حدیث شماره 44
(8) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنِيعٍ، حَدَّثَنَا سُرَيْجُ بْنُ النُّعْمَانِ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ سِمَاكِ بْنِ حَرْبٍ، قَالَ: قِيلَ لِجَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ: أَكَانَ فِي رَأْسِ رسُولِ اللَّهِ جشَيْبٌ؟ قَالَ: لَمْ يَكُنْ فِي رَأْسِ رَسُولِ اللَّهِ جشَيْبٌ إِلا شَعَرَاتٌ فِي مَفْرِقِهِ، إِذَا ادَّهَنَ وَارَاهُنَّ الدُّهْنُ.
44 ـ (8) ... سماک بن حرب گوید: از جابربن سمرةسسؤال شد: آیا در میان موهای سر رسول خدا جموی سپید نیز و جود داشت؟ جابرسدر پاسخ بدین سؤال گفت: در سر رسول خدا جموی سپیدی وجود نداشت، جز چند تار موی سپید که در وسط سر آن حضرت جبود و سفید شده بود که هرگاه پیامبر جبر سر خویش، روغن میمالیدند، [درخشش و برق] روغن آن، موهای سپید را میپوشانید و پنهان میکرد و دیده نمیشد.
«شَعَراتٌ»: تنوین «شعراتٌ» برای تقلیل است. یعنی در وسط سر پیامبر جشمار اندکی موی سپید بود و آن حضرت جدر وسط سر خویش موهای اندک و انگشت شماری داشتند که سفید شده بود.
«مَفرِقه»: محل فرق موی سر. وسط سر. مکانی که از آنجا موی سر فرق میشود و به سمت راست و چپ آویخته میگردد. خطی که از شانه زدن و دو قسمت کردن موها در وسط سر پیدا شود. جمع: مفارق.
«اِدَّهن»: بر موهایش روغن مالید و آنها را با روغن چرب و نرم کرد.
«واراهُنَّ الدُّهن»: درخشش و برق روغن، موهای سپید را میپوشانید و پنهان میکرد و به خاطر روغن مالیدن، موهای سپید دیده نمیشد. یعنی: موهای سپید پیامبر جدر زیر روغن و در زیر درخشش موها بر اثر مالیدن روغن، پوشیده میشد و چیزی از آنها دیده نمیشد.
«وارای»: پوشید و پنهان کرد.