اسماء الحسنی

فهرست کتاب

العدل أ

العدل أ

«العدل» اسمی از اسماء الله الحسنی می‌باشد که هم در قرآن کریم و هم در حدیث پیامبر صدر موردش سخن گفته شده است. همچنان که خداوند ما را به عدل امر می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِيتَآيِٕ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَيَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡبَغۡيِۚ يَعِظُكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ٩٠[النحل: ۹۰].

«خداوند به دادگری، و نیکوکاری، و نیز بخشش به نزدیکان دستور می‌دهد، و از ارتکاب گناهان بزرگ (چون شرک و زنا)، و انجام کارهای ناشایست و دست‌درازی و ستمگری نهی می‌کند. خداوند شما را اندرز می‌دهد تا این که پند گیرید».

خداوند در صدور احکامش عادل است و در محکم کاری نظامی که بنا نهاده است حکیم است. جسم را از عناصر مختلفی خلق کرده، و از هر عنصر به میزان موردنیاز بدان عطا کرده است. اگر عدل الهی نبود بعضی از عناصر بر بعضی دیگر طغیان کرده و جسم را به هلاکت و نابودی می‌کشاندند. هم‌چنین در احکام شرعی عدالت به خرج داده است، برای هر قدری در وجود انسان حد مشخصی وضع کرده تا از آن تجاوز و تعدی ننماید. کسی که سرقت کند، دستش را می برد دستور داده تا کسی که مواد مستی‌زا می‌خورد شلاق زده شود و مرد و زنی را که دارای همسر بوده و مرتکب زنا شوند، سنگسار نمایند. این‌ها همه از مصادیق عدل است. در هر آنچه برای آدمی تقدیر کرده عدالت وجود دارد و برای هر چیزی اندازه‌ی مشخصی وضع نموده است.

روزی قومی را براساس عدالتش کم می‌کند که اگر روزی‌شان را گسترش می‌داد، دچار سرکشی و تجاوز در زمین می‌شدند، بر بعضی افراد، بیماری قرار داده تا به این روش نفوسشان را پاک گردانیده، آنان نیز با زاری و التماس به درگاهش بازگردند. به هر موجودی حقیقت خاص خودش را عطا کرده است. همچنان که می‌فرماید:

﴿وَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيۡءٖ مَّوۡزُونٖ ١٩[الحجر: ۱۹].

«و همه چیز را به گونه‌ی سنجیده و هماهنگ و در اندازه‌های متناسب و مشخص در آن ایجاد کرده‌ایم».

خداوند براساس عدلش گیاهان را به گونه‌ای آفریده که بخشی از آن خوراکی است و بخشی برای سوختن آفریده شده است. قسمتی که خوراکی است همچون دانه‌ها و میوه‌ها که هم لذایذاند و هم به آدمی سود می‌رسانند و قسمت چوب که برای سوزاندن به کار می‌رود. در میان آدمیان کسانی به منزله‌ی میوه‌اند و مستحق احترام می‌باشند. و گروهی به منزله‌ی چوبی هستند که براساس عدل الهی مستحق آتش‌اند. بهشت مظهر اسم رحیم است و آتش مظهر اسم عدل.

خداوند دوست دارد که اسماءش را ظاهر نماید تا عدلش تجلی یابد. اگر پرده‌ها کنار رود آنگاه خواهی دانست که عدل خدا و حکمت عالیه‌اش و مصلحت عمومی در آن است که اهل آتش درون آتش انداخته شوند. خداوند می‌فرماید:

﴿وَأَمَّا ٱلۡقَٰسِطُونَ فَكَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبٗا ١٥[الجن: ۱۵].

«و اما آنان که ستمگر و بیدادگرند، هیزم و هیمه‌ی دوزخ هستند».

هیزم فقط مخصوص آتش است.