اسماء الحسنی

فهرست کتاب

الوکیل أ

الوکیل أ

«الوکيل» اسمی از اسماء الله الحسنی است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلًا ٨١[النساء: ۸۱].

«و کافی است که خدا وکیل و حافظ (تو) باشد».

﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣[آل عمران: ۱۷۳].

«خدا ما را بس است و او بهترین حامی و سرپرست است».

وکیل کسی است که همه‌ی کارها به او موکول می‌شود و او نیز با قدرت تمام به ادای آن می‌پردازد و جز خداوند تعالی کسی چنین نیست. خدا با احسانش متولی امور بندگان متقی‌اش می‌شود و تمامی کارها بدو موکول می‌شود. خداوند کفیل خلق است هر کس که به او توکل کند خداوند او را یاری و سرپرستی می‌کند و هر که از خداوند طلب بی‌نیازی نماید خداوند او را بی‌نیاز می‌گرداند. کارهای مخلوقات به خداوند سبحان تفویض می‌شود زیرا تنها خداوند برای ایشان کافی و بس است و مصلحت کارهای ایشان را تدبیر می‌کند و کفیل روزی و رزق ایشان است و بر آنان حاضر و ناظر است. خداوند می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَكُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣ فَٱنقَلَبُواْ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ لَّمۡ يَمۡسَسۡهُمۡ سُوٓءٞ[آل‌عمران: ۱۷۳-۱۷۴].

«آن کسانی که مردمان بدیشان گفتند: مردمان (قریش برای تاختن بر شما دست به دست هم داده‌اند و) بر ضد شما گرد یکدیگر فراهم آمده‌اند، پس از ایشان بترسید، ولی (چنین تهدید و بیمی به هراسشان نینداخت، بلکه برعکس) برایمان ایشان افزود و گفتند: خدا ما را بس و او بهترین حامی و سرپرست است، سپس آنان (برای جهاد بیرون رفتند، و لیکن دشمنانشان را خوف و هراس برداشت و از رویارویی با چنین مؤمنانی خودداری ورزیدند و مسلمانان) با نعمت بزرگ (شهامت و عافیت و استقامت و بردن ثواب جهاد) و فضل و مرحمت سترگ خداوند برگشتند، و حال آن که هیچ‌گونه آسیبی بدیشان نرسید».

خداوند به بندگانش امر می‌کند که به او توکل نمایند؛ زیرا او زنده‌ی پاینده است و هم‌چنین خداوند قدرتمندی مهربان و توانایی حکیم است و تنها او برای تمامی کارهایشان کافی است و این صفات در هیچ آفریده‌ای جمع نمی‌گردد مگر برای مدتی محدود و مشخص. خداوند می‌فرماید:

﴿وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡحَيِّ ٱلَّذِي لَا يَمُوتُ[الفرقان: ۵۸].

«و (در همه‌ی امور) بر خداوندی تکیه کن که همیشه زنده است و هرگز نمی‌میرد».

﴿وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ ٢١٧ ٱلَّذِي يَرَىٰكَ حِينَ تَقُومُ ٢١٨[الشعراء: ۲۱۷-۲۱۸].

«و برخدای چیره و مهربان توکل کن، آن خدایی که تو را می‌بیند بدانگاه که (برای نماز تهجد) برمی‌خیزی».

﴿إِن يَنصُرۡكُمُ ٱللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمۡۖ وَإِن يَخۡذُلۡكُمۡ فَمَن ذَا ٱلَّذِي يَنصُرُكُم مِّنۢ بَعۡدِهِۦۗ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١٦٠[آل عمران: ۱۶۰].

«اگر خداوند شما را یاری کند (همان گونه که در جنگ بدر یاری کرد) هیچ‌کس بر شما چیره نخواهد شد و اگرخوارتان گرداند (و دست از یاریتان بردارد همان‌گونه که در جنگ احد چنین شد) کیست که پس از او شما را یاری دهد؟ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند و بس».

﴿وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلٗا ٣[الاحزاب: ۳].

«و بر خدا توکل کن (و کارهای خود را بدو بسپار) همین بس که خدا حافظ (و مدافع انسان) باشد».

خداوند متعال در کتاب عزیزش بر پیامبر، حضرت محمد صامر می‌کند که:

﴿فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَوَكِّلِينَ[النمل: ۷۹].

«پس بر خدا توکل کن (و کار و بار خود را بدو بسپار و بدان که با وجود این کافران از دعوت تو روی گردانند) تو قطعا بر (راستای جاده‌ی حقیقت و طریقه‌ی) حق آشکار هستی».

سپس امت محمدی را امر می‌کند که فقط بر اللهتوکل نمایند:

﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَتَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٣[المائدة: ۲۳].

«اگر مؤمن هستید، بر خدا توکل کنید».

