ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 122

حدیث شماره 122

(4) حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ، حَدَّثَنَا أَبُو الأَحْوَصِ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ مُسْلِمِ بْنِ نُذيرٍ، عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانِ قَالَ: أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ جبِعَضَلَةِ سَاقِي أَوْ سَاقِهِ فَقَالَ: «هَذَا مَوْضِعُ الإِزَارِ، فَإِنْ أَبَيْتَ فَأَسْفَلَ، فَإِنْ أَبَيْتَ فَلاَ حَقَّ لِلإِزَارِ فِي الْكَعْبَيْنِ».

122 ـ (4) ... حذیفة بن یمانسگوید: رسول خدا جعضله‌ی ساق پای من، یا عضله‌ی ساق پای خویش را به دست گرفتند، و آنگاه فرمودند: جایگاه فروهشتن و درآویختن ازار و شلوار، تا این عضله است؛ و اگر نخواستی، پس ازار را اندکی پایین‌تر از عضله‌ی ساق پای [و بالاتر از پاشنه‌ی پای] فروهشته دار؛ و اگر باز هم نخواستی، پس بدان که هیچ حقّی برای ازار، در رسیدن و فروهشتن تا پاشنه‌ی پای نیست.

«عَضَلَة»: عضله؛ ماهیچه، گوشت بدن که پیچیده و مجتمع باشد؛ برخی از گوشتهای بدن انسان یا حیوان که دارای دو سر باریک و شبیه به ماهی کوچک است.

«اَخذ رسول الله ج بعضلة ساقی او ساقه»: این شک در گفتار، از حذیفة بن یمانسنیست؛ زیرا امکان ندارد که حذیفهسدچار شک و تردید شده باشد؛ چون خود او صاحب قصّه است. پس می‌توان گفت که شک در گفتار حدیث، از راویانی است که بعد از حذیفة بن یمانسقرار دارند.

«هذا»: این. مقصود: عضله‌ی ساق پای است.

«موضع»: مکان و جایگاه.

«ابیتَ»: سرباز زنی و خود داری کنی.

«فاسفل»: پایین‌تر از عضله‌ی ساق پای و بالاتر از پاشنه‌ی پای.

«الکعبین»: مثنی «الکعب»: هر چیز بلند و برآمده و مرتفع و برجسته؛ استخوانِ بندگاه پا و ساق، شتالنگ، قوزک. جمع: کِعابو کعوب.