اسماء الحسنی

فهرست کتاب

المهیمن أ

المهیمن أ

«الـمهيمن» اسمی از اسماء حسنی می‌باشد که دو بار در قرآن بیان شده است: یک بار به عنوان اسمی از خداوند در این آیه وارد گردیده:

﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَيۡمِنُ[الحشر: ۲۳].

«خدا کسی است که جز او پروردگار و معبودی نیست، او فرمانروا، منزه، بی‌عیب و نقص، امان دهنده و امنیت بخشنده، محافظ و مراقب است».

و بار دیگر به صورت صفتی برای قرآن بیان گردیده آنجا که می‌فرماید:

﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِ[المائدة: ۴۸].

«و بر تو (ای پیغمبر) کتاب (کامل و شامل قرآن) را نازل کردیم که ملازم حق، و موافق و مصدق کتاب‌های پیشین (آسمانی) و شاهد (بر صحت و سقم) و حافظ (اصول مسائل) آن‌ها است».

مهیمن دارای چند معنی می‌باشد که یکی از آن‌ها عبارت است از: مراقب و محافظ. قرآن کریم مراقب بر دیگر کتاب‌های آسمانی است و آنچه را که از آن‌ها تحریف شده است به جای اصلی خودش باز می‌گرداند و هر آنچه را حقایق دینی می‌باشد، محفوظ می‌دارد و اصول آن را از بازیچه کسانی که دین را به بازیچه می‌گیرند آن هم به خاطر اطاعت از هوای نفس حفظ می‌کند و بر صحت آن‌ها شهادت می‌دهد و اصول آن شریعت‌ها و هر آنچه از فروع که مورد تأیید قرار می‌گیرد را مقرر می‌دارد. خداوند بر این عالم مهیمن است؛ یعنی مراقب کردار بندگان بوده و آن‌ها را مورد حسابرسی قرار می‌دهد و محافظ هر نفسی می‌باشد هم‌چنان که می‌فرماید:

﴿إِن كُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَيۡهَا حَافِظٞ ٤[الطارق: ۴].

«کسی وجود ندارد مگر این که بر او نگهبانی است».

همچنان که خداوند حافظ نظام جهان پدید آورده شده می‌باشد و آن را از هر خلل و فسادی مصون می‌دارد. یکی دیگر از معانی مهیمن «شاهد» است. قرآن کریم شاهد بر حقانیت دیگر کتاب‌های آسمانی می‌باشد. خداوند بر وحدانیت خود شهادت می‌دهد آنجا که می‌فرماید:

﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ[آل عمران: ۱۸].

«خداوند گواهی می‌دهد براین که معبودی جز او نیست».

و خداوند بر هر چیزی شهید است. از دیگرمعانی مهیمن این است که خداوند بر سر مخلوقاتش نظاره‌گر بوده و ایشان را حفظ و کنترل می‌کند، پس مهیمن کسی است که بر مخلوقاتش نظارت داشته و کنترلشان کرده و ایشان را حفظ نموده و محدوده‌ای را بر ایشان ترسیم می‌کند که اگر آن را حفظ کنند، در سلامت می‌مانند و اگر از آن محدوده تجاوز نمایند، هلاک می‌گردند. و این با فرستادن شریعت‌هایی که انسان‌ها را به سوی سعادتشان رهنمون می‌گردد میسر است. خداوند تأمین رزق مردم را برعهده گرفته و مراقب ایشان و حکم دهنده در کارهایشان است و از مظاهر هیمنه‌ی خداوند بر مخلوقاتش این است که: خداوند مخلوقاتش را حفظ کرده و ایشان را تا زمان فرا رسیدن موعد مقرر محفوظ می‌دارد. او کسی است که جنین را در شکم مادرش در تاریکی‌های سه گانه تحت تغییرات متنوع قرار می‌دهد. خداوند خاک را تبدیل به غذا و غذا را تبدیل به خون و خون را تبدیل به نطفه و نطفه را تبدیل به علقه و علقه را تبدیل به قطعه گوشتی و آن قطعه گوشت را تبدیل به استخوان ضعیفی و بعد بر استخوان، گوشت پوشیده و از آن پس آن را آفرینش تازه‌ای می‌بخشد. والا مقام و مبارک یزدان است که بهترین اندازه گیرندگان و سازندگان است.

