اسماء الحسنی

فهرست کتاب

الغفورأ

الغفورأ

«الغفور» اسمی از اسماء الله است که در قرآن کریم و حدیث محمد مصطفی صنامی از آن به میان آمده است. خداوند می‌فرماید:

﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ٥٣[الزمر: ۵۳].

«(از قول خدا به مردمان) بگو: ای بندگانم! ای آنان که در معاصی زیاده‌روی هم کرده‌اید! از لطف و مرحمت خدا مأیوس و ناامید نگردید، قطعاً خداوند همه‌ی گناهان را می‌آمرزد، چرا که او بسیار آمرزگار و بس مهربان است».

﴿نَبِّئۡ عِبَادِيٓ أَنِّيٓ أَنَا ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ٤٩[الحجر: ۴۹].

«(ای پیغمبر!) بندگان مرا آگاه کن که من دارای گذشت زیاد و مهر فراوان هستم».

غفور یعنی بسیار بخشنده و بسیار عفو کننده. هر گاه بنده گناه نماید و سپس طلب مغفرت و بخشش نماید، او را می‌بخشد. خداوند گناه بندگان را می‌پوشاند تا روز حساب رسوا نشوند خداوند دارای رحمت وسیعی است که تمامی گناهان را می‌بخشد به گونه‌ای که بندگان مؤمنش از رحمتش ناامید نمی‌شوند. خداوند به پیامبرش صوحی نموده که:

﴿وَإِذَا جَآءَكَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِ‍َٔايَٰتِنَا فَقُلۡ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡۖ كَتَبَ رَبُّكُمۡ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ أَنَّهُۥ مَنۡ عَمِلَ مِنكُمۡ سُوٓءَۢا بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابَ مِنۢ بَعۡدِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَأَنَّهُۥ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٥٤[الانعام: ۵۴].

«هرگاه مؤمنان به آیات (قرآن) ما به پیش تو آمدند بدیشان بگو: درودتان باد! (شما را مژده باد که خداوند از روی لطف) بر خویشتن رحمت واجب نموده است که هر کس از شما از روی نادانی دچار لغزشی شد، ولی بعد از آن توبه کرد (و اعمال زشت خود را جبران) و اصلاح کرد (خداوند عذر تقصیر او را می‌پذیرد) چرا که او آمرزگار مهربان است».

﴿وَرَبُّكَ ٱلۡغَفُورُ ذُو ٱلرَّحۡمَةِۖ لَوۡ يُؤَاخِذُهُم بِمَا كَسَبُواْ لَعَجَّلَ لَهُمُ ٱلۡعَذَابَۚ بَل لَّهُم مَّوۡعِدٞ لَّن يَجِدُواْ مِن دُونِهِۦ مَوۡئِلٗا ٥٨[الکهف: ۵۸].

«پروردگار تو بس آمرزنده و صاحب رحم است. اگر آنان را در برابر اعمالشان مجازات می‌نمود هر چه زودتر عذاب را گریبانگیرشان می‌کرد، ولی موعدی دارند که با فرا رسیدن آن راه نجاتی و پناهی در مقابلش نمی‌یابند».

﴿ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَٱلۡحَيَوٰةَ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗاۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفُورُ ٢[الملک: ۲].

«همان کسی که مرگ و زندگی را پدید آورده است تا شما را بیازماید که کدامتان کارتان بهتر و نیکوتر خواهد بود. او چیره و توانا، و آمرزگار و بخشاینده است».

خداوند در آیات بسیاری خود را بدین صفات متصف گردانیده است: غفور رحیم، غفور حلیم، عفو غفور، عزیز غفور و غفور شکور. و این جهت آگاهی به بندگان است تا خود را به بهترین و نیکوترین اخلاق بیارایند. خداوند غفور بسیار بخشنده و پوشاننده‌ی گناهان است و به معنی اسم غفار است که قبلا بسیار در موردش حرف زدیم؛ اما غفور خبر از نوعی مبالغه می‌دهد که غفار آن معنا را ندارد. غفار مبالغه است در بخشش به این صورت که پشت سر هم می‌بخشد و عفو می‌نماید زیرا صیغه‌ی فعال خبر از کثرت فعل و حادثه را می‌دهد اما صیغه‌ی فعول خبر از تمامیت و شمولیت بخشش را می‌دهد.

