الوهاب أ
«الوهاب» اسمی از اسماء الله است که در قرآن کریم و حدیث پیامبر صبیان گشته است. خداوند میفرماید:
﴿أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَحۡمَةِ رَبِّكَ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡوَهَّابِ ٩﴾[ص: ۹].
«راستی مگر گنجهای رحمت پروردگار بسیار با عزت و بس بخشایندهی تو در دست ایشان است».
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ ٨﴾[آل عمران: ۸].
«پروردگارا! دلهای ما را (از راه حق) منحرف مگردان بعد از آن که ما را رهنمود نمودهای، و از جانب خود رحمتی به ما عطا کن، بیگمان بخشایشگر تویی تو».
«وهاب» کسی است که بلا عوض عطا میکند و فضل را بدون هیچ قصد و غرضی میدهد و بدون درخواست، احتیاجات را برآورده میکند. هبه عبارت است از به دست آوردن بدون این که عوضی در برابرش داده شود. و کلمهی وهاب برای مبالغه است. هبه در حقیقت جز از جانب خداند به دست نمیآید. در حقیقت فاعل هر بخششی خداوند است؛ زیرا بنده و هر آنچه از آن اوست، همه ملک خداوند است. «وهاب» کسی است که هر نیازمندی به هر چه نیاز داشته باشد، بدون هیچ غرضی و بدون عوضی در حال و یا آینده میبخشد. «وهاب» کسی است که عطایای فراوانی میبخشد و لطف و اقبال و فضل و منت بسیار داراست و بدون درخواست عطا میکند. او کسی است که بدون وسیله به تو میبخشد و بیهیچ سببی تو را صاحب نعمت میکند. او کسی است که بدون غرضی زنده میکند و میمیراند.
«وهاب» صفتی از صفات فعل است. وهاب اسمی مشتق از هبه میباشد و هبه عبارت است هدیهایکه خالی از عوضی و غرضی باشد. کسی که بدین صفت بسیار بخشش نماید صاحب صفت را جواد و وهاب خوانند. در حقیقت جود و عطا و هدیه همه از آن خداست؛ زیرا اوست که به هر محتاجی آنچه را که نیاز دارد بیهیچ غرضی در حال و آینده بخشش مینماید وهاب کسی است که بخششها پشتسر هم از او سر میزند و سببهای مختلفی از جانبش صادر میگردد. هر انسانی که به برادرش چیزی میدهد و یا به کسی چیزی عطا میکند و در ورای این بخشش و عطا، غرضی در وجودش او را تشویق به این کار میکند. کسی که مالی را انفاق میکند و میخواهد بدین وسیله مورد ثنا واقع شود یا خداوند بیشتر به او عطا نماید یا بدین وسیله وارد بهشت گردد، گویی با این عطایش میخواهد آخرت را بخرد، این شخص بهرهای از معنی اسم وهاب نبرده است و در واقع بنده در این اسم قدمی پیش ننهاده است و این اسم جز برای خدای واحد وهاب تثبیت نمیگردد؛ زیرا هیچ بخششی به وجود نمیآید مگر این که آن از تجلیات اسم وهاب است. اگر به این وجود بنگرد، چشمان صاحب بصیرت به سوی بخششهای بزرگی که خداوند کریم وهاب ارزانی داشته است، رهنمون میگردد آن هم بخشش بدون این که عوضی در مقابلش خواسته شود. اولین موهبت الهی برای جانداران، حیاتی است که به آنها عطا فرموده است و با آن زندگی مییابند به گونهای که حس میکنند، حرکت مینمایند و تولید مثل میکنند. زندگی را به ایشان ارزانی داشته قبل از این که آن را از او درخواست کنند، زندگی را بدیشان ارزانی داشته که با قیمتترین، بزرگترین، بلندترین و بهترین موهبت است، موهبتی که به وسیلهی آن شخص زنده فرصت مییابد تا از عطایای رنگارنگ و موهبتهای مختلف دیگر بهره ببرد. هنگامی که چشمانمان را در دیدن گیاهان و انواع مختلف و رنگهای متنوع آن و در دیدن حیوانات به گردش در آوریم و همچنین در کائنات غیبی که