الحمید أ
«الحمید» یا به معنی مفعول یعنی محمود است. در این صورت معنای آن این است که مستحق ثنا و ستایش بوده و موصوف به جمیع اوصاف کمالی است، یا به معنی فاعل یعنی حامد است؛ یعنی خداوند ذاتش را ثنا و ستایش میکند؛ زیرا بنده نمیتواند آن چنان که شایسته است ثنا و ستایش خداوند را به جای آورد. پیامبر صمیفرماید: نمیتوانم ثنا و ستایش تو را به جای آورم. تو همانی که خودت آن را توصیف نمودهای. در حقیقت ستایشکننده و ستایششدهای جز خداوند متعال وجود ندارد. خداوند ﻷدر ازل خود را حمد نموده و عابدان و عارفان تا ابد او را میستایند. خداوند قبل از این که آفریدگانش او را بستایند، خود را ستوده است تا آنان بیدار گشته و در برابر نعمتهای ظاهری و باطنی که برایشان آفریده و هیچگاه در شمارش نمیآیند، تسبیح و حمد او را به جای آورند. خداوند میفرماید:
﴿لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ٦٤﴾[الحج: ۶۴].
«آنچه در آسمانها، و آنچه در زمین است، از آن خدا است و تنها خدا غنی (بالذات در عالم هستی و بینیاز از کمک دیگران است و) شایستهی هرگونه حمد و ستایش (از جانب بندگان) میباشد».
گاهی خداوند از خود با نام حمید یاد میکند و بیشتر همراه کلمهی غنی آن را بیان میدارد؛ مثلاً:
﴿وَٱللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٞ ٦﴾[التغابن: ۶].
«و خدا هم بینیاز (از ایمان و اطاعت ایشان) بوده و (همیشه هم) بینیاز است و سزاوار ستایش و سپاس».
﴿وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٞ ١٢﴾[لقمان: ۱۲].
«و هر کس ناسپاسی کند (به خود زیان میرساند نه به خدا) چرا که خدا بینیاز و ستوده است».
﴿وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ١٥﴾[فاطر: ۱۵].
«و خدا بینیاز (از عبادت شما است) و ستوده است».
﴿وَكَانَ ٱللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدٗا ١٣١﴾[النساء: ۱۳۱].
«و خداوند بینیاز (از عبادت بندگان و) شایستهی ستایش است».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ٢٦﴾[لقمان: ۲۶].
«لذا خدا بینیاز (از عبادت انسانها) و ستوده (از طرف همهی آفریدههای جهان) است».
گاهی اسم حمید همراه اسم عزیز بیان گشته، مثلاً:
﴿لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ ١﴾[ابرهیم: ۱].
«تا این که مردمان را (در پرتو تعلیم آن) با توفیق و تفضل پروردگارشان از تاریکیها (و گمراهیهای کفر و نادانی) به سوی نور (و روشنایی ایمان و دانایی) بیرون بیاوری. (یعنی که) به راه خدای چیرهی ستوده (در آوری)».
﴿وَيَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ ٦﴾[سبأ: ۶].
«و راهنمای راه خدای چیره و ستوده میدانند».
همچنان که اسم حمید همراه اسم حکیم بیان گشته است و خداوند میفرماید:
﴿تَنزِيلٞ مِّنۡ حَكِيمٍ حَمِيدٖ ٤٢﴾[فضلت: ۴۲].
«قرآن فرو فرستادهی یزدان است که با حکمت و ستوده است».
و همراه اسم ولی آمده است، مانند:
﴿وَهُوَ ٱلۡوَلِيُّ ٱلۡحَمِيدُ ٢٨﴾[الشوری: ۲۸].
«او سرپرست ستودهی (بندگان و عهدهدار پسندیدهی کارهای ایشان) است».
خداوند سبحان در جاهای فراوانی از قرآن کریم وجودش را حمد و ستایش کرده تا بندگان نحوهی حمد و ثنای او را بیاموزند و این از جنبهی رحمت و فضل خداوند بر ایشان است تا بدانند هر چند که در علمآموزی به درجات بلندی برسند و هر چه بهرهی هوشی و ذکاوت داشته باشند، بازهم نمیتوانند او را به گونهای که سزاوار اوست، ستایش بنمایند و هر چه تلاش کنند نمیتوانند حقیقت حمد را به طور شایسته برای خداوند به جای آورند. پس خداوند خود را ستوده است، تا بندگان نیز او را بستایند و حمد کنندهی او باشند. گاهی خداوند خود را بدان خاطر میستاید که نعمتهای فراوانی از جمله آفرینش و عطا کردن روزی و جلب منفعت و تسخیر قدرتهای جهان که برای آدمیان آفریده شده همه را در اختیارشان نهاده است لذا میفرماید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣﴾[الفاتحة: ۲-۳].
«ستایش خداوندی را سزاست که پروردگار جهانیان است. بخشندهی مهربان است».
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَ﴾[الانعام: ۱].
«ستایش خداوندی را سزا است که آسمانها و زمین را آفریده است و تاریکیها و روشنایی را ایجاد کرده است».
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡكِتَٰبَ وَلَمۡ يَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ ١﴾[الکهف: ۱].
«حمد و ستایش خدایی را سزا است که بر بندهی خود (محمد) کتاب (قرآن) را فرو فرستاده و در آن هیچگونه انحراف و کژی قرار نداد».
همه این آیات تأکید دارند که حمید در اینجا به معنی محمود (حمد شده) است. و خداوند به پیامبر صامر میفرماید تا با کمالاتی که فقط خداوند آنها را دارا است و با توجه به جلال و عظمت خداوند او را بستاید و میفرماید:
﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلِيّٞ مِّنَ ٱلذُّلِّ﴾[الإسراء: ۱۱۱].