خداوند غفور است بدین معنی که صاحب بخشش کامل و شاملی است که دورترین درجات بخشش را نیز شامل می‌گردد. خداوند غفار بندگانش را بشارت داده که کسانی را که در گناهان اسراف و زیاده‌روی کرده‌اند، با مغفرت وسیع خود می‌بخشاید و ایشان را از مأیوس شدن از رحمت خداوندی منع فرموده است، هر چند که در ارتکاب گناهان زیاده‌روی کرده‌ باشند و هر چند که بسیارخود را به گناهان کبیره و زشتی‌ها و فواحش آلوده باشند و بندگان را بشارت داده که تمامی گناهان را می‌بخشد هر چند آشکار یا بزرگ یا کوچک بوده باشند. اگر بنده‌ای که هرچند مرتکب معاصی زیادی شده اما به راستی علاقه‌مند به مغفرت و بخشش خداوند باشد و به عفو خداوند امید داشته باشد و به سوی خداوند باز گردد و تسلیم فرمان او شود و گناهان را ترک نماید و خود را به توبه‌ی نصوحانه از پلیدی‌ها و زشتی‌ها دور گرداند قبل از فرود آمدن عذابی که هیچ یاری رسانی در آن حال وجود ندارد، خداوند او را با این ندای آسمانی مورد لطف قرار می‌دهد که:

﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ ٨٢[طه: ۸۲].

«من قطعاً (با غفران عظیمی که دارم) می‌آمرزم کسی را که (از کفر و گناه خود) برگردد و (به بهترین وجه) ایمان بیاورد و کارهای شایسته بکند و سپس راهیاب بشود (و این راه را تا آخر زندگی ادامه دهد)».

خداوند تعالی نمی‌فرماید که من تمامی گناهکاران و عصیانگران و نافرمانانی را که بر روی زمین راه می‌روند، می‌بخشم، بلکه می‌فرماید:

﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ[طه: ۸۲].

«من قطعاً می‌آمرزم کسی را که برگردد».

و همچنین تنها بر توبه بسنده نکرد، بلکه از ایمان آوردن نیز نام برد و به ایمان آوردن تنها بسنده نکرد، بلکه عمل صالح را نیز نام برد و تمامی آن‌ها را متوجه هدایت نمود هر کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد و هدایت پیشه کند، امیدوار به مغفرت و بخشش خداوند است. و در اینجا دیگر جایی برای کسانی که مغرورگشته‌اند و در پی معاصی رفته و به دروغ طمع دارند که مغفرت شامل ایشان شود بدون این که ایمان و عمل صالحی از ایشان سر زند و ذخیره‌ای برای آخرت خویش پس‌انداز نکرده‌اند، باقی نمی‌ماند. پیامبر اسلام صکلامی جامع دارند که اگر کسانی که فقط در پی امید و آرزو کردن بوده و بدان مغرورند در آن با بصیرت بنگرند جایی برای فریفته شدن به وسیله‌ی آرزوهای شیطانی باقی نمی‌ماند و شیطان جز غرور چیزی بدیشان ارزانی نمی‌دارد، باید تنها با ایمان و عمل صالح وسیله‌ای برای خود فراهم کنند تا مغفرت خداوند شامل حالشان گردد و به بهشت برین الهی داخل شوند. گوش جان به کلام پیامبر اسلام بسپار که می‌فرماید: «ایمان به آرزو کردن نیست؛ بلکه ایمان آن چیزی است که در قلب جای گرفته و عمل صالح آن را تصدیق می‌کند». بسیاری اوقات قومی بر اثر آرزوی مغفرت از دنیا خارج می‌گردند در حالی که هیچ عمل صالحی انجام نداده‌اند و می‌گویند: ما نسبت به خداوند حسن ظن داشته‌ایم و دروغ می‌گویند؛ زیرا اگر نسبت به خدا حسن ظن داشتند می‌بایستی کار نیک انجام می‌دادند. خداوند می‌داند که انسان ضعیف است و گاهی اوقات غرائز بر او غلبه می‌کند و گاهی وقت‌ها عادات و محیط و هواهای نفسانی و شهوات بر او تحکم و فرمانروایی می‌کند در این حال راه رهایی را برایش آسان می‌کند و او را از مغفرتش ناامید نمی‌گرداند هر چند گناهان بنده بسیار باشد بلکه درهای قبول دعا را بر او گشوده و او را به سوی توبه فرا می‌خواند تا از پلیدی‌ها و گناهان رهایی یابد و از چرک‌ها و زنگارها پاک گردد.

