العلی أ
«العلی» اسمی از اسماء الله الحسنی است که هم در قرآن کریم و هم در حدیث مصطفی صبیان گردیده است. خداوند سبحان «العلی» را ۸ مرتبه در آیات زیر بیان داشته است.
﴿وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا ئَُودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ ٢٥٥﴾[البقرة: ۲۵۵].
«فرماندهی و فرمانروایی او آسمانها و زمین را در برگرفته است، و نگاهداری آن دو وی را درمانده و ناتوان نمیسازد و او بلندمرتبه و سترگ است».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ ٦٢﴾[الحج: ۶۲].
«(مسأله) به همین منوال است و خداوند حق است و آنچه را که به جز او به فریاد میخوانند و پرستش مینمایند باطل است، و خداوند والا مقام و بزرگوار است».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ ٣٠﴾[لقمان: ۳۰].
«این (آفریدههای عجیب و غریبی را که میبینید) دلیل بر آن است که خداوند حق است و آنچه را که به جز او به فریاد میخوانید و عبادت مینمایید باطل است و خداوند والا مقام بزرگواز است».
﴿وَلَا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ عِندَهُۥٓ إِلَّا لِمَنۡ أَذِنَ لَهُۥۚ حَتَّىٰٓ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمۡ قَالُواْ مَاذَا قَالَ رَبُّكُمۡۖ قَالُواْ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ ٢٣﴾[سبأ: ۲۳].
«هیچگونه شفاعتی در پیشگاه خدا سودمند واقع نمیگردد، مگر شفاعت کسی که خدا بدو اجازه دهد تا زمانی که فزع و اضطراب از دلهای آنان زایل میگردد. (گروهی رو به گروه دیگر کرده شادان و خندان میپرسند) آیا پروردگارتان چه فرموده: میگویند: حق را فرمود و او والا و بزرگوار است».
﴿ذَٰلِكُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِيَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ كَفَرۡتُمۡ وَإِن يُشۡرَكۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُكۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِيِّ ٱلۡكَبِيرِ ١٢﴾[غافر: ۱۲].
«این (عذابی که شما در آن هستید) بدان خاطر است که شما هنگامی که خدا به یگانگی خوانده میشد نمیپذیرفتید، و اگر برای خدا انباز قرار داده میشد باور میداشتید. پس در این صورت فرمانروایی و داوری از آن خداوند والا مقام و بزرگوار است».
﴿لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ ٤﴾[الشوری: ۴].
«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن خدا است، و او والا مقام و بزرگوار است».
﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ ٱللَّهُ إِلَّا وَحۡيًا أَوۡ مِن وَرَآيِٕ حِجَابٍ أَوۡ يُرۡسِلَ رَسُولٗا فَيُوحِيَ بِإِذۡنِهِۦ مَا يَشَآءُۚ إِنَّهُۥ عَلِيٌّ حَكِيمٞ ٥١﴾[الشوری: ۵۱].
«هیچ انسانی را نسزد که خدا با او سخن بگوید، مگر از طریق وحی یا از پس پردهای و یا این که خداوند قاصدی را بفرستد و او به فرمان آفریدگار آنچه را که خدا میخواهد وحی کند... وی والا و کار به جا است».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيّٗا كَبِيرٗا ٣٤﴾[النساء: ۳۴].
«بیگمان خداوند بلند مرتبه و بزرگ است».
العلی بر وزن فعیل از العالی و آن هم مشتق از العلو که علو نقطهی مقابل پایین بودن و در پایین قرار داشتن است. پستی و بلندی گاهی در امور محسوس و گاهی در امور عقلی به دست میآید؛ مثلاً در محسوسات گفته میشود که عرش بلندتر از کرسی است و آسمان بلندتر از زمین است. کلمهی علو و فوق بدین معنا فقط در مورد اجسام به کار برده میشود. اما هنگامی که خداوند سبحان از جسمانی بودن منزه و بری جلوه داده میشود کلمهی علو بدین معنا در موردش به کار برده میشود. اما در امور عقلی همانند این کلام خداوند که میفرماید:
﴿يَرۡفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ دَرَجَٰتٖ﴾[المجادلة: ۱۱].
«خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و بهرهای از علم دارند، درجات بزرگی میبخشد».
