ریاض الصالحین در سخنان پیامبر امین - جلد دوم

فهرست کتاب

۲۹۶- باب تحريم وصل الشعر والوشم والوَشر وهو تحديد الأسنان
باب تحریم وصل مو و خالکوبی و تراش دندان

۲۹۶- باب تحريم وصل الشعر والوشم والوَشر وهو تحديد الأسنان
باب تحریم وصل مو و خالکوبی و تراش دندان

قال الله تعالی:

﴿إِن يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦٓ إِلَّآ إِنَٰثٗا وَإِن يَدۡعُونَ إِلَّا شَيۡطَٰنٗا مَّرِيدٗا١١٧ لَّعَنَهُ ٱللَّهُۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِكَ نَصِيبٗا مَّفۡرُوضٗا١١٨ وَلَأُضِلَّنَّهُمۡ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمۡ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِۚ وَمَن يَتَّخِذِ ٱلشَّيۡطَٰنَ وَلِيّٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدۡ خَسِرَ خُسۡرَانٗا مُّبِينٗا١١٩[النساء: ۱۱۷-۱۱۹].

«(غیر از خدا هر که و هرچه را) می‌پرستند، جز بت‌های (ناتوان و ضعیفی) که بر آنها نام ماده نهاده‌اند و جز شیطانی بس متمرد و نافرمان نیست. خدا لعنتش کند! گفته است که: من از میان بندگان تو حتماً بهره‌ی معین و جداگانه‌ی خود را برمی‌گیرم و حتماً آنان را گمراه می‌کنم و به دنبال آرزوها و خیالات روانشان می‌گردانم و (هرچه را خواستم) به آنان دستور می‌دهم و آنان (اعمال خرافی انجام می‌دهند، از جمله) گوش‌های چهارپایان را قطع می‌کنند و به آنان دستور می‌دهم و آنان آفرینش خدا را تغییر خواهند داد».

۱۶۴۲- «وعَنْ أسْمَاءَ لأنَّ امْرأَةً سألتِ النبيَّ صفَقَالتْ: يا رَسُولَ اللَّه إنَّ ابْنَتِي أصَابَتْهَا الْحَصْبةُ، فتمرَّقَ شَعْرُهَا، وإنِّي زَوَّجْتُها، أفَأَصِلُ فِيهِ؟ فقال: «لَعَنَ اللَّه الْواصِلة والْمَوصولة»» متفقٌ عليه.

وفي روايةٍ: «الواصِلَةَ، والمُسْتوصِلَةَ».

قَوْلَهَا: «فَتَمرَّقَ» هو بالرَّاءِ، ومعناه: انْتَشَرَ وَسَقَطَ، «والْوَاصِلة»: التي تَصِلُ شَعْرهَا، أو شَعْر غيرها بشَعْرٍ آخر. «والـمَوْصُولة»: التي يُوصَلُ شَعْرُهَا.

«والـمُستَوصِلَةُ»: التي تَسْأَلُ منْ يَفْعَلُ ذلكَ لَـهَا.

وعَنْ عائشة لنَحْوُهُ» متفقٌ عليه.

۱۶۴۲. «از اسماء لروایت شده است که گفت: زنی از پیامبر صسؤال کرد: ای رسول خدا! دخترم به حصبه مبتلا شد و موی سرش ریخته و کم شده است و من او را به شوهر داده‌ام، آیا به موی سرش، مویی پیوند بزنم؟ پیامبر صفرمودند: «خداوند مو گذارنده و کسی را که برای او مو گذاشته می‌شود، لعنت کرده است»» [۸۴۳].

در روایتی دیگر آمده است: «(خداوند لعنت کرده است) مو گذارنده و کسی که درخواست گذاشتن مو برای خود می‌کند».

و مانند این حدیث از حضرت عایشه لنیز روایت شده است [۸۴۴].

