الرئوف أ
«الرئوف» نامی از نامهای نیکوی خداوند است که در حدیث رسولالله صکه شامل اسماء الله الحسنی است بیان گردیده. و معنایش این است که خداوند صاحب رحمت وسیع و دربرگیرندهی تمام مخلوقات است و با مهربانیاش با آنان مهربانانه رفتار میکند و با نعمتهایش در حق ایشان نیکی میکند.
خداوند عزوجل در رحمتش دربلندترین مرتبه، و در مهربانی در منتهای آن است. رأفت به معنی رحمت است. البته رؤوف تجلی خاصی دارد که اهل اخلاص آن را در مییابند. رؤوف کسی است که گناهکاری را که توبه کند مورد مهربانی قرار میدهد و اولیائش را محفوظ میدارد و هر آنچه را از عیبها ببیند، میپوشد و گناهان پوشیده را مورد عفو قرار میدهد. هنگامی که خداوند به بندگانش رحمت نماید، بدیشان احسان میکند و این همچون شرطی است برای او. چه بسا خداوند بخواهد به بندهای رحم نماید اما ظاهر آن چیز مشقت و سختی باشد ولی در حقیقت نعمت و رحمت در آن نهفته است. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که بر این مطلب دلالت میکند که رأفت خداوند در حق بندگانش ـ مؤمن و کافر ـ را در بر میگیرد. خداوند میفرماید:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱلۡفُلۡكَ تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦ وَيُمۡسِكُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ ٦٥﴾[الحج: ۶۵].
«مگر نمیبینی (ای انسان!) که یزدان (سبحان به سبب رحم و لطفی که نسبت به شما بندگان دارد، تمام مواهب و امکانات) چیزهایی را که در زمین است در اختیار و دسترس شما قرار داده است و همچنین کشتیها را با مشیت خود در حال حرکت در دریا فرمانبردار شما کرده است، و (از این گذشته) خداوند نمیگذارد (سنگهای سرگردان و اشعههای کیهانی) آسمان بر زمین فرو افتد، مگر (بدان اندازه که مورد نیاز بوده و) او اجازه دهد. واقعاً یزدان بسی مهربان و دارای رحمت فراوان است».
خداوند، پیامبر را با اوصاف رأفت و رحمت میستاید و میفرماید:
﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨﴾[التوبة: ۱۲۸].
«بیگمان پیغمبری (محمد نام)، از خود شما (انسانها) به سویتان آمده است. هر گونه درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد، بر او سخت و گران میآید. به شما عشق میورزد و اصرار به هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان دارای محبت و لطف فراوان و بسیار مهربان است».
به خاطر شدت مهربانی و رأفت خداوند نسبت به بندگان، چگونگی دعا کردن را به ایشان یاد میدهد تا او را این گونه به فریاد بخوانند که:
﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾[الحشر: ۱۰].
«پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز، و کینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوان هستی».
از نشانههای رأفت خداوند بر بندگانش این است که در آنچه از واجبات بر ایشان فرض نموده، تخفیف نیز قائل شده است، مثلاً حج را در طول عمر فقط یک بار بر آنان واجب گردانیده آن هم برای کسی که توان مالی داشته باشد و به آنان رخصت داده تا در مسافرت نماز را به صورت شکسته خوانده و یا روزه را افطار نمایند. و همچنین کسی که نتواند به صورت ایستاده نماز را به پای دارد، میتواند به صورت نشسته و یا بر پهلو آن را انجام دهد. خداوند تبارک و تعالی از هر کسی نسبت به بندهاش با رحمتر و مهربانتر است و رحمتش نیکوکار و معصیت کار را در برگرفته و در آخرت رحمتش به صورت خصوصی شامل حال مؤمنان میگردد. از شخصی به نام ایوب حکایت شده که گفت: در همسایگی من انسان شروری فوت کرد، جنازه را آماده کردند، من خود را از رفتن بدان مسیر باز داشتم تا مبادا مجبور شوم که بر جنازهاش نماز بخوانم. در خواب او را در حالتی خوب دیدم بدو گفتم: خداوند با تو چه کرد؟ آن شخص شرور گفت: خداوند گناهانم را بخشید و خداوند به من فرمود که به ایوب بگو:
﴿قُل لَّوۡ أَنتُمۡ تَمۡلِكُونَ خَزَآئِنَ رَحۡمَةِ رَبِّيٓ إِذٗا لَّأَمۡسَكۡتُمۡ خَشۡيَةَ ٱلۡإِنفَاقِ﴾[الإسراء: ۱۰۰].
