الباعث أ
«الباعث» اسمی از اسماء الله الحسنی است که در حدیث پیامبر صبیان گردیده است. الباعث، او است که بندگان را در هنگامهی قیامت و هر آن کسی را که در قبر است زنده میگرداند و هر آنچه را در دلها است به دست میآورد. بعث همان وجود دوباره است، یعنی از نو زنده کردن یا جان تازه دادن. معرفت این اسم بسته به معرفت حقیقی برانگیختن است. خداوند ﻷدارای امر و دستور است. پیامبرانش را به عنوان مژدهدهندگان و بیمدهندگان برمیانگیزد تا مردم را به سوی ایمان به خداوند یکتا دعوت نماید و (بگویند که) تنها خداست که ایشان را آفریده، سپس میمیراند و آنگاه دوباره تمامی آنانی را که در قبرها آرمیدهاند، جان تازهای میدهد و از قبرها بیرون میآورد. بعضی از مردم زندگانی و برانگیختن دوبارهی پس از مرگ را نمیپذیرند و قبول ندارند. خداوند سخن ایشان را رد نموده و میفرماید:
﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَا يَبۡعَثُ ٱللَّهُ مَن يَمُوتُۚ بَلَىٰ وَعۡدًا عَلَيۡهِ حَقّٗا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٣٨﴾[النحل: ۳۸].
«(کافران علاوه بر شرکشان) مؤکدانه به خدا سوگند یاد میکنند که خداوند هرگز کسی را که میمیرد، زنده نمیگرداند.خیر، (چنین نیست که میگویند، بلکه خداوند همهی مردگان را دوباره زنده میکند و این) وعدهی قطعی خدا است، و لیکن بیشتر مردمان نمیدانند (که زنده گرداندن برای قدرت خدا چیزی نیست و همانگونه که قبلا به انسانها جان بخشیده است پس از مرگ نیز دوباره جان به پیکرشان میدمد)».
﴿زَعَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَن لَّن يُبۡعَثُواْۚ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتُبۡعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلۡتُمۡۚ وَذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٧﴾[التغابن: ۷].
«کافران میپندارند که هرگز زنده و برانگیخته نخواهند گردید! بگو: چنین نیست که میپندارید. به پروردگارم سوگند که زنده و برانگیخته خواهید شد و سپس از آن چیزهایی که میکردهاید با خبرتان خواهد کرد و این کار برای خدا ساده و آسان است».
سپس خداوند بیان میکند که بندگانش را از خاک آفریده سپس ایشان را میمیراند و دوباره بعد از مرگ زنده میگرداند، خداوند میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّنَ ٱلۡبَعۡثِ فَإِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ مِن مُّضۡغَةٖ مُّخَلَّقَةٖ وَغَيۡرِ مُخَلَّقَةٖ لِّنُبَيِّنَ لَكُمۡۚ وَنُقِرُّ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى ثُمَّ نُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّكُمۡۖ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِكَيۡلَا يَعۡلَمَ مِنۢ بَعۡدِ عِلۡمٖ شَيۡٔٗاۚ وَتَرَى ٱلۡأَرۡضَ هَامِدَةٗ فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ وَرَبَتۡ وَأَنۢبَتَتۡ مِن كُلِّ زَوۡجِۢ بَهِيجٖ ٥ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّهُۥ يُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَأَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٦ وَأَنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٞ لَّا رَيۡبَ فِيهَا وَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡعَثُ مَن فِي ٱلۡقُبُورِ ٧﴾[الحج: ۵-۷].
«ای مردم! اگر در بارهی رستاخیز (مردگان و زندگانی دوبارهی ایشان) تردید دارید، (بدین نکته توجه کنید تا به گوشهای از قدرت الهی پی ببرید و به خود آیید) ما شما را از خاک میآفرینیم، سپس (این خاک پیش پا افتاده را) به نطفه، و بعد (نطفه، این پدیدهی اسرارآمیز فراهم آمده از اسپرم مرد و اوول زن را) به خون بستهای (زالو مانند) و پس از آن (این خون بسته را به چیزی شبیه) به یک قطعه گوشت (جویده شده) در میآوریم که برخی (کامل و تام الخلقه و) بسامان، و برخی (ناتمام و ناقص الخلقه و) نابسامان است (همهی اینها) بدین خاطر است که برای شما روشن سازیم (که ما برای آفرینش و تغییر و تبدیل و هر گونه کاری، از جمله زندگی دوباره بخشیدن تواناییم) ما جنینهایی را که بخواهیم تا زمان خود در رحمها نگاه میداریم و آنگاه شما را به صورت کودک (پسر یا دختر، از شکم مادران) بیرون میآوریم، سپس (شما را تحت نظارت و رعایت خود میپاییم) تا به رشد جسمانی و عقلانی خود میرسید. برخی از شما (در این میان) میمیرند و بعضی از شما به نهایت عمر و غایت پیری میرسند. تا بدانجا که چیزی از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت. تو زمین را خشک و خاموش میبینی، اما هنگامی که بر آن آب میبارانیم، حرکت و جنبش بدان میافتد و رشد و نمو میکند و انواع گیاهان زیبا و شادی بخش را میرویاند. آن (چیزهایی که در آیات پیشین دبارهی مراحل مختلف آفرینش انسان و جهان گیاهان بازگو شد) بدان خاطر است که (بدانید) خدا حق است و او مردگان را زنده میگرداند. و وی بر هر چیزی توانا است و (این که بدانید) بدون شک قیامت فرا میرسد و جای هیچگونه تردیدی نیست، و خداوند تمام کسانی را که در گورها آرمیدهاند دوباره زنده میگرداند».
﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۖ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخۡرَىٰ فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ يَنظُرُونَ ٦٨﴾[الزمر: ۶۸].
«در صور دمیده خواهد شد و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند، مگر کسانی که خدا بخواهد (آنان را تا زمان دیگری زنده بدارد) سپس بار دیگر در آن دمیده میشود به ناگاه همگی (جان میگیرند و) به پا میخیزند و مینگرند (تا در حق ایشان چه شود و حساب و کتابشان کی انجام پذیرد و سرنوشتشان به کجا بینجامد».
﴿وَٱللَّهُ أَنۢبَتَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ نَبَاتٗا ١٧ ثُمَّ يُعِيدُكُمۡ فِيهَا وَيُخۡرِجُكُمۡ إِخۡرَاجٗا ١٨﴾[نوح: ۱۷-۱۸].
«خدا است که شما را از زمین به گونهای شگفتی آفریده است. سپس شما را به همان زمین برمیگرداند و بعد شما را به گونهای شگفتی (زنده میگرداند و) از زمین بیرون میآورد».
ابوهریره سگوید: پیامبر صفرمود: «فاصلهی بین دو نفخ صور چهل است، از ابوهریره پرسیدند: چهل روز است؟ گفت: نمیتوانم چیزی را بگویم که به آن علم ندارم. گفتند چهل ماه است؟ باز گفت: نمیتوانم چیزی را بگویم که به آن علم ندارم، گفتند: چهل سال است؟ باز جواب قبلی را تکرار نمود. پیغمبر صفرمود: بعد از این دو نفخه خداوند بارانی از آسمان نازل مینماید، و مردهها زنده میشوند همانطور که گیاهان سبز میشوند. تمام اعضای انسان پوسیده میشود مگر یک قطعه استخوانی که عجب الذنب نام دارد که سالم باقی میماند و انسانها در روز قیامت مجدداً از این استخوان، زنده و آفریده میشوند» [۳۵].
بعث عبارت است از برانگیختن دوباره، زیرا انسان برای زندگی ابدی خلق شده است تا زندگی جاوید یابد. خالقش او را خلق کرد در حالی که چیزی نبود سپس او را میمیراند:
﴿لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَسَٰٓـُٔواْ بِمَا عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ بِٱلۡحُسۡنَى ٣١﴾[النجم: ۳۱].
«سرانجام خداوند بدکاران را در برابر کارهایی که میکنند کیفر میدهد، و نیکوکاران را در برابر کارهایی که میکنند به بهترین وجه پاداش عطا میکند».
خداوند تبارک و تعالی هر آن کس را که در قبرها آرمیده، دوباره زنده میگرداند و هر آنچه را در سینههاست، محاسبه میکند و دوباره روحها را به اجساد بازگردانده، بدانان حیات دوباره میدهد و (در دنیا) پیامبران را به سوی آدمیان فرستاده، ایشان را هدایت میکنند، و روزی را به جانداران رسانیده، ایشان را تغذیه میکند، و آدمی را بعد از خوابش برانگیخته میگرداند تا میان قومش به کار و فعالیت بپردازد. همچنین خداوند نفحات لطفش را بر قلبهای عاشقانش به حرکت درآورده و قلبها را با یقین زنده میگرداند، هر گاه نور اسم باعث بر تو تجلی یابد، معنای ظاهریاش را در هر آینهای میبینی و هرگاه که خداوند نور هدایت را در قلب زنده گرداند جهان و هر آنچه در او هست، بر او تجلی مییابد و ظواهر و پنهانیهای کارها بر او آشکار میگردد، آنگاه آخرت و اسرار زندگی دوباره و حشر و نشر را مشاهده میکند و اسرار برزخ بر او روشن شده که باغی از باغهای بهشت است یا حفرهای از حفرههای آتش، و راز برانگیخته شدن بندگان از قبرهایشان بر او آشکار میگردد و آنگاه میفهمد که آدمیان هر لحظه در زندگی دوباره و نو شدن به سر میبرند.