«بگو: حمد و سپاس خداوندی را سزا است که برای خود فرزندی برنگزینده است و در فرمانروایی و مالکیت (جهان) انبازی انتخاب ننموده است و یاوری به خاطر ناتوانی نداشته است».
و به پیامبر امر میفرماید: که با کافران مجادله کرده و بر ایشان پیروز گردد و حق را بر باطل آشکار گرداند و دلایل باطلشان را درهم کوبد و میفرماید:
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ مَوۡتِهَا لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ ٦٣﴾[العنکبوت: ۶۳].
«اگر از آنان (که مشرکاند) بپرسی چه کسی از آسمان آب را بارانده است و زمین را به وسیلهی آن بعد از مردنش زنده گردانده است؟ قطعاً خواهند گفت: خدا!... بگو: ستایش خدای را (که حق آن اندازه روشن است که مشرکان نیز بدان اعتراف دارند) اما بیشتر آنان نمیفهمند و نمیدانند».
و خداوند خبر میدهد که چون بهشتیان صدق وعدهی پروردگارشان را میبینند، زبان به حمد و ستایش خداوند میگشایند:
﴿وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ وَأَوۡرَثَنَا ٱلۡأَرۡضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ ٱلۡجَنَّةِ حَيۡثُ نَشَآءُۖ فَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ ٧٤﴾[الزمر: ۷۴].
«و میگویند: سپاس و ستایش، خداوندی را سزا است که با ما به وعدهی خویش (که توسط پیغمبران به آدمیزادگان داده بود) وفا کرد و سرزمین (بهشت) را از آن ما نموده است تا در هر جایی از بهشت که بخواهیم منزل گزینیم و به سر بریم. پاداش عمل کنندگان (به دستورات پروردگار) چه خوب و جالب است!».
﴿وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠﴾[یونس: ۱۰].
«و ختم دعا و گفتارشان، شکر و سپاس پروردگار جهانیان را سزا است (که ایمان را نصیب ما کرد و از ما خشنود گردید) میباشد».
و خداوند خبر میدهد که در هر مکان و در هر زمانی ستایش شده است و میفرماید:
﴿وَلَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَعَشِيّٗا وَحِينَ تُظۡهِرُونَ ١٨﴾[الروم: ۱۸].
«در آسمانها و زمین (و در همهی اوقات، به ویژه) عصرگاهان و زمانی که به دم ظهر رسیدهاید، خدای را حمد و ستایش کنید».
چون خداوند مستحق حمد و ثنا است، پس ملائکه او را حمد کرده و رعد تسبیح و حمد او را به جای میآورد و تمامی اشیاء و چیزها حمد و تسبیح او را به جای میآورند. خداوند میفرماید:
﴿ٱلَّذِينَ يَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَيُؤۡمِنُونَ بِهِۦ﴾[غافر: ۷].
«آنان که بردارندگان عرش خدایند و آنان که گرداگرد آناند به سپاس و ستایش پروردگارشان سرگرماند و بدو ایمان دارند».
﴿وَيُسَبِّحُ ٱلرَّعۡدُ بِحَمۡدِهِۦ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ مِنۡ خِيفَتِهِۦ﴾[الرعد: ۱۳].
«و رعد (مانند همه چیز فرمانبردار یزدان است و با صدایی که از آن میشنوید، با زبان حال) و فرشتگان از هیبت و عظمت یزدان، (به زبان قال) حمد و ثنای خود را میگویند».
﴿تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّۚ وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا ٤٤﴾[الإسراء: ۴۴].
«آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند همگی، تسبیح خدا میگویند و (با تنزیه و تقدیسش، رضای او میجویند. اصلاً نه تنها آسمانهای هفتگانه و زمین) بلکه هیچ موجودی نیست مگر این که (به زبان حال یا قال) حمد و ثنای وی میگویند، ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید (چرا که زبانشان را نمیدانید و از ساختار اسرارآمیز عالم هستی و نظام پیچیدهی جهان آفرینش چندان مطلع نیستید) بیگمان یزدان بس شکیبا و بخشنده است».
و به پیامبرش امر میکند که حمد و ثنای او را به جای آورد:
﴿فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ ٱلسَّٰجِدِينَ ٩٨ وَٱعۡبُدۡ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأۡتِيَكَ ٱلۡيَقِينُ ٩٩﴾[الحجر: ۹۸-۹۹].
«پس (به هنگام هجوم ناراحتیها و اندوهها متوسل به تسبیح و تقدیس خدا شو و زبان) به حمد و ثنای پروردگارت بگشای و از زمرهی سجدهکنندگان و (نماگزاران) باش. و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ به سراغ تو میآید (و سرای فانی را وداع میگویی، و سرای باقی آغاز میگردد و پردهها به کنار میرود و حقایق در برابر چشمانت جلوهگر میشود)».
پیامبر میفرماید: هر نعمتی را كه خداوند به بنده ارزانی میدارد و بنده در برابر آن نعمت حمد و سپاس خدای را به جا میآورد، این حمد و سپاس بزرگتر و برتر از آن نعمت است هر چند نعمت بزرگ و عظیم باشد. و یا پیامبر میفرماید: آیا کلماتی را به تو بیاموزم که ضرر و زیان و بیماری را از تو دور کند. بگو: بر خداوند زندهای که هرگز نمیمیرد، توکل میکنم. حمد و سپاس خداوندی را سزا است که برای خود فرزندی برنگزیده است و در فرمانروایی و مالکیت (جهان) انبازی انتخاب ننموده است و یاوری به خاطر ناتوانی نداشته است؛ بنابراین او را چنان که باید به عظمت بستا (و زبان به بزرگواریاش بگشا).