و معلوم است که منظور از رفعت در اینجا کمال درجه است؛ مثلا گفته میشود: فلانی در علو و زهد دارای درجهی عالی است و منظور از علو، جهت نیست؛ بلکه در شرف و بزرگواری است و یا گفته میشود که خلیفه از سلطان در درجات برتری قراردارد یعنی از حیث حشمت و وقار و عظمت و یا گفته میشود که فلانی از عالیترین مردان است، یعنی برترین و بزرگوارترین ایشان است. حال که این مطلب را دانستی میگوییم: هیچ مرتبهی شریفی قابل تصور نیست مگر این که حق تعالی در أعلی درجهی آن است، زیرا موجود یا مؤثر است و یا اثر، و مؤثر شریفتر از اثر است و حق سبحانه و تعالی موثر حقیقی در جهان است و جهان اثر اوست و خداوند از این حیث در رتبهی اعلی قرار دارد. همچنین موجود یا واجب است و یا ممکن و واجبالوجود در رتبهی أعلی و اشرف نسبت به ممکنالوجود قرار دارد و خداوند سبحان ذات واجبالوجود است و بقیهی موجودات ممکنالوجودند و از این حیث خداوند در مرتبهی اعلی قرار دارد همچنین موجود یا کامل مطلق است و یا این گونه نیست و کامل مطلق در رتبهی اعلی نسبت به دیگران است و خداوند سبحانه و عالی کامل مطلق است و از این حیث در رتبهی اعلی میباشد. همچنین سخن در مورد کمال علم و قدرت و حیات و دوام وجود و رحمت و دیگر مسائل بدین گونه است. به تحقیق خداوند سبحان نسبت به تمامی موجودات در مقام اعلی قرار دارد. حال که علو بودن از لحاظ معنا را دریافتی معنای فوق بودن را نیز در این کلام خداوند میفهمی که:
﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦ﴾[الانعام: ۱۸و۶۱].
«خداوند بر بندگان خود کاملا چیره است».
﴿يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ﴾[النحل: ۵۰].
«فرشتگان از پروردگار خود که حاکم بر آنان است میترسند»
حال این برتری و علو خداوند به یکی از این سه مطلب باز میگردد: یکی این که هیچچیز در شرف و مجد و عزت همتای خداوند نیست. در این معنا العلی از اسماء تنزیه است. یا این که خداوند قادر بر کل موجودات بوده و همهی موجودات تحت قدرت اویند. و بدین معنا «العلی» از اسماء صفات معنوی است. یا این که خداوند مالک متصرف در جهان است و در این معنا العلی از اسماء افعال است. خداوند العلی ﻷمطلق بودن متعلق به دوست و به تحقیق علو از آن اوست و هر آنچه در وجود است هر چند دارای علو و درجه باشد، اما در برابر عزت خداوند و علو مقامش خاضع و خاشع است. علو و برتری بر دو قسم است: برتری مکانت و منزلت و برتری مکان. علو و برتری مکانت عبارت از برتری رتبه و شرف است همچون رتبهی خلیفه و رتبهی علما. علو مکانی همچون بلندی ستارگان و افلاک. اما عرش عظیم بر تمامی مخلوقات حسی برتری و بلندی دارد. و رسولالله صنسبت به تمامی مخلوقات دنیا دارای منزلت و شرف عالی است و خداوند به برکت رسولالله صبر ما اکرام نمود، هنگامی که میفرماید:
﴿وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ﴾[آل عمران: ۱۳۹].
«سست و زبون نشوید و غمگین و افسرده نگردید و شما برتر هستید».
و خداوند سبحان از لحاظ مکانت و منزلت ما را برتری بخشیده و در حالی که ما بر روی زمین هستیم اهل آسمان برای به دست آوردن این مقام بر هم سبقت میگیرند گاهی پیامبر صدر دعاهایش میفرمود:
«اَلَّلهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُكَ الدَّرَجَاتِ الْعُلَى». «پروردگارا! ما درجات عالی را از تو مسألت مینماییم».
