حدیث شماره 132
(3) حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ، حَدَّثَنَا شَرِيكٌ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الأَقْمَرِ، عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَمَّا أَنَا فَلاَ آكُلُ مُتَّكِئًا».
132 ـ (3) ... ابوجُحیفهسگوید: پیامبر جفرمودند: امّا من، هرگز در حالی که تکیه داده باشم، چیزی نمیخورم.
«اَمّا»: ادات تقریر و اخبار است؛ و به صورتهای زیر به کار میرود:
1- حرف شرط است؛ و جواب آن جملهای است که با «فاء» همراه است: «فاَمّا الذین امنوا فیعلمون انّه الحق: اما کسانی که ایمان آوردند، میدانند که آن حق است».
2- حرف تفصیل است: «کذّبت ثمود وعادٌ بالقارعة، فامّا ثمود فاُهلکوا بالطاغیة وامّا عاد فاهلکوا بریح صرصر عاتیة: عاد و ثمود، رستاخیز را تکذیب کردند؛ اما قوم ثمود به سبب نافرمانی تباه و هلاک شدند و اما قوم عاد با باد سختِ سرکش، هلاک شدند».
3- حرف تأکید است: «امّا زید فلن یذهب: اما زید هرگز نمیرود؛ یعنی عزم او بر نرفتن جزم است».
و «امّا بعد»: کلمهای است که برای استیناف و شروع کلام به کار میرود، بدون آنکه پیش از آن کلامی مختصر که تفصیل آن اراده شود، بیاید.
«فلا اکل»: هرگز نمیخورم.
از حدیث بالا معلوم میشود که تکیه دادن رسول خدا جدر غیر حال غذا خوردن بوده است.