اسماء الحسنی

فهرست کتاب

الرحیم أ

الرحیم أ

«الرحيم» نامی از اسماء الله حسنی می‌باشد و اسمی است مشتق از رحمت. و معنی رحمت عبارت است از این که خدا رحم کند به بندگانش و ایشان را از ضرر و گمراهی مصون داشته و هدایت و مغفرت و ایمان بدیشان عطا نماید! معنای رحیم عبارت است از: بخشنده‌ی نعمت‌های لازم و ضروری مثل ضروریات انسان و کمالیاتی که برای وجود لازم است. و رحمت مقتضی احسان نسبت به اشخاصی است که به ایشان رحم شود. خداوند می‌فرماید:

﴿هُوَ ٱلَّذِي يُصَلِّي عَلَيۡكُمۡ وَمَلَٰٓئِكَتُهُۥ لِيُخۡرِجَكُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَكَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَحِيمٗا ٤٣[الاحزاب: ۴۳].

«او کسی است که به شما عنایت و مرحمت می‌کند و فرشتگانش برای شما تقاضای بخشش و آمرزش می‌نمایند، تا یزدان شما را از تاریکی‌های (کفر وضلالت) بیرون آورد و به نور (ایمان و هدایت) برساند؛ (چرا که) او پوسته نسبت به مؤمنان مهربان بوده است».

خداوند رحمتش را هر گونه که بخواهد تقسیم می‌کند و هر کس را که بخواهد در رحمت خویش داخل می‌گرداند. رحمت از جانب خداوند عبارت است از: نعمت و بخشش و فضل. و ما به خاطر فزونی رحمت خداوند نزدیک است که آن را رؤیت ننماییم، زیرا بخشش‌های خداوند قابل شمارش نیست ولی ما این را هنگامی درک می‌کنیم که خداوند قسمتی از رحمت خویش را از ما باز پس گیرد. دراین هنگام گویی که رحمت خداوند کاملاً از ما گرفته شده است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَلَئِنۡ أَذَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِنَّا رَحۡمَةٗ ثُمَّ نَزَعۡنَٰهَا مِنۡهُ إِنَّهُۥ لَيَ‍ُٔوسٞ كَفُورٞ ٩[هود: ۹].

«و اگر از سوی خود به انسان نعمتی بچشانیم سپس آن را از او بگیریم و بستانیم، بسیار ناامید و ناسپاس می‌شود».

از نکات امیدوار کننده این است که اسم «رحیم» با اسم «غفور» ۷۳ بار و با اسم «تواب» ۹ مرتبه و با اسم «رئوف» ۸ بار و با اسم «رحمان» ۴ بار [البته به غیر از موارد بسم‌الله] و با اسم «ودود» ۱ مرتبه و با اسم «بر» ۱مرتبه و با اسم «رب» یک مرتبه ذکر گردیده است.

خداوند، رحم ورزیدن را برخود واجب گردانیده و پیامبر رحمت، حضرت محمد صرا به عنوان شاهد و بشارت دهنده و انذارکننده ارسال کرده و اطاعت از پیامبر را موجب به دست آوردن رحمت گردانیده که عبارت است از سعادت آخرت.

خداوند سبحان به هر کس که باتقواتر باشد، بهره‌ی بیشتری از رحمت عطا کرده است؛ چرا که می‌فرماید:

﴿وَرَحۡمَتِي وَسِعَتۡ كُلَّ شَيۡءٖۚ فَسَأَكۡتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ[الاعراف: ۱۵۶].

«و رحمت من هم همه چیز را دربرگرفته و آن را برای کسانی مقرر خواهم داشت که پرهیزگاری کنند».

همچنان که رحمت را به نیکوکاران نزدیک گردانیده است.

﴿إِنَّ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ مِّنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٦[الاعراف: ۵۶].

«بی‌گمان رحمت یزدان به نیکوکاران نزدیک است».

«رحیم» از صفات «رحمن» است و جایز است که خداوند از روی فضلش، نصیبی از رحمت را به بنده‌اش عطا کرده و آن بنده به اذن خداوند، رحیم گردد و بیشترین نصیبی را که بنده‌ی خدا از این رحمت برده است، حضرت محمدصمی‌باشد، آن جا که خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧[الانبیاء: ۱۰۷].

«(ای پیغمبر!) ما تو را جز به عنوان رحمت جهانیان نفرستاده‌ایم».

﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨[التوبة: ۱۲۸].

«بی‌گمان پیغمبری (محمدنام)، از خود شما (انسان‌ها) به سویتان آمده است، هر گونه درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد، بر او سخت و گران می‌آید. (به شما عشق می‌ورزد و) اصرار به (هدایت) شما دارد و نسبت به مؤمنان دارای محبت و لطف فراوان و بسیار مهربان است».

خداوند در این آیه پیامبر را با ۲ اسم از اسماء حسنی آراسته گردانیده تا مردم بر بخشش آن‌ها به پیامبر آگاهی یابند. و چرا این گونه نباشد در حالی که پیامبر بر منافقین نیز رحم داشت و بر نابودیشان افسوس خورده و اشک می‌ریخت و نسبت به کفار نیز رحم داشت و با این که کفار پیوسته او را می‌آزردند اما ایشان برای کفار دعای هدایت می‌کرد.

بسیاری اوقات رحمتش شامل حال حیوانی می‌شد که در حال ذبح شدن بود و ما را مکلف می‌نماید به این که چاقو را تیز کنیم و او را از همنوعانش دور گردانیم و در ذبح کردنش زود او را راحت نماییم و قبل از آن چاقو را نشانش ندهیم. رحمت خداوندی شامل حال کسانی نیز گردیده است که مستحق کشته شدن و نابودی می‌باشند؛ زیرا اجازه داده نشده که ایشان را مثله و قطعه قطعه نموده و یا با سوزاندن و به هر طریقی چهره‌ی ایشان زشت گردد. مار دشمن ما می‌باشد در حالی که آن را آتش نمی‌زنیم، مشرک اسیر را قطعه قطعه و زشت چهره نمی‌گردانیم. قلب آباد با رحمت خداوند خانه‌ای آبادان به اسرار رحیم است. انسانی که مزین به اخلاق الهی می‌باشد مثلی زیبا و بلندمرتبه برای آقایش می‌باشد که معنای «نور علی نور» در او تحقق یافته است نور رحمت در قلب شخص سبب تابش نور رحیم بر آن قلب می‌گردد و خداوند او را برتر از ملائک کرده و نام او را در میان جهانیان زنده می‌دارد. خداوند امت محمدی را مورد اکرام خویش قرار داده و بهترین بشر را به عنوان چراغ خیر و رحمتی برای جهانیان برانگیخته است. خداوند می‌فرماید:

﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡ[الفتح: ۲۹].

«محمد فرستاده‌ی خدا و کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سرسخت، و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند».

خداوند رحمت را در قلب‌های مؤمنان آراسته، به گونه‌ای که نسبت به برادرانشان تواضع می‌کنند و ایشان را بر خویش ترجیح داده، در برادرانشان کمال را مشاهده نموده، درخود نقص را می‌بینند.

از بعضی عارفان نقل گردیده که در دعاهایشان می‌فرمودند: «خداوندا! اگر مقدر نموده‌ای که جسم مرا در آتش جهنم بسوزانی جسمم را به حدی بزرگ گردان که تمامی جهنم را بپوشد و من فدای امت اسلامی گردم» و این منتهای رحمت نسبت به امت اسلامی است. و از ایشان نقل گردیده که به همراه شاگردانشان به سوی قبرستان‌ها رفته و در مورد قبر انسان‌های ظالم به جستجو می‌پرداختند و برای آنان طلب رحمت می‌کردند و بیان می‌نمودند که: در حقیقت این ظالمان هستند که مستحق احسان می‌باشند، زیرا مردم ایشان را فراموش کرده و به خاطر کردار زشتشان آنان را دعای شر می‌کنند.

در حدیث صحیح روایت گشته که زنی بدکار سگ تشنه لبی را در کنار چاه آبی مشاهده نمود، رحمت در دل زن افتاد و کفش‌های خود را از پا درآورده و با قسمتی از لباس خود آن را محکم بسته به درون چاه فرستاد و آن را از آب پر کرده و سگ را سیراب نمود. خداوند مهربان بر آن زن عطوفت نموده و مورد رحم رحیم قرار گرفت و خداوند تواب گناهانش را پاک کرده و به خاطر رحمتش بر آن سگ، دری از درهای بهشت بر روی او گشود [۱۲].

[۱۲] اللؤلؤ والمرجان، ج سوم، ص ۱۱۶.