با چشمها دیده نمیشود و دستها آنها را لمس نمیکنند و آن وقت چشمانمان را بر روی تنها انسان بدوزیم، میبینیم که چه بسیار انسانهایی که از آدم و حوا تا امروز که ما بدان آگاهیم، خداوند بدیشان حیات ارزانی داشته و به همراه آن عقل و حواس از جمله گوش، چشم، بویایی و لمس به آنها داده تا به وسیلهی اینها از نعمات حیات بهرهمند گردند همچنان که به غیر آدمیان الهام و غریزه داده است که هر آنچه را که برای حیات نیاز دارند به وسیله آنها به دست آورند و به انسان هر آنچه را که او را حفظ کند از جمله غذا و نوشیدنی و لباس عطا فرموده است، و همهی این موهبتها را به یادش میاندازد، آنجا که میفرماید:
﴿فَلۡيَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ ٢٤ أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا ٢٥ ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا ٢٦ فَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا حَبّٗا ٢٧ وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا ٢٨ وَزَيۡتُونٗا وَنَخۡلٗا ٢٩ وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا ٣٠ وَفَٰكِهَةٗ وَأَبّٗا ٣١ مَّتَٰعٗا لَّكُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِكُمۡ ٣٢﴾[عبس: ۲۴-۳۲].
«انسان باید به غذای خویش بنگرد و دربارهی آن بیندیشد. ما آب را از آسمان به گونهی شگفتی میبارانیم، سپس زمین را میشکافیم و از هم باز میکنیم و در آن دانهها را میرویانیم و انگور و گیاهان خوردنی را و درختان زیتون و خرما را و باغهای پردرخت و انبوه را و میوه و چراگاه را برای استفاده و بهرهمندی شما و چهارپایان شما».
چه بسیار موهبتهایی از جمله سلامتی، تندرستی و قدرت و چه بسیار موهبتهایی از جمله زیبایی و قشنگی و ... از مواهب حسی رنگارنگ که قابل شمارش و محصور نیست. و این جدای از مواهب معنوی از جمله تیزهوشی، دانایی، دوراندیشی، بصیرت، علم و شجاعت است. خداوند وهاب در کتاب عزیزش بعضی از موهبتهای ویژه بر بندگان برگزیدهاش را بیان فرموده است تا در آن تذکری برای کسانی که صاحب قلب یا گوش شنوایی هستند، باشد. در شأن حضرت ابراهیم ÷میفرماید:
﴿فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَۖ وَكُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِيّٗا ٤٩ وَوَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِيّٗا ٥٠﴾[مریم: ۴۹-۵۰].
«هنگامی که از آنان و از چیزهایی که به جز خدا میپرستیدند، کنارهگیری کرد، ما بدو اسحاق و (از اسحاق) یعقوب بخشیدیم و هر یک از آنان را پیغمبر بزرگی کردیم و رحمت خویش را شامل ایشان کردیم و آنان را نیکونام و بلندآوازه کردیم».
و خداوند در شأن حضرت موسی ÷میفرماید:
﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِيّٗا ٥٣﴾[مریم: ۵۳].
«و ما از روی مرحمت خود، برادرش، هارون را که پیغمبر بود، بدو دادیم».
و در شأن حضرت مریم - علیها السلام- هنگامی که جبرئیل ÷بر او وارد میشود، میفرماید:
﴿قَالَتۡ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّٗا ١٨ قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَٰمٗا زَكِيّٗا ١٩﴾[مریم: ۱۸-۱۹].
«(مریم لرزان و هراسان) گفت: من از (سوءقصد) تو، به خدای مهربان پناه میبرم، اگر پرهیزگار هستی. (جبرئیل) گفت: پروردگارت مرا فرستاده است تا به تو پسر پاکیزهای ببخشم».