خداوند کسی است که رزق و روزی زندگان را برعهده گرفته است آنچنان که می‌فرماید:

﴿وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا[هود: ۶].

«هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر این که روزی آن، بر عهده‌ی خدا است».

و او بر احوال آشکار و نهانی‌اش آگاه است:

﴿يَعۡلَمُ خَآئِنَةَ ٱلۡأَعۡيُنِ وَمَا تُخۡفِي ٱلصُّدُورُ ١٩[غافر: ۱۹].

«خداوند از دزدانه نگاه کردن چشم‌ها و از رازی که سینه‌ها در خود پنهان می‌دارند، آگاه است».

و او براساس علم و رحمتش درکارهای ایشان حکم می‌کند. آگاه باشید که حکم از آن خداست و او سریع‌ترین محاسبه‌گر است. از مظاهر هیمنه‌ی خداوند این است که بندگانش را رها نکرده و ایشان را معطل نمی‌گذارد؛ بلکه قوانین بر ایشان وضع می‌کند که رفتارشان را تنظیم کرده و حدودی برایشان ترسیم می‌کند که بر بندگان شایسته نیست در کارها و معاملاتشان از آن حدود تجاوز کنند. برایشان بیان کرده که اگر نیکی کنند عاقبتشان چگونه است و اگر بدی کنند، فرجام آن چیست و پیامبران را به عنوان بشارت دهندگان و انذارکنندگان به سوی ایشان ارسال داشته است آن هم با کتاب‌هایی که برایشان نازل فرموده است در حالی که آنچه را که از سنت و شریعت پوشیده بود را برایشان واضح و روشن گردانیده است خداوند پیامبر را مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید:

﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ[النحل: ۴۴].

«و قرآن را بر تو نازل کرده‌ایم تا این که چیزی را برای مردم روشن سازی که برای آنان فرستاده شده است».

پیامبر صشریعت خداوندی را به تمام و کمال تبیین فرموده‌اند و به هر چیزی که انسان را به بهشت نزدیک گردانده و از جهنم دور می‌دارد، دستور داده است و در آنچه ما را به آتش فرا می‌خواند و از بهشت باز می‌دارد نهی فرموده است. خداوند دینش را کامل گردانیده و می‌فرماید:

﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا[المائدة: ۳].

«امروزه (احکام) دین شما را برایتان کامل کردم و نعتمی خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین خداپسند برای شما برگزیدم».

خداوند مهیمن هر آنچه را که برای حفظ و رعایت بنده لازم است براساس رحمت وسیع و فضل فراوانش اعم از این که بنده آن را طلبیده باشد یا خیر فراهم نموده است. شاید در اینجا بعضی‌ها بپرسند پس حکمت از دعا کردن چیست در حالی که خداوند مهیمن حفظ و رعایت بنده را تکفل نموده است؟ جواب این است که دعا در ذات خود عبادتی دارای پاداش است؛ بلکه مخ عبادت و مغز و لب عبادات، دعا کردن است. هنگامی که بنده یقین یافت که دارای پروردگاری مهیمن و شنوا و نزدیک و جواب دهنده‌ی دعاها و عطا کننده‌ی بخش‌های فراوان است، به سوی فضل بیکران و رحمت وسیعش پناه برده، دارای ایمان و عبادتی با ثواب گشته و این سبب دستیابی به فضل خداوندی می‌گردد. خداوند براساس رحمتش طاعت و عبادت را سبب دستیابی به سعادت و آخرت قرارداده است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَلَوۡ أَنَّ أَهۡلَ ٱلۡقُرَىٰٓ ءَامَنُواْ وَٱتَّقَوۡاْ لَفَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَرَكَٰتٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ[الاعراف: ۹۶].

«اگر مردمان این شهرها و آبادی‌ها (به خدا و انبیاء) ایمان می‌آوردند و (از کفر و معاصی) پرهیز می‌کردند، برکات آسمان و زمین را بر روی آنان می‌گشودیم».

﴿فَقُلۡتُ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ إِنَّهُۥ كَانَ غَفَّارٗا ١٠ يُرۡسِلِ ٱلسَّمَآءَ عَلَيۡكُم مِّدۡرَارٗا ١١ وَيُمۡدِدۡكُم بِأَمۡوَٰلٖ وَبَنِينَ وَيَجۡعَل لَّكُمۡ جَنَّٰتٖ وَيَجۡعَل لَّكُمۡ أَنۡهَٰرٗا ١٢[نوح: ۱۰-۱۲].

