بهرهی بنده از اسم خداوند العفو
باید کسی را که در حق او بدی روا داشته، ببخشد بلکه با بدکار به نیکی رفتار نماید و در این احسانش بر او منت ننهد و در این نزدیکی به او خود را به اخلاق مولایش عزوجل آراسته است. هر کس که بداند خداوند سبحان بخشنده است از او طلب عفو مینماید و هر کس که در پی عفو خداوند باشد از گناهان دیگر مردمان در میگذرد. خداوند میفرماید:
﴿وَلۡيَعۡفُواْ وَلۡيَصۡفَحُوٓاْۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَكُمۡ﴾[النور: ۲۲].
«باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟ (همان گونه که دوست دارید خدا از لغزشهایتان چشمپوشی فرماید، شما نیز اشتباهات دیگران را نادیده بگیرید و به این گونه کارهای خیر ادامه دهید)».
مردمان کریم هنگامی که میبخشند، قلب خطاکار را از به وحشت افتادن حفظ میکنند و نمیگذارند که آثار سوء کارشان به یادشان افتد و بدین گونه خجالت را از ایشان میزدایند و لباس عفو را بر ایشان پوشانیده و بخشش و گذشت برایشان میبارانند. از قیس بن عاصم المنقری حکایت شده که غلامی داشت، در دست آن غلام چیزی بسیار گرم و داغ بود، غلام پایش لیز خورد و آن چیز داغ بر روی فرزند قیس به عاصم افتاد و آن فرزند کوچکش فوت کرد.
قیس بدو گفت: تو را به خاطر خشنودی خداوند آزاد گردانیدم، برو.
گویند که امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب غلامش را صدا زد، جواب نداد، بار دوم صدایش زد جواب نداد، همچنین بار سوم او را صدا زد، جواب نداد. علی بن ابیطالب برخاست و به سوی او رفت، دید که دراز کشیده است. به او گفت: ای غلام! آیا صدایم را نشنیدی؟ غلام گفت: بله، شنیدم. علی بن ابی طالب فرمود: چه چیزی باعث شد جوابم را ندادی؟ غلام گفت: اعتمادم به صبر و حلم تو و توکلم بر عفو تو. حضرت علی سفرمود: به خاطر این اعتقادت تو را به خاطر رضایت و خشنودی خداوند آزاد میگردانم. از حضرت عمر بن خطاب سروایت شده که فرمود: در حضور پیامبر صنشسته بودیم که خندید به گونهای که دندانهای جلویش پیدا شد. عمر عرض کرد: پدر و مادرم فدایت ای رسولالله! چه چیزی سبب خندهی تو شد؟ پیامبر فرمودند: دو نفر از افراد امتم در برابر خداوند صاحب عزت نشستهاند، یکی از ایشان میگوید: پروردگارا! حق مرا از این شخص بستان. خداوند میفرماید: حق برادرت را بدو باز پس ده، او نیز میگوید: پروردگارا! از حسنات من چیزی باقی نمانده است. خداوند عزوجل به دیگری میفرماید: چگونه با برادرت برخورد میکنی در حالی که حسناتی از او باقی نمانده است؟آن شخص میگوید: پروردگارا! از بار گناهانم بر دوش او بگذار، در این هنگام چشمان پیامبر پر از اشک شده و گریست و فرمود: آن روز، روز بزرگی است که مردم محتاجاند کسانی گناهان ایشان را بر دوش کشد. آنگاه خداوند به شخص طلبکار میگوید: چشمانت را بلند کن و بنگر آن شخص سرش را بلند میکند و میگوید: پروردگارا! شهرهایی از طلا و قصرهایی از طلا که با لؤلؤ آذین بسته شده است میبینم اینها از آن کدام پیامبر است؟ یا مال کدام صدیق است؟ یا از آن کدام شهید است؟ خداوند میفرماید: از آن کسی که بهایش را بپردازد. آن شخص میگوید: پروردگارا! چه کسی مالک آن میگردد؟ خداوند میفرماید: تو آن را تصاحب میکنی. آن شخص میپرسد به چه چیزی؟ خداوند میفرماید: به این که برادرت را ببخشی و آن شخص میگوید: پروردگارا! به راستی او را عفو نمودم. خداوند میفرماید: دست برادرت را گرفته و همراه او وارد بهشت شوید.
در کتاب اسماء ادریسیه آمده است که: «ای خداوند بخشندهی عفو کنندهی صاحب عدالت که عدلت همه چیز را فرا گرفته است».
عبدالعفو: شخصی است که بسیار مردم را عفو میکند و کمتر ایشان را مورد بازخواست قرار میدهد و بلکه هر کس در حق او مرتکب جنایتی شود، او را میبخشد. پیامبر صمیفرماید: به راستی خداوند بخشنده و عفو کننده است و بخشش و عفو کردن را دوست دارد و یا میفرماید: مردی از گذشگان شما مورد محاسبه قرار گرفت، اما او هیچ خیری نداشت جز این که شخصی آسانگیر و سهلگیر بود و به فرزندانش دستور میداد که از سختگیری دوری کنند. خداوند فرمود: ما شایستهتر از او به دوری از سختگیری هستیم و از او در گذشتند.
دعا: پرودگارا! تو عفو کنندهی لغزشها و شنوندهی دعای دعا کنندگانی، از تو میخواهم که چشمانی بصیرتبین به من عطا کنی تا هر آن که در حقم بدی میکند عفو نمایم و به اهل بلا و مصیبت رحم نمایم. و اسرار قضاء را بر من آشکار فرما تا بر احکام تو هر آن گونه که بخواهی، راضی باشم.
خدایا! نور العفو را بر قلب من بتابان تا مظهر این سر جلیل باشم و هر کسی که مرا میبیند راه برایش روشن شود. به درستی که تو بر هر چیزی توانایی.
وصلی الله سیدنا محمد وعلی آله وصحبه وسلم