حدیث شماره 209
(4) حَدَّثَنَا أَبُو كُرَيْبٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَلاَءِ وَمُحَمَّدُ بْنُ طَرِيفٍ الْكُوفِيُّ قَالاَ: أَنْبَأَنَا ابْنُ الْفُضَيْلِ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ مَيْسَرَةَ، عَنِ النَّزَّالِ بْنِ سَبْرَةَ قَالَ: أُتِى عَلِيٌّ سبِكُوزٍ مِنْ مَاءٍ وَهُوَ فِي الرَّحْبَةِ فَأَخَذَ مِنْهُ كَفًّا فَغَسَلَ يَدَيْهِ، وَمَضْمَضَ، وَاسْتَنْشَقَ، وَمَسَحَ وَجْهَهُ وَذِرَاعَيْهِ وَرَأْسَهُ، ثُمَّ شَرِبَ وَهُوَ قَائِمٌ، ثُمَّ قَالَ: هَذَا وُضُوءُ مَنْ لَمْ يُحْدِثْ، هَكَذَا رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ جفَعَلَ.
209 ـ (4) ... نزّال بن سَبرةسگوید: در حالی که علی بن ابی طالبسدر صحن مسجد کوفه بود، به حضور وی، کوزهای آب آورده شد؛ علیساز آن کوزه، مشتی آب گرفت و با آن، دو دست خویش را شست؛ [آنگاه مشت دیگری از آب گرفت و با آن] دهانش را شست؛ پس از آن بینی، خویش را شست و تمیز کرد؛ و سپس صورت و دو دستش را شست و سرش را مسح نمود؛ پس از آن در حالی که ایستاده بود آب نوشید. آنگاه گفت: این وضوی کسی است که از او حَدَثی سر نزده است؛ و خودم دیدم که پیامبر جچنین رفتار میکردند.
«کُوز»: کوزه؛ ظرف سفالیِ دسته دار یا بیدسته؛ کوچکتر از خُم که برای آب یا چیز دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
«الرَّحبه»: زمین فراخ و گشاد؛ صحن خانه؛ میان سرا؛ فراخی میان خانهها؛ در اینجا مراد: صحن مسجد کوفه است، که علی بن ابی طالبسبرای قضاوت و وعظ و ارشاد مردم، در آنجا مینشست.
«کفّاً»: مشتی.
«مَضمَضَ»: آب را در دهانش گردانید و غرغره کرد.
«استنشق»: آب را با نفس به درون بینی کشید.
«مسح وجهه و ذراعیه و رأسه»: در اینجا احتمال دارد که مراد از «مسح» همان مسح لغوی و حقیقی باشد؛ زیرا که در این روایت، شستن پاها ذکر نشده است. علاوه از این، در آخر حدیث، علیسمیگوید: این وضوی کسی است که از او حَدَثی سرنزده است. پس امکان دارد که مراد از این وضو، فقط تنظیف و پاکی باشد، نه وضوی شرعی و اصطلاحی.
و این احتمال نیز وجود دارد که مراد از «مسح»، همان «شستن خفیف و وضوی شرعی و اصطلاحی» باشد؛ زیرا در روایتی دیگر، شستن پاها به همراه شستن صورت و دو دست نیز ذکر شده است.
«ثم شرب وهو قائم»: آنگاه در حالی که ایستاده بود، باقی ماندهی آب وضو را نوشید.
«هذا وضوء من لم یُحدث»: این وضوی کسی است که از او حَدَثی سر نزده است؛ بلکه هدفش از این وضو، تنظیف و پاکی [در صورتی که مراد از مسح، همان مسح لغوی و حقیقی باشد] و یا هدفش، تجدید وضو باشد [در صورتی که مراد از مسح، همان شستن خفیف و وضوی شرعی و اصطلاحی باشد.]
«هکذا رأیت رسول الله ج فعل»: و خودم دیدم که رسول خدا جاینچنین رفتار میفرمودند؛ یعنی باقی ماندهی آب وضو را ایستاده مینوشیدند.
در روایت بخاری آمده است که: «برخی ایستاده آشامیدن آب را مکروه میدانند ولی پیامبر جهمینگونه رفتار فرمودند که من رفتار کردم»؛ یعنی باقی ماندهی آب وضو را ایستاده مینوشیدند.
شیخ الهند/میگوید: «مقصود اصلی وضو، همان طهارت و پاکی باطنی و درونی انسان است، ولی عملاً در وضو، فقط اعضاء و اندام ظاهری انسان شسته و پاک میشوند که صرفاً طهارت ظاهری حاصل میگردد؛ ولی پس از فراغت از وضو، دو عمل دیگر نیز مستحب قرار داده شده است که به راستی آن دو عمل، نقش به سزایی در ایجاد طهارت باطنی و درونی میتوانند ایفا بکنند؛ و آن دو عمل عبارتند از:
1- نوشیدن باقی ماندهی آب وضو.
2- پاشیدن قطرات آب بر روی شرمگاه و شلوار.
فلسفهی این کار نیز این است که تمامی گناهان و معاصی در جسم انسان، در دو چیز خلاصه میشود: یکی دهان [زبان] و دیگری شرمگاه.
برای از میان بردن تأثیرات مُخرّب و ویرانگر شهوت شکم، نوشیدن باقی ماندهی آب وضو مستحب قرار داده شده است؛ و برای از میان بردن تأثیراتِ ویرانگر شهوت شرمگاه، پاشیدن قطرات آب بر روی شلوار، مستحب و مندوب قرار داده شده است.»