الأول أ
ازلیت از آن خداست و تقدم مطلق در ازلیت از آن اوست.
اول، معنایش قدیم [۴۱]است؛ یعنی سابق و پیشرو بودن بر تمامی چیزها. گویند که شخصی عرب از پیامبر صپرسید: خداوند قبل از آفرینش جهان هستی کجا بود؟ پیامبر فرمود: خداوند بود در حالی که هیچ چیزی با او نبود. آن عرب در مورد اکنون پرسید پیامبر جواب داد: «او الان بر روی آنچه که قبلا بود قرار دارد». خدا اولی است که ابتدایی برایش قابل تصور نیست و آخری است که هیچ نهایتی ندارد.
﴿هُوَ ٱلۡأَوَّلُ وَٱلۡأٓخِرُ وَٱلظَّٰهِرُ وَٱلۡبَاطِنُ﴾[الحدید: ۳].
«او پیشین و پسین و پیدا و ناپیدا است».
خداوند سبحان، ظاهر و باطن است؛ زیرا که عقلها در مییابند که آفریدهها میبینند که به واسطهی او موجودند و او بر آنها تقدم دارد و اول بودن او از این جهت واضح و مشخص است. او اول است درحالی که از هر پوشیدهای پوشیدهتر است زیرا تو اگر بخواهی که حقیقت اول بودن او را دریابی، نمیتوانی؛ زیرا هر آنچه را که در زیر سلطهی عقل و علم تو قرارگیرد آن محدود به عقل و علم تو است در حالی که خداوند اولی است که هیچ ابتدایی ندارد. خداوند میفرماید:
﴿نَحۡنُ قَدَّرۡنَا بَيۡنَكُمُ ٱلۡمَوۡتَ وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِينَ ٦٠﴾[الواقعة: ۶۰].
«ما در میان شما مرگ را مقدر و معین ساختهایم، و هرگز برما پیشی گرفته نمیشود (و کسی بر ما چیره نمیگردد و از دست ما به در نمیرود)».
دربعضی از تفاسیر گفته شده که معنای ﴿وَمَا نَحۡنُ بِمَسۡبُوقِينَ ٦٠﴾این است که خداوند اول است و قبل از او هیچ چیزی نبوده است.
[۴۱] گروهی از علمای اسلامی بر این باورند که به کاربردن وصف قدیم برای خداوند جای بحث دارد، زیرا در قرآن و احادیث صحیح این وصف برای خداوند به کاربرده نشده است. نگا: مفردات راغب اصفهانی ذیل کلمهی قدم (م).