ریاض الصالحین در سخنان پیامبر امین - جلد دوم

فهرست کتاب

۳۰۳- باب النهي عن إتيان الكهّان والـمنجّمين والعُرَّاف وأصحاب الرمل، والطوارق بالحصى وبالشعير ونحو ذلك
باب نهی از مراجعه به پیشگویان و ستاره‌شناسان و فالگیران و رمالان با ریگ و جو و مانند آنها

۳۰۳- باب النهي عن إتيان الكهّان والـمنجّمين والعُرَّاف وأصحاب الرمل، والطوارق بالحصى وبالشعير ونحو ذلك
باب نهی از مراجعه به پیشگویان و ستاره‌شناسان و فالگیران و رمالان با ریگ و جو و مانند آنها

۱۶۶۸- «عنْ عائِشَةَ لقَالَتْ: سَأَلَ رسُولَ اللَّه صأُنَاسٌ عنِ الْكُهَّانِ، فَقَالَ: «لَيْسُوا بِشَيءٍ فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّه إنَّهُمْ يُحَدِّثُونَنَا أحْيَاناً بشْيءٍ فيكُونُ حقّاً؟ فَقَالَ رَسُول اللَّه ص: «تِلْكَ الْكَلمةُ مِنَ الْحَقِّ يخْطَفُهَا الجِنِّيُّ. فَيَقُرُّهَا في أذُنِ ولِيِّهِ، فَيخْلِطُونَ معهَا مِائَةَ كِذْبَةٍ»» مُتَّفَقٌ عليْهِ.

وفي روايةٍ للبُخَارِيِّ «عنْ عائِشَةَ لأنَّهَا سَمِعَت رَسُول اللَّه صيَقُولُ: «إنَّ الـملائكَةَ تَنْزِلُ في العَنانِ وهو السَّحابُ فَتَذْكُرُ الأمْرَ قُضِيَ في السَّمَاءِ، فيسْتَرِقُ الشَّيْطَانُ السَّمْع، فَيَسْمعُهُ، فَيُوحِيهِ إلى الْكُهَّانِ، فيكْذِبُونَ معَهَا مائَةَ كَذْبةٍ مِنْ عِنْدِ أنفُسِهِمْ»».

قولُهُ: «فَيَقُرُّهَا» هو بفتح الياء، وضم القاف والراءِ: أي: يُلقِيهَا. «والْعنَانُ» بفتح العين.

۱۶۶۸. «از حضرت عایشه لروایت شده است که گفت: اشخاصی درباره‌ی کاهنان از پیامبر صسؤال کردند، پیامبر صفرمودند: «(گفته‌هایشان) چیزی نیست (حقیقت ندارد)»، گفتند: ای رسول خدا! آنها گاهی به ما حرف‌هایی می‌زنند و خبرهایی می‌دهند که درست در می‌آید، پیامبر صفرمودند: «آن گفته‌های حق و درست را شیاطین از عالم غیبت می‌دزدند و در گوش دوست خود (که همان کاهن است)، فرو می‌خوانند و کاهنان صد دروغ با آن همراه می‌کنند (و به مردم می‌گویند)»» [۸۷۳].

در روایتی دیگر از بخاری «از حضرت عایشه لآمده است که او از پیامبر صشنید که می‌فرمود: «فرشتگان به میان ابرها فرود می‌آیند و کارهایی را که در آسمان‌ها انجام شده است، باز می‌گویند و شیطان مخفیانه گوش می‌دهد و آن را می‌شنود و به پیشگوها می‌رسند و آنان، صد خبر دروغ از ساخته‌ی خودشان به آن خبر می‌افزایند (و به مردم می‌گویند)»» [۸۷۴].

۱۶۶۹- «وعنْ صفيَّةَ بنْتِ أبي عُبيدٍ، عَنْ بَعْضِ أزْواجِ النبيِّ صولعَنِ النبيِّصقَال: «مَنْ أتَى عَرَّافاً فَسأَلَهُ عنْ شَىْءٍ، فَصدَّقَهُ، لَمْ تُقْبلْ لَهُ صلاةٌ أرْبَعِينَ يوْماً»» رواهُ مسلم.