و خداوند با صفت العلی بر بندگان تجلی میکند تا منزلت و شأن بندهاش را بلند گرداند و او را درجات رفیع و برکات آشکار عطا نماید. اما برتری پروردگار برتری عزت و شکوه و کمال و تنزیه است. بالا و پایین نزد خداوند یکی است؛ زیرا خداوند از جهتها پاک و منزه است هرگاه خداوند بخواهد که منزلت و مرتبت بندهای را بلند گرداند قلبش را به پروردگارش معلق میگرداند و جسم بنده را در برابر اطاعت اوامر خداوندی تسلیم و خاشع میگرداند و او را در دوستیاش واله و شیدا مینماید به طوری که در نظرش جز خداوند هیچکس دیگر دارای صفات بلند و منزلت برتر و بزرگی نیست و در نظرش فقط خداوند است که بنده را محافظت کرده و در سختیها او را یاری میکند و هر لحظه خود را در پناه و مأمن خداوند میبیند و خداوند سبحان او را به مقام بندگی و عبودیت ارتقا میدهد. گاهی پروردگار علی الأعلی بندگانش را تشویق و ترغیب میکند که به سبب کارهای خیری که در عوض خشنودی پروردگارش انجام دادهاند، خداوند نیز از ایشان خشنود و راضی میگردد. خداوند میفرماید:
﴿وَسَيُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى ١٧ ٱلَّذِي يُؤۡتِي مَالَهُۥ يَتَزَكَّىٰ ١٨ وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُۥ مِن نِّعۡمَةٖ تُجۡزَىٰٓ ١٩ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٠ وَلَسَوۡفَ يَرۡضَىٰ ٢١﴾[اللیل: ۱۷-۲۱].
«و لیکن پرهیزگارترین (انسانها) از آن (آتش هولناک) به دور داشته خواهد شد آن کس که دارایی خود را (در راه خدا خرج میکند و) میدهد تا خویشتن را پاکیزه بدارد. هیچ کسی بر او حق نعمتی ندارد تا نعمت جزا داده شود. بلکه تنها هدف او جلب رضای ذات پروردگار بزرگوارش میباشد. قطعاً (چنین شخصی، از کارهایی که کرده است) راضی خواهد بود و (از پاداشهایی که از پروردگار خود دریافت میدارد) خوشنود خواهد شد».
و پیامبر صدعایش را با این جمله شروع میفرمودند: «سُبْحانَ رَبِّيَ الْعَلِّيِّ الأَعْلَی الْوَهَّابُ» «پاک و منزه است پروردگارم که بلندمرتبه و والامقام و بسیار بخشنده است».
هر گاه پیامبر به رکوع میرفت سه بار میفرمودند: «سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَبِحَمْدِهِ» و چون به سجده میرفت سه بار میفرمودند: «سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَبِحَمْدِهِ» در کتاب اسماء و صفات امام بیهقی آمده است که رسولالله صدر شب معراج این تسبیح را در آسمانهای بلند شنید: «سبحان العلي الأعلی سبحانه وتعالی» اسم العلی خداوند ﻷمشتق از علو است و از شرف این اسم به هر کسی که خداوند کلامی و عملی از او راضی گردد نصیب و بهرهای میرسد آن گونه که خداوند أاز حضرت ابراهیم خلیلالله و حضرت ادریس ÷این گونه خبر میدهد:
﴿وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَۖ وَكُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِيّٗا ٤٩ وَوَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِيّٗا ٥٠﴾[مریم: ۴۹-۵۰].
«ما بدو اسحاق و (از اسحاق) یعقوب بخشیدیم، و هریک از آنان را پیغمبر بزرگی کردیم و رحمت خویش را شامل ایشان کردیم و آنان را نیکونام و بلند آوازه کردیم».
﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِدۡرِيسَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيّٗا ٥٦ وَرَفَعۡنَٰهُ مَكَانًا عَلِيًّا ٥٧﴾[مریم: ۵۶-۵۷].
«و در کتاب (آسمانی قرآن) از ادریس بگو: او بسیار راستکار و راستگو و پیغمبر بزرگی بود ما او را به منزلت و مکانت والائی نائل کردیم».
العلیﻷکسی است که همهی چشمها مشتاق اوست در حالی که خداوند مثل أعلی است و هیچ ضرر و زیانی بدو وارد نمیشود. خداوند میفرماید:
﴿رَفِيعُ ٱلدَّرَجَٰتِ ذُو ٱلۡعَرۡشِ يُلۡقِي ٱلرُّوحَ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ لِيُنذِرَ يَوۡمَ ٱلتَّلَاقِ ١٥ يَوۡمَ هُم بَٰرِزُونَۖ لَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِنۡهُمۡ شَيۡءٞۚ لِّمَنِ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَۖ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ١٦﴾[غافر: ۱۵-۱۶].
