الولی أ
«الولی» اسمی از اسماء الله الحسنی است، خداوند میفرماید:
﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ﴾[البقرة: ۲۵۷].
«خداوند متولی و عهدهدار (امور کسانی است که ایمان آوردهاند. ایشان را از تاریکیهای (زمخت گمراهی شک و حیرت) بیرون میآورد و به سوی نور (حق و اطمینان) رهنمون میشود».
«الولی» در وصف خداوند یعنی متولی و عهدهدار اعمال بندگانش. و عدهای گفتهاند: فعیل است از والی. گفته میشود: «ولي فلان الأمر ولايةپس او رهبر و مجری است. وی در لغت یعنی ناصر و یاریرسان. و اولیاء فلان شخص یعنی یاری رسانان او، ولی به معنی نزدیک نیز آمده است و این کلام خداوند که:
﴿أَوۡلَىٰ لَكَ فَأَوۡلَىٰ ٣٤﴾[القیامت: ۳۴].
«مرگ بر تو! مرگ ... (أولی سزاوارتر، درخورتر، مراد سزاوارتر به مرگ و نابودی است)».
عدهای گفتهاند: معنایش این است که آنچه از آن میترسی، در مجاور تو و نزدیک تو است مواظبش باش. الولی اوست که بندگان مؤمنش را با عنایت خود مختص گردانیده و کرمش بر آنان وسیع و گشاده است. خداوند میفرماید:
﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ﴾[البقرة: ۲۵۷].
«خداوند متولی و عهدهدار (امور کسانی است که ایمان آوردهاند. ایشان را از تاریکیهای (زمخت گمراهی شک و حیرت) بیرون میآورد و به سوی نور (حق و اطمینان) رهنمون میشود».
و بر زبان رسولش میفرماید:
﴿إِنَّ وَلِـِّۧيَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَۖ وَهُوَ يَتَوَلَّى ٱلصَّٰلِحِينَ ١٩٦﴾[الاعراف: ۱۹۶].
«بیگمان سرپرست من خدایی است که این کتاب (قرآن را برمن) نازل کرده است، و او است که بندگان شایسته را یاری و سرپرستی میکند».
﴿أَنتَ وَلِيِّۦ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ ١٠١﴾[یوسف: ۱۰۱].
«تو سرپرست من در دنیا و آخرت هستی (همهی امور خود را به تو وامیگذارم و خویشتن را در پناه تو میدارم) مرا مسلمان بمیران و به صالان ملحق گردان».
اولیاءالله کسانی هستند که دین خداوند را یاری میرسانند و هواخاهان طاعت و عبادت اویند. اما این کلام خداوند که:
﴿نَحۡنُ أَوۡلِيَآؤُكُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ﴾[فضلت: ۳۱].
«(و فرشتگان بدیشان خبر میدهند که) ما یاران و یاوران شما در زندگی دنیا و آخرت هستیم».
عدهای گفتهاند: معنایش این است که ما یاران و یاوران شما هستیم. گاهی ولایت به معنای محبت است. خداوند میفرماید:
﴿وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٦٨﴾[آل عمران: ۶۸].
«خداوند سرپرست و یاور مؤمنان است».
یعنی ایشان را دوست دارد. بعضی از عارفان گفتهاند: چون که خداوند میداند که زبان گناهکاران از اظهار ندامت عاجز است و میداند که از میان این امت کسانی مرتکب گناه شده اما جسارت این را ندارند که خداوند را خوانده و طلب آمرزش کنند، لذا خداوند با بیانی زیبا میفرماید:
﴿نَحۡنُ أَوۡلِيَآؤُكُمۡ﴾[فضلت: ۳۱].
«(فرشتگان میگویند:) ما یاوران شما هستیم».
دو حالت متفاوت است بین بندهای که میگوید:
﴿أَنتَ وَلِيِّۦ﴾[یوسف: ۱۰۱].
«تو سرپرست من هستی».
و بین بندهای که خداوند بدو میگوید:
﴿نَحۡنُ أَوۡلِيَآؤُكُمۡ﴾[فضلت: ۳۱].
«ما یاوران شما هستیم».
البته هیچ کدام از ما از لحاظ رتبه بر انبیاء برتری ندارد که در اینجا منظور حضرت یوسف ÷است که فرمود:
﴿أَنتَ وَلِيِّۦ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَة﴾[یوسف: ۱۰۱].
«تو سرپرست من در دنیا و آخرت هستی».
اما مهربانی و نرمش با ضعیفان بیشتر است و فضل و گذشت در حق ایشان نزدیکتر است. اگر در قرآن در این قضیه غیر از این آیه که:
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَأَنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ لَا مَوۡلَىٰ لَهُمۡ ١١﴾[محمد: ۱۱].
«این بدان خاطر است که خداوند سرپرست و یاور مؤمنان است، و لیکن کافران هیچ گونه سرپرست و یاوری ندارند».