«و بدیشان گفته‌ام: از پروردگار خویش طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است (اگر چنین کنید) خدا از آسمان باران‌های پرخیز و برکت را پیاپی می‌باراند و با اعطاء دارای و فرزندان شما را کمک می‌کند و یاری می‌دهد و باغ‌های سرسبز و فراوان بهره‌ی شما می‌سازد، و رودبارهای پرآب در اختیارتان می‌گذارد».

حال که هیمنه‌ی خداوند بر بندگان و لوازم آن ذاتی است لازم است که دعا، موافق سنت خداوند در مخلوقاتش باشد به دعای ملائکه و طلب غفرانی که برای مؤمنان انجام می‌دهند بنگر که این سخنان را تأیید می‌کند. خداوند می‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ يَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَيُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْۖ رَبَّنَا وَسِعۡتَ كُلَّ شَيۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ ٧ رَبَّنَا وَأَدۡخِلۡهُمۡ جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدتَّهُمۡ وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٨ وَقِهِمُ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِۚ وَمَن تَقِ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ يَوۡمَئِذٖ فَقَدۡ رَحِمۡتَهُۥۚ وَذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٩[غافر: ۷-۹].

«آنان که بردارندگان عرش خدایند و آنان که گرادگرد به سپاس و ستایش پروردگارشان سرگرمند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان طلب آمرزش می‌کنند (و می‌گویند:) پروردگارا! مهربانی و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است پس درگذر از کسانی که برمی‌گردند و راه تو را در پیش می‌گیرند و آنان را از عذاب دوزخ مصون و محفوظ فرما. پروردگارا! آنان را به باغ‌های همیشه ماندگار بهشتی داخل گردان که بدیشان وعده داده‌ای، همراه با پدران خوب و همسران شایسته و فرزندان بایسته‌ی ایشان، قطعاً تو چیره و توانا و دارای فلسفه و حکمت هستی. و آنان را از بدی‌ها نگاه‌دار و تو هر که را در آن روز از کیفر بدی‌ها نگاه داری، واقعاً به او رحم کرده‌ای و آن مسلما رستگاری بزرگ و نیل به مقصود سترگی است».

پس این ملائکه برای کسانی طلب استغفار می‌نمایند که توبه کرده و به راه خداوندی باز گشته‌اند؛ اما برای کسانی که ظلم پیشه کرده و از راه خداوندی کناره گرفته‌اند، استغفار نمی‌کنند؛ زیرا خداوند می‌فرماید:

﴿وَلَا تُخَٰطِبۡنِي فِي ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ[هود: ۳۷].

«و با من درباره‌ی (گذشت از) ستمگران گفتگو منما».

هم‌چنین به دعای ملائکه برای نزدیکان مؤمنان بنگر: ملائکه نمی‌گویند که ایشان را وارد بهشتی گردان که به آنان وعده داده‌ای و نزدیکانشان را که به هر حالی هستند، همراه ایشان وارد بهشت گردان، زیرا آنان آگاه‌ترند که نباید از خداوند چیزی بطلبند که موافق سنت‌های او نبوده بلکه مخالف وعده‌ی خداوندی است؛ پس می‌فرمایند: کسانی از پدران و همسران و فرزندان که صالح باشند. آنچه گفته‌ام خلاصه‌اش این است که: خداوند مهیمن کسی است که بر هر چیزی مراقب است و بر کردار بندگان تسلط دارد و رزق و روزی و موعد زندگی‌شان بسته به اراده‌ی خداوندی است و او بر تمامی مطالب تسلط و حفظ کاملی دارد. آگاهی به وسعت علم باز می‌گردد و حفاظت دلیل نفوذ قدرت است و این هر دو فقط در خداوند موجود است و خداوند از آنچه از کردار و گفتار از بندگان صادر می‌شود، آگاه است و او بر جمیع معلومات بندگان آگاه است. او کسی است که کوچک‌ترین ذره در زمین و آسمان از علمش مخفی نیست. خداوند سبحان، عالم به تمامی احوال بندگانش بوده و قدرت کافی برای کسب مصلحت برای بندگان را داراست و توانایی مواظبت بر کسب این مصلحت‌ها را نیز داراست.