ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 121

حدیث شماره 121

(3) حَدَّثَنَا سُوَيْدُ بْنُ نَصْرٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُبَارَكِ، عَنْ مُوسَى بْنِ عُبَيْدَةَ، عَنِ إِيَاسِ بْنِ سَلَمَةَ بْنِ الأَكْوَعِ، عَنْ أَبِيهِ قَالَ: كَانَ عُثْمَانُ بْنُ عَفَّانَ يَأْتَزِرُ إِلَى أَنْصَافِ سَاقَيْهِ، وَقَالَ: هَكَذَا كَانَتْ إِزْرَةُ صَاحِبِي. يَعْنِي: النَّبِيَّ ج.

121 ـ (3) ... اِیاس بن سلمة بن اکوعس، از پدرش [سلمة بن اکوعس]روایت می‌کند که وی گفت: عثمان بن عفانسپیوسته ازار خویش را تا نیمه‌ی ساق پاهایش قرار می‌داد؛ و بر این کار چنین استدلال می‌جست و می‌گفت: کیفیّت ازار آقا و سالارم نیز چنین بود.

سلمة بن اکوعسگوید: مقصود عثمان بن عفانساز کلمه‌ی «آقا و سالارم»، پیامبر اکرم جبود. یعنی: ازار پیامبر جنیز تا نیمه‌ی ساق پاهایشان بود.

«یأتزر»: ازار یا شلوار می‌پوشید.

«انصاف ساقیه»: نیمه‌ی ساق پاهایش.

«هکذا»: به همین ترتیب، بر همین منوال، بدینگونه، اینگونه، مانند این، این‌چنین، آن‌چنان، اینطور.

«اِزرة»: کیفیّت و هیئت ازار پوشیدن.

«صاحبی»: برای واژه‌ی «صاحب» در لغت، این معانی آمده است:

«رفیق، دوست، همراه، مالک، صاحب، دارنده، صاحب چیزی، رهبر، ولیّ، رئیس، حاکم، فرمانده، ارباب، کارفرما، جناب، آقا، سالار، همدم، همراز، همنشین».

«یعنی: النّبي ج»: گوینده‌ی این جمله، خود سلمة بن اکوعساست. یعنی: سلمهسگوید: مقصود عثمان بن عفانساز واژه‌ی «صاحبی» [سالارم]، پیامبر اکرمجاست.