وجود نداشت همین برای بزرگواری و ذخیرهی راه آخرتشان کافی بود. از نشانههای کسی که حق ولی و سرپرست اوست، این است که او را در تمامی احوال و شئونات زندگی محافظت و کفایت میکند و فقط خداوند را جلبکنندهی منفعت و دفع کنندهی ضرر میداند و در این مورد قلبش به هیچ مخلوقی از مخلوقات دلبستگی نمیپذیرد، بلکه خداوند در هر نفسی بر قلبش قائم بوده و در هر اشارتی آرزوهایش را برآورده میکند و هر آنچه برذهنش خطور نماید خواهشها و نیازمندیهایش را برطرف مینماید. از دیگر نشانههای ولایت خداوند بربندهاش این است که: توفیق همواره همراه بنده است حتی اگر بخواهد عمل زشتی مرتکب شده یا قصد فعل حرامی را نماید، او را از ارتکاب آن معصیت باز میدارد و اگر در اجرای طاعتی کوتاهی ورزد، او را بازگردانده و توفیق و تأییدش را شامل حال او مینماید. و این از نشانههای سعادت است و خلاف این از نشانههای شقاوت است. از دیگر نشانههای ولایتش این است که در قلب اولیائش نهال دوستی و محبت مینشاند و خداوند سبحان در هر زمانی به قلبهای اولیائش مینگرد و در قلب مریدش دوستی و محبت مینشاند. هرگاه یکی از اولیاء خداوند از مکانی عبور نماید از برکات حقی که همراه او هست خیر و برکت تمامی آن سزمین را میپوشاند. خداوند میفرماید:
﴿وَمَا كَانَ لَهُم مِّنۡ أَوۡلِيَآءَ يَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِۗ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن سَبِيلٍ٤٦﴾[الشوری: ۴۶].
«آنان یاوران و دوستانی ندارند که ایشان را در برابر (عذاب) خدا یاری و کمک کنند، خدا هر که را گمراه سازد، او راهی (برای نجات) ندارد».
پس دوستان خداوند در دنیا و آخرت عزت و شوکت دارند.
الولی در معنای عام آن عبارت است از این که خداوند سرپرستی بندگانش را با حفظ تدبیر بر عهده گرفته و در این وجودی که یافتهاند او محرک ایشان است. در واقع خداوند برپادارندهی تمامی کائنات و به وجود آورندهی آن است و از ابتدا تا انتها بندهاش را با زندگی و روزی یاری میرساند. هر کس که ولی و دوست خدا باشد، خداوند او را دوست داشته و یاریاش میکند و هر کس از خداوند روی برگرداند، شیطان سرپرستی او را برعهده میگیرد. خداوند میفرماید:
﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخۡرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِۗ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ٢٥٧﴾[البقرة: ۲۵۷].
«خداوند متولی و عهدهدار (امور) کسانی است که ایمان آوردهاند، ایشان را از تاریکیهای (زمخت گمراهی شک و حیرت) بیرون میآورد و به سوی نور (حق و اطمینان) رهنمون میشود. و (اما) کسانی که کفر ورزیدهاند، طاغوت (شیاطین و داعیان شر و ضلال) متولی و سرپرست ایشاناند. آنان را از نور (ایمان و فطرت پاک) بیرون آورده به سوی تاریکیهای (زمخت کفر و فساد) میکشانند. اینان اهل آتشاند و در آنجا جاودان میمانند».
خداوند ولی، اولیاء را دوست دارد و به انبیاء یاری میرساند و کارهای بندگان را سرپرستی کرده و آنان را به غایت مرادشان میرساند.
بدان که ولایت خداوند در حق دوستانش ازلی و عنایتش نسبت بدیشان ابدی است. اولیاء دو دستهاند: شخصی که خداوند او را مورد محبت قرار داده و او را از هر کسی غیر از خودش به دور داشته است و شخصی که محبت خدا را داشته و به خدمت او مشغول است و خداوند با فزونی نعمت او را پوشانیده است. فرد کامل کسی است که عنایتهای خداوندی او را مجذوب کرده و هیچ نشانه و کرامتی او را از اشتغال در خدمت آقایش باز نمیدارد. خداوند در این کلامش اولیاءالله را توصیف نموده که:
﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ ٦٣ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ﴾[یونس: ۶۲-۶۴].
«هان! بیگمان دوستان خداوند (سبحان) ترسی بر آنان (از خواری در دنیا و عذاب در آخرت) نیست و (بر از دست رفتن دنیا) غمگین نمیگردند (دوستان خداوند) کسانی هستند که ایمان آوردهاند و تقوی پیشه کردهاند. برای آنان در دنیا (به هنگام مرگ) و در آخرت (در هنگامهی رستاخیز) بشارت (به خوشبختی و نیکبختی) است».