ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 193

حدیث شماره 193

(6) حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَبَانَ، حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، عَنْ هِشَامٍ الدَّسْتَوائِيِّ، عَنْ بُدَيْلِ بْنِ مَيْسَرَةَ الْعُقَيْلِيِّ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُبَيْدِ بْنِ عُمَيْرٍ، عَنْ أُمِّ كُلْثُومٍ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: كَانَ النَّبِيُّ جيَأْكُلُ الطَّعَامَ فِي سِتَّةٍ مِنْ أَصْحَابِهِ فَجَاءَ أَعْرَابِيٌّ فَأَكَلَهُ بِلُقْمَتَيْنِ! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لَوْ سَمَّى لَكَفَاكُمْ».

193 ـ (6) ... عایشهلگوید: رسول خدا جبا شش نفر از یاران خود غذا می‌خوردند که مردی بادیه نشین آمد و تمام غذا را با دو لقمه خورد! رسول خدا جفرمودند: [غذا کفایتتان را نکرد] ولی اگر این مرد صحرا نشین نام خدا را بر زبان می‌آورد و «بسم الله الرحمن الرحیم» می‌گفت، این غذا شما را کافی بود.

«فيستة»: به معنی «معستة» است؛ یعنی: پیامبر جهمراه با شش تن از یارانش غذا می‌خورد.

«اعرابی»: عرب بادیه نشین، مرد تازی بیابانی، یک عرب بادیه نشین و صحراگرد.

«بلقمتین»: با دو لقمه؛ یعنی با دو لقمه غذا را خورد.

«سمّی»: بسم الله الرحمن الرحیم می‌گفت.

«لکفاکم»: البته که غذا، شما را بسنده و کافی می‌بود.