در حدیث بالا نیز، امام ترمذی، متن حدیث را به دو سند مختلف نقل نموده است:

1- محمود بن بشّار، از عبدالرحمن بن مهدی، از حمّاد بن سلمة، از ابوالزبیر، از جابرس.

2- محمود بن غَیلان، از وکیع، از حماد بن سلمة از ابوالزبیر، از جابرس.

و امام ترمذی نیز، هنگام انتقال از سند اول به سند دوم، از حرف «ح» استفاده کرده است تا اشاره‌ای باشد به انتقال از سندی به سند دیگر.