خداوند به مغفرت وسیع خود کسانی را که از گناهان کبیره و فواحش دوری گرفته‌اند و فقط دچار گناهان کوچک شده‌اند وعده می‌دهد و می‌فرماید:

﴿وَلِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَسَٰٓـُٔواْ بِمَا عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ بِٱلۡحُسۡنَى ٣١ ٱلَّذِينَ يَجۡتَنِبُونَ كَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ إِلَّا ٱللَّمَمَۚ إِنَّ رَبَّكَ وَٰسِعُ ٱلۡمَغۡفِرَةِۚ هُوَ أَعۡلَمُ بِكُمۡ إِذۡ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ وَإِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّةٞ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡۖ فَلَا تُزَكُّوٓاْ أَنفُسَكُمۡۖ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَنِ ٱتَّقَىٰٓ ٣٢[النجم: ۳۱-۳۲].

«هر چه در آسمان‌ها و هر چه در زمین است، متعلق به خدا است، سرانجام خداوند بدکاران را در برابر کارهایی که می‌کنند کیفر می‌دهد و نیکوکاران را در برابر کارهایی که می‌کنند به بهترین وجه پاداش عطا می‌کنند. همان کسانی که از گناهان بزرگ و بدکاری‌ها کناره‌گیری می‌کنند و اگر گناهی از آنان سر زند، تنها صغیره است؛ چرا که پروردگارتو دارای آمرزش گسترده و فراخ است خداوند از همان زمان که شما را از زمین آفریده است و از آن روز که شما به صورت جنین‌های ناچیزی درون شکم‌های مادرانتان بوده‌اید از شما به خوبی آگاه بوده است و هست پس از پاک بودن خود سخن مگویید؛ زیرا که او پرهیزگاران را بهتر می‌شناسد».

مغفرت خداوند وسیع بوده و تمامی گناهان را در بر می‌گیرد و هر خطا و لغزشی را شامل می‌شود مادام که بنده در پرتگاه شرک سقوط ننماید. خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِيمًا ٤٨[النساء: ۴۸].

«بی‌گمان خداوند (هرگز) شرک به خود را نمی‌بخشد ولی گناهان جز آن را از هر کس که خود بخواهد، می‌بخشد و هر که برای خدا شریکی قائل گردد گناه بزرگی را مرتکب شده است».