«بگو: اگر شما مالک خزینههای نعمت پروردگارم بودید (و صاحب همهی جهان میگشتید) باز هم از ترس فقر بخل میورزیدید».
چه بسا گاهی خداوند سختی و مشکلی بر سر بندهاش وارد کند سپس بر او منت نهاده و درهای رحمتش را بر رویش بگشاید. خداوند میفرماید:
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي يُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ مِنۢ بَعۡدِ مَا قَنَطُواْ وَيَنشُرُ رَحۡمَتَهُۥ﴾[الشوری: ۲۸].
«و او است که باران را میباراند بعد از آن که (مردمان از بارش آن) ناامید میگردند و رحمت خود را میگستراند (و دامنهی باران را به اینجا و آنجا میکشاند و فراگیرش میگرداند)».
روایت شده که به امام احمد بن حنبل /گفته شد که شخصی در ماوراءالنهر سه حدیث را میداند. امام احمد به نزد او رفت وقتی که به او رسید، دید که در حال طعام دادن به سگی است. امام احمد به او سلام کرد و او نیز جواب سلام امام احمد را داد. سپس شخص به غذا دادن به سگ ادامه داد تا کارش تمام شد. وقتی که کارش تمام شد رو سوی امام احمد کرد و گفت: شاید با خودت گفته باشی که: چرا من به سگ توجه کردم و به سوی تو برنگشتم؟ امام احمد فرمودند: بله، آن شخص گفت: ابوالزناد از الأعرج از ابی هریره سبرایم تعریف کرد که رسول الله صفرمود: «کسی که امید کس دیگری را که به او مراجعه کرده قطع نماید، خداوند در قیامت امیدش را قطع میکند». این سگ نیز به من پناه آورده بود ترسیدم که امیدش را قطع کنم. امام احمد فرمود: همین حدیث مرا بس است سپس بازگشت [۴۲].
[۴۲] در مورد این حدیث، علمای حدیث میگویند: سخاوی در کتاب «مقاصد حسنه» میگوید: این حدیث ساختگی است و بر امام احمد دروغ بسته شده است. شوکانی در کتاب «فوائد مجموعه» میگوید: این بر امام احمد دروغ بسته شده. امیر مالکی در کتاب «النخبة البهیة» می گوید: باطل است و اصل و اساسی ندارد. و یکی از علما در مورد این حدیث میگوید: این حدیث را در هیچ کدام از کتابهای سنت نبوی یا مسندهای معتمد نیافتم. حتی شبیه این هم در هیچ کتاب از کتابهای حدیثی نیافتم. متأسفانه مؤلف یا مترجم محترم از این گونه روایات در این کتاب زیاد ذکر کرده اند که اساس و صحتی ندارد. غالبا با صیغه: روایت شده، در خبر آمده، از فلان عارف بالله نقل شده که هیچ کدام از اینها دارای صحت و اعتبار نمیباشد و در هنگام نقل سخن باید مصدر و منبع آن باید ذکر شود خصوصا که بسیاری از این روایات مخالف عقل و شرع می باشد و استدلال به آنها جایز نمی باشد و یا حتی برخی از این روایات با روایات صحیح دیگری که در کتاب های معتبر وارد شده تناقض دارد، که این منهج و روش صوفیان میباشد. امیدواریم که خوانندگان محترم در هنگام خواندن این کتاب متوجه این گونه موارد باشند. (مصحح)