ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 88

حدیث شماره 88

(2) حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ،حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ، عَنْ أَبِي بِشْرٍ، عَنْ نَافِعٍ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ، أَنَّ النَّبِيَّ جاتَّخَذَ خَاتَمًا مِنْ فِضَّةٍ، فَكَانَ يَخْتِمُ بِهِ وَلاَ يَلْبَسُهُ.

قَالَ أَبُو عِيسَى: أَبُو بِشْرٍ: اسْمُهُ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي وَحْشِيٍّ.

88 ـ (2) ... عبدالله بن عمربگوید: رسول خدا جبرای خویشتن، انگشتری از نقره گرفتند که با آن، نامه‌ها را مهر می‌نمودند و آن را به انگشت خویش نمی‌کردند.

ابوعیسی ترمذی گوید: نام ابوبشر [که در سند حدیث ذکر شده است]، جعفر بن ابی وحشی می‌باشد.

«اِتَّخَذَ»: گرفت و انتخاب کرد.

«یختمبه»: نامه‌ها را به وسیله‌ی آن مهر می‌نمود. در برخی از روایات آمده است: «پیامبراکرم جبرای قیصر یا رومی‌ها، نامه‌ای مرقوم داشت و آن را مهر نفرمود. گفته شد: نامه‌ی شما در صورتی که ممهمور نباشد، خوانده و پذیرفته نمی‌شود. این موضوع پیامبر جرا بر آن واداشت که برای خود انگشتر و مهری بسازد و نقش آن مهر و انگشتر، «محمد رسول الله» بود.

«ولایلبسه»: [و پیامبر جآن انگشتر را به انگشت نمی‌کرد]: در احادیث و روایات دیگر آمده است که رسول خدا جانگشتری از نقره داشتند که آن را در دست راست می‌کردند و نگین آن به طرف کف دست راست ایشان بود؛ و در این روایت آمده است که رسول خدا جانگشتر به انگشت نمی‌کردند. و به ظاهر میان این دو روایت تضاد و تناقض وجود دارد.

و می‌توان این تناقض را به دو صورت رفع کرد:

1- رسول خدا جدو انگشتر داشتند؛ یکی را فقط هنگام نوشتن نامه و به منظور مهر زدن، در انگشتِ دستِ راست می‌کردند و دیگری را در غیر این وقت به دست می‌کردند.

2- یا مراد از «لایلبسه»، این است که پیامبر جآن انگشتر را همیشه و به طور دائم و پیوسته به دست نمی‌کردند، بلکه گاهی اوقات از آن استفاده می‌کردند و به دست راست می‌نمودند.