البته شایسته نیست که آدمی بدین آیه مغرور گشته و توبه را به عقب انداخته و در معاصی زیاده‌روی نماید؛ زیرا چه کسی هست که ضمانت نماید خداوند آنان را از گناهان بیامرزد؟ خداوند با صراحت بیان نموده هر کس مشرک باشد و بر آن شرک بمیرد، قبل از این که نفسش را با ایمان پاک گرداند و به توحید روی آورد و توبه‌ی نصوحانه نماید او را نمی‌بخشاید. نفس‌ها با عمل صالح درجه و رتبه می‌یابند همچنان که جیوه در دماسنج بر اثر حرارت بالا می‌رود و نفس با گناهان پست و پایین می‌آید همچنان که جیوه بر اثر سرما پایین می‌آید. عذاب چیزی جز نتیجه‌ی طبیعی گناه نیست که از گناه نشأت می‌گیرد و بر آن مترتب می‌شود همچنان که مسببات از اسباب نشأت می‌گیرند و بر آن مترتب می‌شوند. گناهانی که به درجه شرک نرسیده باشند، امکان مغفرت آن‌ها بسته به مشیت و اراده‌ی خداوند است. گاهی گناه تأثیر زیادی بر نفس گذارده که خود مقتضی دریافت عذاب و عقاب می‌شود و گاهی اثر گناه ضعیف است و با انجام اعمال صالح اثر آن از بین رفته و مغفرت خدا شامل حال بنده می‌گردد. پس آدمی باید در انجام اعمال صالح بسیار بکشود به گونه‌ای که اگر مرگ به سراغش آمده توبه کرده باشد و کارهای خویش گناهانش را از بین برده باشند و گناهانی نیز از او که باقی هستند امید آن باشد که مورد مغفرت خداوند سبحان قرار گیرد. در استغفار لازم است که آدمی هم با زبان و هم با اعضاء و جوارح نشان دهد که استغفار نموده است. گفته شده که استغفار زبانی بدون عمل، کار دروغگویان است پروردگارت غفار بوده و گناهان را هر چند که بسیار باشد باز هم می‌بخشد. هر چند گناهان آدمی همچون کوهی باشد باز هم بخشش گناهان و خطاهای بندگان بر خداوند سخت نیست. خداوند قادر است تمامی گناهان را از لحظه‌ای که آدمی بر روی زمین به حرکت افتاده تا روزی که خود زمین و هر آنچه را که بر روی آن است به ارث می‌برد، ببخشاید. قادر است گناهان بنده را هر چند که به اندازه‌ی کف دریاها باشد با مشیت خود ببخشاید.

حضرت ابوبکر صدیقسبه پیامبرصعرض کرد: به من دعایی بیاموز تا در نمازهایم بخوانم، پیامبر فرمودند: بگو:

«اللَّهُمَّ إِنِّيْ ظَلَمْتُ نَفْسِيْ ظُلْماً كَثِيْراً، وَلاَ يَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ، فَاغْفِرْ لِيْ مَغْفِرَةً مِنْ عِنْدِكَ وَارْحَمْنِيْ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِيْمُ». «پروردگارا! به راستی من بسیار بر نفس خود ظلم روا داشته‌ام و هیچ‌کس جز تو گناهان را نمی‌بخشد خداوندا! مرا ببخشای، بخششی از جانب خودت و به من رحم نما به درستی که تو بخشنده‌ی گناهان و صاحب مهربانی فراوانی هستی» [۲۴].

پیامبر صدعا کرده و می‌فرمودند: «خداوندا! تو پروردگار منی، هیچ فرمانروا و فریادرسی جز تو جود ندارد. مرا آفریده‌ای در حالی که من بنده‌ی توأم و من به هر اندازه در توانم باشد بر عهدت و وعده‌ی خود با تو پابرجایم. از شر هر آنچه آفریده‌ای به تو پناه می‌آورم. باز می‌گردم به سویت به واسطه‌ی نعمت‌هایی که بر من ارزانی داشته‌ای و باز می‌گردم از گناهانم، مرا بیامرز؛ زیرا هیچ‌کس جز تو نمی‌تواند گناهان را ببخشد». أصمعی می‌گوید: یک نفر عرب مقابل روضه‌ی شریف ایستاده و گفت: پروردگارا! این حبیب تو است و من بنده‌ات و شیطان دشمن تو، اگر مرا بیامرزی دوستت شاد گشته بنده‌ات رستگار شده و دشمنت غضبناک می‌شود و اگر مرا نیامرزی حبیبت اندوهناک شده و دشمنت خوشحال گشته و بنده‌ات هلاک می‌گردد و تو کریم‌تر از آنی که حبیبت را اندوهناک کنی و دشمنت را خوشحال گردانی و بنده‌ات را هلاک گردانی. پروردگارا! عرب‌های با کرامت هنگامی که بزرگی از ایشان فوت می‌کند بر سر قبرش بنده‌ای آزاد می‌کنند و این قبر سیدالعالمین است مرا بر سر قبرش آزادگردان. أصمعی گفت: به او گفتم: ای برادر! خداوند تو را بخشید و به واسطه‌ی این درخواست زیبا تو را آزاد و رها گردانید.

[۲۴] اللؤلؤ والمرجان، جلد سوم، ص ۳۰۷.