۱۶۴۳- «وَعَنْ حميْدِ بن عبْدِ الرَّحْمن أنَّهُ سمع مُعاويَةَ سعامَ حجَّ علَى المِنْبَر وَتَنَاول قُصَّةً مِنْ شَعْرٍ كَانَتْ في يد حَرِسيٍّ فَقَالَ: يا أهْل المَدِينَةِ أيْنَ عُلَمَاؤكُمْ؟، سمِعْتُ النبيَّ صيَنْهَى عنْ مِثْلِ هَذِهِ ويقُولُ: «إنَّمَا هَلَكَتْ بنُو إسْرَائِيل حِينَ اتَّخَذَهَا نِسَاؤُهُمْ»» متفقٌ عليه.

۱۶۴۳. «از حمید بن عبدالرحمن روایت شده است که وی از حضرت معاویه سدر سالی که (برای آخرین بار در مدت خلافتش) حج کرد و در حالی که روی منبر بود و یک دسته موی چیده را که در دست یک نگهبان بود، از او گرفت ـ شنید که گفت: ای اهل مدینه! علمای شما کجا هستند؟! من از پیامبر صشنیدم که از این عمل (بریدن موی زن و پیوند آن به دیگری) نهی می‌کردند و می‌فرمودند: «بنی‌اسرائیل هنگامی هلاک شدند که زن‌هایشان بریدن مو (و پیوند آن با دیگری) را شروع کردند»» [۸۴۵].

۱۶۴۴- «وعَنِ ابنِ عُمر سأنَّ رسُولَ اللَّه صلَعَنَ الْواصِلَةَ وَالمُسْتوصِلَةَ، والْوَاشِمَة والمُستَوشِمة» متفقٌ عليه.

۱۶۴۴. «از ابن عمر بروایت شده است که پیامبر صمو گذارنده و کسی که برای وی مو گذاشته می‌شود و خالکوب و کسی را که بر روی او خال می‌کوبند، لعنت کرده است» [۸۴۶].

۱۶۴۵- «وعن ابنِ مَسعُودٍ سقَال: لعنَ اللَّه الْواشِماتِ والمُستَوشمات والمُتَنَمِّصات، والمُتَفلِّجات لِلحُسْن، المُغَيِّراتِ خَلْقِ اللَّه، فَقَالَتْ لَهُ امْرأَةٌ في ذلكَ. فَقَالَ: وما لي لا ألْعَنُ مَنْ لَعَنَ رَسُولُ اللَّه صوَهُو في كتاب اللَّه؟» قَالَ الله تَعالى: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ[الحشر: ۷] متفقٌ عليه.

«الـمُتَفَلِّجةُ»: هي التي تبْرُدُ مِنْ أسْنَانِـهَا لِيَتَباعدَ بعْضُها مِنْ بعْضٍ قَليلاً وتُحَسِّنُهَا وهُوَ الْوَشْـرُ، والنَّامِصَةُ: هِي التي تَأْخُذُ مِنْ شَعْرِ حـاجب غَيْرِهَا، وتُرَقِّقُهُ لِيـصِيـرَ حَسناً، والـمُتَنمِّصةُ: التي تَأمُرُ منْ يفْعَلُ بِـهَا ذَلِكَ.

۱۶۴۵. «از ابن مسعود سروایت شده است که گفت: خداوند، زنان خالکوب و خالزده و خواستاران آن و گیرنده‌ی موی ابرو و فاصله اندازنده میان دندان‌ها برای زیبایی ـ که تغییردهندگان خلقت خداوندی هستند ـ را لعنت کند! زنی در این مورد به او گفت و سؤال کرد، ابن مسعود سگفت: من چرا بر کسی لعنت نکنم که پیامبر صاو را لعنت کرده است؟ پیامبری که خداوند درباره‌ی او فرموده است»:

﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ

«و هرچه را که پیامبر صبرای شما آورده است، بگیرید (و عمل کنید) و از هرچه شما را منع کرد، اجتناب کنید» [۸۴۷].

[۸۴۳] متفق علیه است؛ [خ (۵۹۳۵)، م (۲۱۲۲)]. [۸۴۴] متفق علیه است؛ [خ (۵۹۳۴)، م (۲۱۲۳)]. [۸۴۵] متفق علیه است؛ [خ (۵۹۳۲)، م (۲۱۲۷)]. [۸۴۶] متفق علیه است؛ [خ (۵۹۳۷)، م (۲۱۲۴)]. [۸۴۷] متفق علیه است؛ [خ (۵۹۳۱)، م (۲۱۲۵)].