«إنْ» دراینجا شرطیه است، گویی توکل کردن در ایمان شرط است، هر کس بر خداوند توکل نکند بدو ایمان ندارد، و هر گاه که شرط منتفی شد و نماند مشروط نیز نمی‌ماند. و توکل عبارت است از تفویض. وکیل فقط هنگامی وکیل است که چهار شرط در او متحقق شود:

۱- عالم باشد، و این صفت به طور قطع و ثابت جز برای خداوند تعالی میسر نیست خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَا يَعۡزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ[یونس: ۶۱].

«و هیچ چیز در زمین و در آسمان از پروردگار تو پنهان نمی‌ماند».

۲- توانا و قادر باشد و در یاری موکلش دچار ناتوانی نشود، و جز خداوند کسی چنین توانی ندارد. خداوند می‌فرماید:

﴿وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ مُّقۡتَدِرًا ٤٥[الکهف: ۴۵].

«و خدا بر هر چیزی توانا بوده (و هست)».

۳- مهربان و رحیم باشد و هر آنچه را که موجب رحمت و مهربانی در حق موکلش می‌شود از او دریغ ندارد و این صفت جز برای خداوند برای کس دیگری میسر نیست. خداوند می‌فرماید:

﴿هُوَ ٱلَّذِي يُصَلِّي عَلَيۡكُمۡ وَمَلَٰٓئِكَتُهُۥ لِيُخۡرِجَكُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ وَكَانَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَحِيمٗا ٤٣[الاحزاب: ۴۳].

«او کسی است که به شما عنایت و مرحمت می‌کند و فرشتگانش برای شما تقاضای بخشش و آمرزش می‌نمایند، تا یزدان (جهان در پرتو الطاف خود و دعای فرشتگان) شما را از تاریکی‌های (کفر و ضلالت) بیرون آورد و به نور (ایمان و هدایت) برساند چرا که او پیوسته نسبت به مؤمنان مهربان بوده است».

۴- وکیل باید هدایتگر باشد. خداوند می‌فرماید:

﴿لَّيۡسَ عَلَيۡكَ هُدَىٰهُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ[البقرة: ۲۷۲].

«هدایت آنان برتو واجب نیست، ولیکن خداوند هر که را بخواهد هدایت می‌کند».

﴿قُل لِّلَّهِ ٱلۡمَشۡرِقُ وَٱلۡمَغۡرِبُۚ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٤٢[البقرة: ۱۴۲].

«بگو: خاور و باختر (و همه‌ی جهات دیگر) از آن خدا است. هر که را بخواهد به راه راست رهبری می‌نماید».

﴿وَٱللَّهُ يَقُولُ ٱلۡحَقَّ وَهُوَ يَهۡدِي ٱلسَّبِيلَ ٤[الاحزاب: ۴].

«خداوند حق می‌گوید و به راه راست راهنمایی می‌کند».

توکل منزلی از منازل سالکین إلی الله است. خداوند به پیامبرش صمی‌فرماید:

﴿وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلٗا ٣[الاحزاب: ۳].

«و بر خدا توکل کن (و کارهای خود بدو بسپار) همین بس که خدا حافظ (و مدافع انسان) باشد».

و از زبان انبیاء و رسولانش می‌فرماید:

﴿وَمَا لَنَآ أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنَا سُبُلَنَا[ابراهیم: ۱۲].

«آخر چرا نباید به خدا توکل کنیم و حال آن که او ما را به راهمان رهنمود کرده است؟».

و از زبان اصحاب پیامبرش صمی‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَكُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣[آل عمران: ۱۷۳].

«آن کسانی که مردمان بدیشان گفتند: مردمان (قریش برای تاختن بر شما دست به دست هم داده‌اند و) بر ضد شما گرد یکدیگر فراهم آمده‌اند، پس از ایشان بترسید ولی (چنین تهدید و بیمی به هراسشان نینداخت، بلکه برعکس) برایمان ایشان افزوده و گفتند: خدا ما را بس و او بهترین حامی و سرپرست است».

و دوباره در حق ایشان می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِيَتۡ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٢[الانفال: ۲].

«مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دل‌هایشان هراسان می‌گردد (و در انجام نیکی‌ها و خوبی‌ها بیشترمی‌کوشند) و هنگامی که آیات او بر آنان خوانده می‌شود بر ایمانشان می‌افزاید، و بر پروردگار خود توکل می‌کنند (و خویشتن را در پناه او می‌دارند و هستی خویش را بدو می‌سپارند)».

قرآن پر است از این آیات. و در صحیحین ـ در حدیث ۷۰ هزار نفر که بدون حساب و باز خواست وارد بهشت می‌گردند آمده است که «این هفتاد هزار نفر کسانی هستند که به منحوس بودن و بدشگون بودن اشیاء معتقد نیستند، و با خواندن افسون مریض را معالجه نمی‌کنند، و از روی اعتقاد شدید به تأثیر داغ، اعضای خود را داغ نمی‌کنند و بر پروردگار خودشان توکل بسته‌اند» [۳۷].

