ترجمه و شرح الشمائل المحمدیة (شمایل محمد صلی الله علیه و سلم)- جلد اول

فهرست کتاب

حدیث شماره 147

حدیث شماره 147

(5) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا مُعَاذُ بْنُ هِشَامٍ، أَخبَرَنِی أَبِي، عَنْ يُونُسَ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: مَا أَكَلَ نَبِيُّ اللَّهِ جعَلَى خِوَانٍ وَلاَ فِي سُكُرُّجَةٍ، وَلاَ خُبِزَ لَهُ مُرَقَّقٌ.

قَالَ: فَقُلْتُ لِقَتَادَةَ: فَعَلي مَا كَانُوا يَأْكُلُونَ ؟ قَالَ: عَلَى هَذِهِ السُّفَرِ.

قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ: يُونُسُ هَذَا الَّذِي رَوَى عَنْ قَتَادَةَ هُوَ يُونُسُ الإِسْكَافُ.

147 ـ (5) ... انس بن مالکسگوید: رسول خدا جهرگز بر میز غذا خوری، و دیس و بشقاب و جام و سینی‌های توگِرد و دارای دیواره [همچون ظرفهای ماست خوری و ترشی خوری] چیزی نخوردند؛ و هرگز برای پیامبر جاز آرد بیخته و سفید، نان فراهم نمی‌شد.

یونس [که یکی از راویان این حدیث است] گوید: از قتادة/پرسیدم: پس بر چه چیزی رسول خدا جو صحابهشغذا می‌خوردند؟ قتادة/در پاسخ بدین سؤال گفت: بر روی همین توشه‌دانهای مسافران، غذا می‌خوردند.

محمد بن بشّار/گوید: مراد از این «یونس» که حدیث را از قتادة نقل کرده است، همان یونس اِسکاف[و معروف به ابنابوالفرات]است.

«خِوانٍ»: میز غذاخوری؛ آنچه که غذا روی آن بگذارند برای خوردن؛ سفره‌های مجلّل.

پیامبر جبر میز غذاخوری، غذا نمی‌خوردند؛ چون چنین کاری بیانگر ترفّه و تکبّر و خودخواهی و خودمحوریِ فرد خورنده، و نشانگر عاداتِ متکبّران و گردن کشان از عجم‌ها است؛ و آن‌ها به خاطر اینکه سرهایشان را به سوی غذا خم نکنند، بر روی میزها، غذا می‌خوردند و بر زمین نشستن را کسر شأن خویش می‌دانستند. با این وجود، اگر کسی بدون اینکه قصد تکبّر و ترفّه داشته باشد بر روی میز، غذا خورد، مرتکب گناه نشده است.

«سُکُرُّجَة»: ابن عربی می‌گوید: «سُکرجة» ظرفی است کوچک، که در آن ترشیجات یا نان شیرینی می‌گذارند و بر سر سفره نهند، تا در فرد خورنده ایجاد اشتهاء کند. از این رو به «ماستخوری» و «ترشی خوری»، «سکرجة» می‌گویند. و پیامبراکرم جبه این جهت در «سکرجة» غذا نخوردند؛ زیرا که بیشتر غذای ایشان را نان جوین، آن هم به مقداری اندک تشکیل می‌داد، تا با آن سدّ رمق نمایند؛ از این رو هیچگاه به ظرف ماستخوری و ترشی خوری برای ایجاد اشتهاء و هاضمه، نیاز پیدا نکردند؛ چون غالباً کسانی از چنین ظرف‌هایی استفاده می‌کنند که غذای زیاد و رنگارنگ برای خوردن داشته باشند.

ابن عربی می‌گوید: «رفع الطعام علی الخِوان من الترفّه، و وضعه عل الارض افساد له، فتوسط الشارع حیث طلب ان یکون علی السفرة و المائدة»؛ «گذاشتن خوراکی بر میز غذاخوری، ترفّه است و گذاشتن آن بر روی زمین، موجب فاسد شدن آن می‌باشد؛ از این رو شرع مقدس اسلام حد میانه را در نظر گرفته و خواسته است تا غذا بر سفره و مائده نهاده شود».

و حسن بصری می‌گوید: «الاکل علی الخوان، فعل الملوك و علی المندیل فعل العجم و علی السفرة فعل العرب و هو سنة».

ناگفته نماند که در لغت برای واژه‌ی «سُکُرُّجة» این معانی نیز استعمال شده است: ظرفی است کوچک که در آن کمی چیز نهند؛ پیاله؛ جام؛ دیس؛ بشقاب؛ بشقاب توگِرد و دارای دیواره.

«لا خُبِزَ له»: برای پیامبر جنانی فراهم نشد.

«مُرَقَّق»: نان فراهم آمده از آرد بیخته.

«اَلسُّفَر»: جمع «سفرة»، و به این معانی آمده است: «غذای مسافر، زاد، توشه‌ی راه مسافران، توشه دان مسافر، پارچه‌ای که روی میز یا روی زمین می‌گسترانند و خوردنی‌ها را در آن می‌چینند، چرم یا جز آن که زیر خوان گسترده شود».

و در اینجا مراد از «سفرة»، همان توشه‌دانهایِ مُحقّر مسافران است.