بهرهی بنده از اسم المهیمن
باید بر نفس خود آن چنان مراقبت نماید که بر اعماق و اسرار وجود خود تسلط یابد. بر بندهی سالک در مسیر حق، واجب است که احوال و اوصافش را تصحیح گردانیده و بر حفظ آنها مداومت ورزد. اگر بنده در حق خود این کارها را انجام داد، آن وقت او بر نفس و کردارش مهیمن است. هر گاه بنده کوشید تا دیگر بندگان خدا را در شریعت و طریقت و حقیقت آن هم با آگاهی بر اسرار و باطنشان از طریق فراست و استدلال بر ظواهرشان نگه دارد این بنده نصیبی از اسم مهیمن دریافت داشته است.
بندهای که میخواهد بدین اسم آراسته گردد، باید که مراقب قلب و آنچه بدان خطور میکند و مراقب نفس و دسیسههای آن باشد و اندامهای بدنش را در مسیر شریعت قرار دهد تا وارث نور مهیمن گردد. هنگامی که اشرافش وسعت یافت و نور بصیرتش وسعت یافت و نور بصیرتش گسترده گردید به گونهای که به حفظ بندگان خداوند و نگهداریشان بر راه محکم همت گماشت و با عطوفت و رحمت جهت مصالحشان، درونشان را به پاکی سوق داد، این بنده بیشترین بهره و بزرگترین نصیب را از اسم مهیمن دریافت کرده است و او نزدیکترین بندگان به خداوند مهیمن است.
کسی که در کاملترین حالت، متصف به نور این اسم گشته است، حضرت محمد صمیباشد؛ زیرا که ایشان بر نجات امت بسیار حریص بودند آن هم به خاطر مهربانی است که در وجود ایشان بود، حتی نسبت به کفار و منافق هم مهربان بود. نور بصیرتش در کنه درونشان نفوذ میکرد و با رحمت خویش ایشان را مداوا مینمود و ایشان را از بلا و مصیبت برحذر میداشت و در راه نجاتشان، نفس با فضیلتش و کلام عالیاش را به کار میبرد. و کسی که بعد از ایشان از این میراث بهره بردند، خلیفهی ایشان حضرت ابوبکر صدیق سمیباشند که تمامی قدرتش را به کار برد و با شبزندهداریهای خویش در راه نجات بندگان خدا و قیام به حق تلاش میکرد و او بهترین مجاهدان بود. و بعد از ایشان نیز حضرت عمر فاروق ساز حال ضعیفان پرس و جو میکرد و به یاری فقرا میشتافت و به داد هر درماندهای رفته و رنجهایش را از او دور میساخت. و به همین طریق همهی خلفا و بعد از ایشان اولیاء این گونه بودند.
اگر میخواهی با راز این اسم موفق گردی، پس از وضعیت و احوال عارفان اهل همتهای عالی و بصیرتهای نافذ جستجو کن. عارفانی که آن مکارم اخلاق را دوست میدارند، ایشان را دوست بدار به طوری که به تمامی مبادی آنان دست یابی و از اسرار عالی آنان بچشی. در این حالت اسرار مهیمن در تو پدیدارگردد و بر تمامی قوای درونیات مسلط و نگهبان میگردی.
سپس ضمیرت را بررسی میکنی و نفست را در خطا و لغزشها مورد بازخواست قرار میدهی و بر خانواده و نزدیکان و دوستان دست مییابی، پس کارهایشان را زیرنظر میگیری و رازهایشان را ملاحظه میکنی و آنچه را ناقص است کامل و آن که را غافل است، هوشیار مینمایی. از آداب کسی که این اسم در او تحقق یابد، این است که: آنقدر از خداوند شرم و حیا داشته باشد که در تمامی احوال مراقب و محتشم خویش بوده تا از زمرهی اهل مراقبت تلقی گردد و آن قدر در مراقبت غوطهور گردد تا قلبش آماده و مرکز درخشش انوار اسماءالله الحسنی گردد.
عبدالمهیمن: او خدا را درحالی مشاهده میکند که مراقب و شاهد بر هر چیزیست، پس از نفسش مراقبت نموده و با ادا کردن حق هر صاحب حقی، دیگران را مراقبت مینماید تا مظهری از اسم مهیمن گردد.
دعا: الهی! تو مهیمنی هستی که علمت تمام جهانیان را فرا گرفته و قدرت تو در وجود رسوخ یافته است. خداوندا! از اسرار این اسم شریف بر من اشراق فرما، به گونهای که به دقایق و نکات ظریف باطن و نفس خود و شکلهای مختلف درونم آگاهی یابم، پس نیتهای خود را مراقبت نمایم و جوارح و اندامهایم را در مسیری که میپسندی قرار دهم و با یاری تو همتم را در اندامهایم به کار انداخته و آنها را در مسیر شرع تو قرار دهم و بصیرتم را درجهان وسعت بخش، تا همگان را به مدد فضل تو یاری نمایم و با اسرار جاری تو ایشان را مراقبت نمایم. به راستی که تو بر هر چیزی توانایی.
وصلی الله علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه وسلم