در صحیح بخاری از ابن عباسبگفته شده که: «حسبنا الله ونعم الوکیل» را حضرت ابراهیم ÷هنگامی که به درون آتش انداخته شد، بیان داشت و حضرت محمد صهنگامی بیان داشت که مردم به او گفتند:

﴿ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَكُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣[آل عمران: ۱۷۳].

«مردمان بر ضد شما گرد یکدیگر فراهم آمده‌اند، پس از ایشان بترسید، ولی (چنین تهدید و بیمی به هراسشان نینداخت، بلکه برعکس) بر ایمان ایشان افزود و گفتند: خدا ما را بس و او بهترین حامی و سرپرست است».

و در صحیحین آمده که حضرت رسول صمی‌فرمودند: «پروردگارا! به خاطر تو اسلام آوردم و به تو ایمان آوردم و بر تو توکل می‌کنم و به سوی تو بازگشت می‌نمایم و به خاطر تو دشمنی می‌ورزم. پروردگارا! تو را به عزتت قسم که هیچ فرمانروا و فریادرسی جز تو نیست، مرا گمراه نفرمایی. تو آن زنده‌ای هستی که نمی‌میرد در حالی که آدمیان و جن‌ها می‌میرند». و در حدیث ترمذی از عمر سبه صورت مرفوع از پیامبر صآمده که فرمود: «اگر شما به خوبی بر خداوند توکل نموده و حق توکل را به جای آورید به شما رزق و روزی می‌رساند آن چنان که پرندگان صبح شکم خالی از لانه خارج شده و غروب سیر باز می‌گردند».

و در سنن از انس س نقل شده که پیامبر صفرمود: «هر کس که هنگام خروج از خانه‌اش بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ، لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ» به او گفته می‌شود: هدایت شدی و محفوظ گشتی، مورد عنایت واقع شدی. در این هنگام شیطانی به شیطان دیگر می‌گوید: چگونه شخصی را از راه به در کنیم که او هدایت یافته و در کنف حمایت در آمده است».

توکل نصف دین است و نصف دوم انابت و بازگشت است؛ زیرا دین عبارت است از استعانت و یاری خواهی و عبادت. توکل همان استعانت و طلب یاری است و انابت و بازگشت همان عبادت است. در مجموع می‌بینیم که توکل عبارت است از: اعتماد قلب بر خداوند بدون هر گونه اضطراب و ناآرامی هر چند سبب هم موجود نباشد. و خداوند متعال آن را خاص بندگان مؤمنش گردانیده است؛ زیرا اگر خداوند به صورت مطلق آن را برای تمام جهانیان قرار می‌داد، معنایش این بود که هر کس که به شریعت تمسک ننماید می‌تواند در این مقام داخل شود، در حالی که فقط مؤمنان نسبت به خداوند شناخت و معرفت دارند. خداوند می‌فرماید:

﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَتَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٣[المائدة: ۲۳].

«اگر مؤمن هستید بر خدا توکل کنید».

قلب عالم به سبب علمش سکون و آرامش نمی‌یابد، بلکه به واسطه‌ی ایمانش آرامش او را در برمی‌گیرد. در کلام سید محمد عید شافعی /در باب توجیه دقیق آنچه به توکل تعلق می‌گیرد، در کلام (یا بنی) آمده است که:

الف) ای فرزندم! اعتماد تو بر علم و عملت اولین حجاب و مانع توست در سیر به سوی خدا در ابتدای راه. و این حجاب جز با نور لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِاز بین نمی‌رود.

ب) ای فرزندم! توکل عبارت است از: واگذاری کار به خالق و مالک آن کار. و آن عبارت است از: دژ و قلعه‌ی خداوند. و فقط خداوند برای بنده کافی است. هر کس در قلعه و دژ خداوند وارد گردد امنیت و آرامش می‌یابد. خداوند می‌فرماید:

﴿وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُۚ وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَٰلِغُ أَمۡرِهِۦۚ قَدۡ جَعَلَ ٱللَّهُ لِكُلِّ شَيۡءٖ قَدۡرٗا ٣[الطلاق: ۳].

«هر کس بر خداوند توکل کند (و کار و بار خود را بدو واگذارد) خدا او را بسنده است خداوند فرمان خویش را به انجام می‌رساند و هر چه را بخواهد بدان دسترسی پیدا می‌کند خدا برای هر چیز زمان و اندازه‌ای را قرار داده است».

(ج) ای فرزندم! توکل مؤمن شرط ایمانش است و هر گاه که شروط به جا نیاید، مشروط نیز به جا نمی‌آید. هر کس که بر پروردگارش توکل ننماید، او به پروردگارش ایمان ندارد. خدا می‌فرماید:

﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَتَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ٢٣[المائدة: ۲۳].

«اگر مؤمن هستید بر خدا توکل کنید».

[۳۷] اللؤلؤ والـمرجان: ج ۱، ص ۱۴۹