۱۶۶۹. «از صفیه دختر ابوعبید از بعضی همسران پیامبر صلروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «هرکس نزد پیشگویی برود و چیزی را از او سؤال کند و جواب او را تصدیق نماید، نماز چهل روز او پذیرفته نمی‌شود»» [۸۷۵].

۱۶۷۰- «وعنْ قَبِيصَةَ بن المُخَارِق سقَالَ: سمِعْتُ رسُول اللَّه صيقُولُ: الْعِيَافَةُ، والطَّيرَةُ، والطَّرْقُ، مِنَ الجِبْتِ».

رواهُ أبو داود بإسناد حسن، وقال: الطَّرْقُ: هُوَ الزَّجْرُ، أيْ: زجْرُ الطَّيْرِ، وهُوَ أنْ يَتَيمَّنَ أوْ يتَشاءَمَ بِطَيرانِهِ، فَإنْ طَار إلى جهةِ الْيمِينَ تَيَمَّنَ، وَإنْ طَارَ إلى جهةِ الْيَسَارِ تَشَاءَم: قال أبو داود: «وَالْعِيافَةُ»: الخَطُّ.

قال الجَوْهَريُّ في «الصِّحاح»: الجِبْتُ كَلِمةٌ تَقَع على الصَّنَم والكَاهِن والسَّاحِرِ ونَحْوِ ذلكَ.

۱۶۷۰. «از قبیصه بن مخارق سروایت شده است که گفت: از پیامبر صشنیدم که می‌فرمود: «فال‌گیری با خط و فال بد گرفتن با چیزی که شوم دانسته می‌شود و فال‌گیری با پرنده (و غیر آن) از مقوله‌ی جبت (جادوگری و کهانت و بت‌پرستی) است»» [۸۷۶].

۱۶۷۱- «وعنْ ابْنِ عبَّاسِ بقَالَ: قَال رَسُولُ اللَّه ص: «من اقْتَبَسَ عِلْماً مِنَ النُّجُومِ، اقْتَبسَ شُعْبَةً مِنَ السِّحْرِ زَادَ ما زَاد»» رَوَاهُ أبو داود بإسناد صحيح.

۱۶۷۱. «از ابن عباس بروایت شده است که پیامبر صفرمودند: «کسی که چیزی از علم نجوم را فرا بگیرد، شعبه‌ای از سحر را فرا گرفته است و هرچه بیشتر یاد بگیرد، بیشتر سحر را انجام داده است»» [۸۷۷]و [۸۷۸].

۱۶۷۲- «وعَنْ معاويَةَ بنِ الحَكَم سقَال: قُلْتُ يا رسُول اللَّه إنَّى حَدِيثٌ عهْدٍ بِجاهِليَّةٍ، وقدْ جَاءَ اللَّه تعالى بالإسْلام، وإنَّ مِنَّا رجالاً يأتُونَ الْكُهَّانَ؟ قَال: «فَلا تَأْتِهِم» قُلْتُ: وَمِنَّا رجالٌ يتَطَيَّرُونَ؟ قال: «ذلكَ شَىْءٌ يجِدُونَه في صُدُورِهِمْ، فَلاَ يُصُدُّهُمْ» قُلْتُ: وَمِنَّا رِجَالٌ يَخُطُّونَ؟ قَالَ: «كَانَ نبيٌّ مِنَ الأنْبِيَاءِ يَخُط، فَمَنْ وَافَقَ خَطَّهُ، فَذاكَ»» رواه مسلم.

۱۶۷۲. «از معاویه بن حکم سروایت شده است که گفت: گفتم: ای رسول خدا! من، زمانم به جاهلیت نزدیک است و تازه مسلمان شده‌ام و اینک خداوند اسلام را نازل کرده است؛ در میان ما کسانی هستند که پیش کاهنان می‌روند (حکمشان چیست؟ پیش آنها بروم یا نه)، فرمودند: «تو نزد آنها نرو»، گفتم: و در میان ما اشخاصی هستند که فال می‌گیرند؟ فرمودند: «آن چیزی (وسوسه‌ای) است که در سینه‌های خویش می‌یابند و آنها را از هیچ شری منع نمی‌کند (فایده‌ای برایشان ندارد)، گفتم: و در میان ما افرادی هستند که با خط فال می‌گیرند (خط‌ها و اشکالی می‌کشند و از روی آن پیشگویی و... انجام می‌دهند)، فرمودند: «پیامبری از پیامبران چنین بوده است و کسی که کارش موافق خط اوست، حرفش درست در می‌آید»» [۸۷۹]و [۸۸۰].

