حدیث شماره 49
(1) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَيْدٍ الرَّازِيُّ، حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ الطَّيَالِسِيُّ، عَنْ عَبَّادِ بْنِ مَنْصُورٍ، عَنْ عِكْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، أَنَّ النَّبِيَّ جقَالَ: «اكْتَحِلُوا بِالإِثْمِدِ، فَإِنَّهُ يَجْلُو الْبَصَرَ، وَيُنْبِتُ الشَّعْرَ».
وَزَعَمَ أَنَّ النَّبِيَّ جكَانَتْ لَهُ مُكْحُلَةٌ يَكْتَحِلُ مِنْهَا كُلَّ لَيْلَةٍ، ثَلاَثَةً فِي هَذِهِ، وَثَلاَثَةً فِي هَذِهِ.
49 ـ (1) ... ابن عباسبگوید: پیامبر جفرمودند: با «اِثمد» چشمهایتان را سرمه کشید که چشم را پر نور و مژهها را بلند میکند و آنها را تقویت میگرداند.
و ابن عباسببیان میکرد که پیامبر جسرمه دانی داشتند که هر شب، چشمانشان را به وسیلهی آن، سرمه میکشیدند، اینطور که سه مرتبه در این چشم [چشم راست] و سه بار در آن یکی [چشم چپ] سرمه میکشیدند.
«اکتحلوا»: در دو چشم خویش سرمه کشید.
«الاِثمد»: سنگ سرمه، آنتیموآن، سرمه، توتیا.
«یجلوا»: جلا و صیقل میدهد، روشنی میبخشد.
«البصر»: چشم، حس بینایی.
«یُنبت»: میرویاند، بیرون میآورد، بلند میگرداند.
«الشَّعَرَ»: مژهها.
«زَعَمَ»: این واژه در لغت به این معانی استعمال شده است: مدّعی شد، ادعا کرد، گفت، بیان کرد، اظهار داشت، پنداشت، گمان کرد، ابراز نمود، چنین گفت بیآنکه بداند حق است یا باطل.
و این واژه در حدیث بالا، به معنی «بیان کرد، اظهار داشت و گفت» میباشد، نه «گمان کرد» یا «پنداشت» که برای شک و تردید است.
«مُکحُلةٌ»: سرمهدان. در زبان عربی به سرمه دان «مُکحلة»؛ و به میل سرمه که با آن، سرمه در چشم کشند، «المِکحال» و «المِکحَل» میگویند.