«خدا دارای مقامات والا و کمالات بالا و تخت فرماندهی است، و او وحی را به فرمان خود برای هر کس از بندگانش که بخواهد نازل میکند تا (مردمان را) از روز رویارویی (ایشان با خدا برای حساب و کتاب) بترساند. روز رویارویی روزی است که مردمان ظاهر و آشکار میشوند و چیزی از ایشان بر خدا پنهان نمیماند. (فریاد وحشتناکی را میشنوند که میگوید:) ملک و حکومت امروز از آن کیست؟ (پاسخ قاطعانه داده میشود که) از آن خداوند یکتای چیره و توانا است».
گاهی علو به معنای تکبر و جباریت به کار میرود. و این دو معنای ذهنی دارند که اگر در مورد بشر به کار برده شود از نقاط نقص آدمی بوده که مورد نکوهش و مذمت است همچنان که خداوند میفرماید:
﴿إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِيَعٗا يَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةٗ مِّنۡهُمۡ يُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَيَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٤﴾[القصص: ۴].
«فرعون در سرزمین (مصر، شروع به) استکبار و سلطهگری کرد، و مردمان آنجا را به گروهها و دستههای مختلفی تبدیل نمود. گروهی از ایشان را ضعیف و ناتوان میکرد. پسرانشان را سر میبرید و دخترانشان را زنده نگاه میداشت. او مسلماً از زمرهی تبهکاران بود».
﴿تِلۡكَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ ٨٣﴾[القصص: ۸۳].
«ما آن سرای آخرت را تنها بهرهی کسانی میگردانیم که در زمین خواهان تکبر و استکبار نیستند و فساد و تباهی نمیجویند و عاقبت از آن پرهیزگاران است».
ذکر اسم «العلی» داروی قلوب بیمار و نفوس ضعیف است، قلبها و نفوسی که شیطان در بین صاحبانشان دمیده است و در پی برتری جویی و عظمتطلبی و استکبار و حقیر شمردن دیگر بندگان خدایند. کسانی که به حقوق دیگر بندگان خدا تجاوز میکنند و با تکبر و غرور و فخرفروشی با آنان معامله میکنند، اگر به یاد بیاورند که خداوند قدرتمندتر و بالادستتر از ایشان است و هم اوست که «العلی الأعلی» میباشد و پیشانی ایشان در گرو قدرت خداست، در برابر این همه سلطه و عظمت خداوند تواضع و خواری نشان داده و خاشعانه صورتهایشان را بر زمین مالیده و صدایشان از ترس عظمت خدا به لرزش میافتد و به تمامی کسانی که بر روی زمیناند رحم میکنند تا آسمانیان بدو رحم نمایند. خداوند سبحان خود را به دو صفت جبار و تکبر متصف نموده است که این برخواسته از جبروت و کبریایی خداوند است؛ زیرا او ذاتی با عظمت و منزه از تشابه به دیگر مخلوقات است. همچنین گاهی علو به معنای قهر و غلبه است که کاربرد این معنا در مورد مخلوقات صحیح است زیرا خداوند متعال حضرت موسی ÷را بدان توصیف کرده است و میفرماید:
﴿قُلۡنَا لَا تَخَفۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٦٨﴾[طه: ۶۸].
«گفتیم: مترس! حتما تو برتری».
و مؤمنان را این چنین توصیف میکند:
﴿وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٣٩﴾[آل عمران: ۱۳۹].
«و سست و زبون نشوید و غمگین و افسرده نگردید، و شما برتر هستید اگر که به راستی مؤمن باشید».
و قرآن بدان توصیف شده است آنجا که خداوند میفرماید:
﴿وَإِنَّهُۥ فِيٓ أُمِّ ٱلۡكِتَٰبِ لَدَيۡنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ٤﴾[الزخرف: ۴].
«قرآن که در لوح محفوظ در پیش ما است، والا و استوار است».
اطلاق این معنی در مورد پروردگار با توجه به کاملترین و تمامترین وجه آن صحیح است، البته با اعتقاد به این که خداوند از مشابهت به مخلوقات منزه و بری است. خداوند میفرماید:
﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦ﴾[الانعام: ۱۸و۶۱].
«خداوند بر بندگان خود کاملاً چیره است».
﴿وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِۦ﴾[یوسف: ۲۱].
«خدا بر کار خود چیره و مسلط است».
کاربرد علو بدین دو معنا جایز بوده و ممنوع نیست. پاک و منزه است خداوند العلی که بلند مرتبهتر از آن است که ذاتش درک شود و بلندمرتبهتر از آن است که صفاتش تصور شود. پاک و منزه است خداوندی که متفکران در جلالیتاش مات و حیراناند و عقلها از وصف کمالش ناتوان.