آدمی ابتدا کودک است، اما هنگامی که به بلوغ و رشد کاملش رسید در واقع بعث و برانگیختن جدیدی برایش پدید آمده است و یا هنگامی که آدمی جاهل و نادان است اما چون با عارفان نشست و برخاست کند، قلبش بیدار گشته و بعث و برانگیختن جدیدی برایش روی میدهد. اما حقیقت بعث عبارت است از: زندگی دوباره به مردگان عطا کردن و نشأت دوباره یافتن ایشان. جهل و نادانی، مرگ بزرگ است و علم و دانش حیات و زندگی شریف است. خداوند تعالی علم و جهل را در کتابش به زندگی و مرگ نامگذاری کرده است. کسی که دیگران را از جهل به سوی علم بکشاند و بدانان علم آموزد در واقع حیات مجدد و زندگی پاکی بدیشان عطا کرده است اگر بنده بتواند مردمان را با علم آموزی و دعوتشان به سوی خداوند مستفیذ گرداند، این نوعی از زندگی است که رتبهی انبیاء میباشد البته رتبهی وارثان ایشان یعنی علما نیز میباشد. خداوند باعث ﻷمکنونات قلبی را به حیات و جنبش میاندازد. بعضی از خواطر قلبی آدمی را به سوی حسنات سوق میدهند و بعضی به سوی سیئات، و مرید هر لحظه در سیر به سوی ملک الملوک حالی دارد. او را میبینیم که هر لحظه از حالی به حال دیگر میشود و از مقامی به مقام دیگر میرسد و هر گاه یک پله ترقی کرد، نسبت به پلهی قبلی استغفار مینماید.
مصطفی صدر هر شبان هروز ۱۰۰ بار و در روایتی ۷۰ بار استغفار مینمود. خداوند ﻷما را در شکلهای گوناگون آفریده است. بندهی سالک هر لحظه به سوی درجات کمال میرود تا به آستان حضرت دوست رسد که آن منتهای کمال بنده است البته بر حسب استعدادی که مرید توان آن را دارد زیرا این پلههای ترقی برای هر سالکی متفاوت است و در عین حال پلههای ترقی را نهایتی نیست و بنده در این میان، میان رد و قبول، و حجاب و وصول است اگر پذیرفته شود به اعلی علیین میرسد و الا در اسفل سافلین مأوا میگزیند.
خداوند ﻷپیامبران را برانگیخته است تا آدمیان را از تاریکیها به سوی نور فرا خوانند. خداوند میفرماید:
﴿لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَسَٰٓـُٔواْ بِمَا عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ بِٱلۡحُسۡنَى ٣١﴾[یونس: ۷۴].
«سپس بعد از نوح، پیغمبران فراوان و بزرگواری را فرستادیم آنان به پیش قوم خویش رفتند».
﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا﴾[النحل: ۳۶].
«ما به میان هر ملتی پیغمبری را فرستادهایم».
خداوندﻷبندگانش را در هنگام ناتوانی با کمک و یاری رساندن بدیشان و به فریاد رسیدنشان دوباره برانگیخته میکند و همچنین با قبول توبه به هنگام معصیتشان زندگی دوباره بدیشان میدهد. بدان که مردگان اگر سعادتمند باشند مرده محسوب نمیشوند؛ زیرا خداوند میفرماید:
﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ ١٦٩﴾[آل عمران: ۱۶۹].
«و کسانی را که در راه خدا کشته میشوند، مرده مشمار، بلکه آنان زندهاند و بدیشان نزد پروردگارشان روزی داده میشوند».
همچنین اشقیاء و بدکاران هم زندهاند به این خاطر بعد از واقعهی بدر پیامبر بر سر چاهی رفت که کشتهشدگان قریش را در آن انداخته بودند و فرمود: من آنچه را که پروردگارم به حق به من گفته بود یافتم، آیا شما وعدهی حقی را که پروردگارتان داده بود دریافتید؟ گفتند: یا رسولالله! چگونه قومی را مورد خطاب قرار میدهی که مردهاند؟ پیامبر صفرمود: قسم به خدا شما بهتر از آنان کلامی را که بدیشان میگویم نمیشنوید، اما آنان ناتوان از پاسخ گفتن میباشند. و این از اصول مشاهدهی باطنی است. اگر از اهل کشف و صاحبان بصیرت باشی، هر لحظه دگرگونی در اشیاء را میبینی. کسی که عارف بالله است به دوات نگریسته و این همه نقوش را که به وسیلهی این قلم تألیف شده بر در و دیوار عالم میبیند. هر گاه به این اسم آراسته گشتی باید وجودت را در جهتی که مولایت، خداوند میخواهد به کاراندازی. باید که با عمل و سخن باعث باشی و بکوشی تا با حمل این خصلت به سوی خداوند طی مدارج نمایی و با اجازهی خداوند به کمالات نزدیک گردی. هر معرفتی که به چنگ میآوری، آن نردبان ترقی معرفت خداوند است و منزل بعدی باز هم معرفت خداوند است؛ زیرا که این یک و آن دیگری همه از منازل ترقی به سوی خداست؛ زیرا که خداوند اول و آخر بوده و بازگشت به سوی اوست.
[۳۵] لؤاؤ والـمرجان: ج ۳، ص ۴۱۹.