جبرئیل ÷دهنده و بخشنده نیست، بلکه خلیفهی وهاب است. و خداوند در شأن حضرت زکریا ÷میفرماید:
﴿فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ يَحۡيَىٰ وَأَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَيَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَكَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ ٩٠﴾[الانبیاء: ۹۰].
«ما دعای او را برآورده ساختیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسر او را برایش بایسته کردیم. آنان در انجام کارهای نیک بر یکدیگر سرعت میگرفتند و در حالی که چیزی میخواستند یا از چیزی میترسیدند، ما را به فریاد میخواندند و همواره خاضع و خاشع ما میبودند».
و خداوند در حق ایوب میفرماید:
﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ٤٣﴾[ص: ۴۳].
«خانوادهی (پراکنده) ایوب را دور او گرد آوردیم و بر تعدادشان افزودیم، محض مرحمتمان و تذکاری (از صبر و شکیبایی) برای خردمندان».
بهرهی بنده از اسم الوهاب
ای فرزندم! بدان که وهاب از بندگان کسی است که هر آنچه را خلق خداوند بدان محتاجند، بدون ترس از عذابی و یا میل در به دست آوردن ثوابی بدیشان عطا مینماید و در پی کسب جزایی همچون ورود به بهشت و کسب بهرهمندی از موهبتهای آنجا نیست؛ بلکه آن را فقط به خاطر خداوند و در جهت نزدیکی هر چه بیشتر به خداوند و اجرای اوامرش و دوری از آنچه نهی فرموده است انجام میدهد. هر گاه بندهای به این اسم آراسته گردید، بر او واجب است هر آنچه را که بندگان به آن نیازمند هستند برایشان تأمین نماید؛ زیرا هر آنچه در اختیار تو است مالک آنها نیستی، بلکه تو بر آنها جانشینی و تو به عنوان امانتدار بر آن قرار داده شدهای و آن خزانهی تو نیست. باید که در برابر نعمتهای پروردگارت شاکر باشی و در برابر خداوند حیاء بسیار داشته باشی. هنگامی که انوار معارف الهی بر قلب بشر تابیدن گرفت و لذت نزدیکی به بارگاه الهی را چشید روحش را بذل میکند در حالی که مسرور است و مالش را فدای خداوند میکند و این گونه شکرگذار خداوند است و مال و قوتش را به امید کسب رضای خدا میبخشد. هر آنچه از عطایا درجهان یافت میشود. همه از تجلی اسم وهاب است کسی که بهرهی فراوانی از این اسم به دست آورد و بدین ترتیب رستگار شد، حضرت ابوبکر صدیق ساز او پرسید: چه چیزی را برای خانوادهات باقی گذاشتهای؟ گفت: خدا و رسول را.
عبدالوهاب: او کسی است که خداوند با اسم وهاب بر او تجلی کرده است هر آنچه را به هر کسی که شایستهی آن است بدون هیچ چشمداشت و عوضی میبخشد و با تمام توان به داد هر کسی که نیازی داشته باشد میشتابد؛ زیرا ایشان واسطهی جود و کرم خداوند هستند.
دعا: پروردگارا! به ما نوری عطا کن که به واسطهی آن محبت و رضایت تو را به دست آوریم و با آن نور از معاصی و گناهان دوری جوییم. خداوندا! به بدنها صحت و سلامت موهبت فرما و در رزق و روزی ما وسعت بخش و طول عمر (با برکت و سعادت) عطا نما. پروردگارا! به قلبهای ما معرفت و به روحهای ما شهود موهبت فرما تا جان و مال را فقط به خاطر تو و بدون قصد و چشمداشت و عوضی و غرضی بخشش کنیم ای کریم و ای وهاب و یا رحیم! به درستی که تو بر هر چیز توانایی.
وصلی الله علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه وسلم