حدیث شماره 62
(9) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا مُعَاذُ بْنُ هِشَامٍ، حَدَّثَنَا أَبِي، عَنْ أَبِی قَتَادَةَ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: كَانَ أَحَبُّ الثِّيَابِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ جيَلْبَسُهُ الْحِبَرَةُ.
62 ـ (9) ... انس بن مالکسگوید: در نظر رسول خدا جخوشترین و محبوبترین جامه، که دوست داشتند آن را به تن خویش کنند، لباس «حِبَرَة» بود.
«الحِبَرَة»: این واژه به این معانی استعمال شده است: «جامهای پنبهای یا کتانی مخطّط و راه راه که در یمن بافند»؛ «روپوش ابریشمین که زنان به هنگام بیرون رفتن از خانه پوشند»؛ «پارچههای یمنی خوش بافت و نرم»؛ «پارچهی آراستهی راه راه که خطوط آن سرخ باشد»؛ «روپوش فراخ راه راه»؛ «جامهی نرم و نازک و لطیف».
و از خلال این تعریفها، میتوان «حِبَرَة» را چنین تعریف کرد: «پارچههای خوش بافت و نرم و راه راه یمنی هستند که از پنبه یا کتان درست میشوند.»
رفع یک اشکال:
در حدیث شمارهی 54 وارد شده بود که در نظر رسول خدا جخوشترین جامه که پیامبر جدوست داشتند آن را بپوشند، پیراهن [قمیص] بود. [«عن ام سلمةلقالت: کان احبّ الثیاب الی رسول الله جالقمیص»]
ولی در این روایت آمده است که در نظر رسول خدا جخوشترین و محبوبترین لباس، «حِبرة» [پارچههای راه راه یمنی] بود.
و میتوان بین این دو حدیث به چند صورت جمع کرد:
1- روایت «کان احبّ الثیاب الی رسول الله ج القمیص»، مربوط به لباسهای دوخته شده، و روایت «کان احبّ الثیاب الی رسول الله ج یلبسه الحِبرة»، مربوط به لباسهای غیر دوخته شده است. اینطور که پیامبر جاز میان لباسهای دوخته شده، پیراهن[قمیص]را بر دیگر لباسها ترجیح میدادند و آن را خوشتر و پسندیدهتر میدانستند و از میان جامههای غیر دوخته شده «حبرة» [پارچههای راه راه یمنی] را به خاطر لطافت و آراسته بودن و نرم و خوش بافت بودن آن، ترجیح میدادند و آن را خوشتر و محبوبتر میداشتند.
2- و میتوان گفت که پیامبر جدر جمع همسران خویش، از قمیص [پیراهن] بیشتر خوشش میآمد و در جمع یاران از «حبرة» [پارچههای راه راه یمنی] خوشش میآمد و آنها را دوستتر میداشت.
از این رو میان این حدیث و حدیث شمارهی 54 هیچگونه تضاد و تعارضی نیست.