۱۶۷۳-‌ «وعَنْ أبي مسعْودٍ الْبدرِي سأنَّ رَسُولَ اللَّهِ صنَهَى عَنْ ثَمَنِ الْكَلْبِ، ومهْرِ الْبَغِيِّ وحُلْوانِ الْكاهِنِ»» متفقٌ عليهِ.

۱۶۷۳. «از ابومسعود بدری سروایت شده است که گفت: پیامبر صاز پول (خرید و فروش) سگ و دادن اجرت زنا به زانیه و دستمزد به پیشگو و فال‌گیر، نهی فرمودند»» [۸۸۱].

[۸۷۳] متفق علیه است؛ [خ (۲۲۱۰)، (۲۲۲۸)]. [۸۷۴] [برای فهم بهتر حدیث، خوب است یادآور شود که چنان که در اسلام و ادیان دیگر آمده است، در این عالم، موجودات دیگری غیر از آن‌چه که ما آنها را می‌بینیم و می‌شناسیم، وجود دارند که بعضی با وجود آن‌که مادیند، برای همه‌ی انسان‌ها قایل رؤیت نیستند، مانند جن و شیاطین و برخی دیگر غیر مادیند ـ و اصطلاحاً مجرد ـ، مانند ارواح و ملایکه که درک و دسترسی به آنها برای انسان‌ها ـ جز پیامبران ـ غیرممکن و برای شیطان و جنیان، به علت قرابت وجودی آنها با مجردات، ممکن و واقع است و از آن‌جا که بعضی از انسان‌ها، می‌توانند با انجام اعمال و اوراد مخصوص، با اجنه و شیاطین ارتباط یابند، هم‌چنان می‌توانند که از آنها ـ که خود از ملایکه خبرهایی گرفته‌اند ـ اطلاعاتی اندک کسب کنند و چنان که در حدیث شریف هم آمده، بر آن دروغ‌های زیادی بیافزایند و به معتقدان خویش بگویند ـ ویراستاران]. [۸۷۵] مسلم روایت کرده است؛ [(۲۲۳۰)]. [۸۷۶] ابوداود [(۳۹۰۷)] به اسناد حسن (نیکو) روایت کرده است. [۸۷۷] ابوداود [(۳۹۰۵)] به اسناد صحیح روایت کرده است. [۸۷۸] [علم نجومی که در این حدیث، آموختن آن، شعبه‌ای از سحر و در نتیجه حرام اعلام شده است، ستاره‌شناسی واقعی و علم نجوم جدید را ـ که بنای آن بر محاسبات دقیق و مشاهدات و واقعیت استوار است ـ شامل نمی‌شود که آن هم‌چون علوم دیگر، کسبش مباح است و گناهی ندارد؛ بلکه منظور، علم طالع‌بینی و پیشگویی سرنوشت افراد از روی ستارگان و حرکات آنها و باور به این است که اجرام سماوی،در سرنوشت افراد تأثیر دارند و از روی آنها می‌توان وقایع آینده و احوال انسان‌ها را پیش‌بینی ـ و حتی جلوگیری ـ کرد که این‌گونه دانش از آن‌جا که پایه‌اش بر اوهام و اباطیل و نسبت دادن اعمال و خصوصیات خداوند به مخلوقات اوست، در اسلام حرام است ـ ویراستاران]. [۸۷۹] مسلم روایت کرده است؛ [(۵۳۷)]. [روایت کامل‌تری از این حدیث به شماره‌ی ۷۰۱، گذشت]. [۸۸۰] [علمای اسلام گفته‌اند: از آن‌جا که راهی قطعی و یقینی برای دانستن کیفیت خط و عمل آن پیامبر وجود ندارد، این حدیث، جوازی برای آن‌گونه اعمال محسوب نمی‌شود و هم‌چنان در شریعت اسلام، به نهی از آن حکم می‌شود ـ ویراستاران]. [۸۸۱] متفق علیه است؛ [خ (۲۲۳۷)، م (۱۵۶۷)].