الباطن أ
معنایش این است که به خاطر شدت ظهورش از دیدهی مخلوقاتش پنهان مانده است و کنه ذاتش از ادراک عقلها و فهمها نهان و ناپیدا است. پاک و منزه است خدایی که با قدرتش بر تمامی موجودات ظاهر است و با پوشیدگیاش، به حقیقت تمام چیزها آگاه است. با دلایل یقینی برای هر چیزی آشکار است در حالی که از دیدگان جسم ناپیدا و نهان است. پاک و منزه است خداوندی که به واسطهی نورش از مردمان پنهان است و به خاطر شدت ظهورش بر آنان پوشیده مانده است. پاک و منزه است خداوندی که با شدت ظهور و کمال نورش باز هم از ادراک حواس پوشیده و پنهان است. پاک و منزه است خداوندی که نه همانندی دارد و نه مخالفی. پاک و منزه است خداوندی که به خاطر رحمت و علمش پوشیده و پنهان از هر چیزی است. پاک و منزه است خداوندی که نعمتهای خود را ـ چه نعمتهای ظاهری و چه نعمتهای باطنی ـ بر ما گسترده و افزون ساخته است و جز خدا سرپرست و یاوری نداریم. پاک و منزه است خداوند که در اوج کبریائیاش پاک و منزه است و دیدگان مقربان پاک نمیتوانند او را دریابند، بلکه او با اسماء و انوار نشانههایش ظاهراست و حقیقت ذاتش از تمامی مخلوقات پوشیده و پنهان است. ظاهری است که پوشیده نیست و باطنی است که در ادراک نمیگنجد. انسان بزرگترین معنا برای اسم خداوند باطن است، زیرا که حقیقت انسان و آن لطائف ربانیاش به گونهای است که از عقلهای متفکران نیز پوشیده است و حقیقتش بر افکار جستجوگران پنهان است. جسم آدمی مظهری برای نور ظاهر است و روحش مظهری برای نور باطن است.