اسماء الحسنی

فهرست کتاب

المقتدرأ

المقتدرأ

«الـمقتدر» اسمی از اسماء الله الحسنی است که در حدیث پیامبر اسلام صکه ترمذی آن را روایت کرده و شامل اسماء الله الحسنی است بیان گردیده است. اسم مقتدر در بعضی آیات قرآن کریم نیز بیان گردیده است؛ از جمله: خداوند می‌فرماید:

﴿وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ مُّقۡتَدِرًا ٤٥[الکهف: ۴۵].

«و خدا بر هر چیزی توانا بوده ( و هست)».

﴿وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِيزٖ مُّقۡتَدِرٍ٤٢[القمر: ۴۱-۴۲].

«بیدار باش‌ها و هوشدارها (یکی پس از دیگری) به سراغ فرعونیان آمد، آنان همه‌ی آیات ما را تکذیب کردند، و ما هم ایشان را گرفتار کردیم و کیفر دادیم بسان گرفتار ساختن و کیفر دادن خدایی چیره و پیروز و قدرتمند و زبردست».

﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤ فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥[القمر: ۵۴-۵۵].

«قطعاً پرهیزگاران در باغ‌ها و کنار جویباران بهشتی جای خواهند داشت در مجلس راستین (که یاوه‌سرایی و بزهکاری در آن جایی ندارد در) پیشگاه پادشاه بزرگ و توانایی (که آفریدگار وخداوندگار همه‌ی کائنات است)».

مقتدر یعنی مظهر قدرت قادر و انجام دهنده‌ی هر آنچه که براساس تقدیر و علم و حکمت بخواهد. خداوند متعال اقتدارش لایتناهی است و بر روی موجودات کنترل دارد؛ زیرا که قدرتش وسعت حقیقی دارد که هیچ نهایتی ندارد. خداوند می‌فرماید:

﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن يَبۡعَثَ عَلَيۡكُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِكُمۡ أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِكُمۡ أَوۡ يَلۡبِسَكُمۡ شِيَعٗا وَيُذِيقَ بَعۡضَكُم بَأۡسَ بَعۡضٍۗ ٱنظُرۡ كَيۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَفۡقَهُونَ٦٥[الانعام: ۶۵].

«بگو: خدا می‌تواند که عذاب بزرگی از بالای سرتان و یا از زیر پاهایتان بر شما بگمارد و یا این که کار را بر شما به هم می‌آمیزد و دسته‌دسته و پراکنده گردید (و جنگ‌ها در میانتان برپا می‌گرداند) بنگر که چگونه آیات (قرآنی و دلایل جهانی خود) را بیان و روشن می‌گردانیم تا بلکه (بیندیشند و به خود باز گردند و حقیقت را) بفهمند».

خداوند متصف به قدرتی عظیم و چیره که هیچ نهایتی ندارد، می‌باشد. هم‌چنین با قدرتش بر تمامی مخلوقات مسلط بوده و بر ایشان تجلی نموده است. مقتدر از قادر دارای مبالغه‌ی بیشتری است و هر آنچه در این جهان رخ می‌دهد، براساس تقدیر و اندازه‌گیری و قضا و قدر خداوند است و هر آنچه از عدم به منصه‌ی ظهور می‌رسد براساس تقدیر و مشیت خداوند است. هر گاه بخواهند که کاری انجام شود کافی است که بگوید: (کن) تا آن کار صورت گیرد و این جز با قدرت خداوند عزیز مقتدر میسر نیست. کسی که هر آنچه اراده کند شدنی است، کسی که اگر چیزی بخواهد صورت بپذیرد و اگر نخواهد صورت نپذیرد.

مقتدر کسی است که به گونه‌ای به اصلاح مخلوقات می‌کوشد که دیگران چنین توانی را ندارند، مثالی در نظر بگیرید: خداوند تعالی بچه را آرام می‌گرداند در حالی که در شکم مادرش است به گونه‌ای که گریه نمی‌کند و نه خود و نه مادرش دچار اذیت نمی‌شوند و هر گاه که به دنیا آمد شروع به گریه می‌نماید و مادرش را اذیت می‌نماید و جز خداوند مقتدر چه کسی توان انجام چنین کاری را دارد؟ دو کلمه‌ی قادر و مقتدر از کلمه‌ی قدرت مشتق شده‌اند و این معنایی است که چیزی بدان اقتدار یافته، آن هم به تقدیر علم و اراده و بر اثر توافق میان این دو، صورت می‌پذیرد. مقتدر بر وزن مفتعل است و دلالت بر کثرت قدرت می‌نماید و خداوند سبحان براساس قدرت بندگانش تجلی نموده است، تعدادی از آن‌ها قادر و گروهی مقتدر هستند، آن هم برحسب استعداد شخص و برحسب فضلی است که خداوند بدیشان عطا کرده است، همچنان که در قصه‌ی سلیمان ÷هنگامی که از حاضرین می‌پرسد که چه کسی می‌تواند عرش بلقیس را برایم بیاورد؟ عفریتی از جنیان پاسخ می‌دهد ـ خداوند با اسم قادر بر او تجلی نموده ـ من آن را برای تو می‌آورم پیش از این که تو از جای برخیزی ـ اما کسی که علم و دانشی از کتاب داشت گفت: خداوند با اسم مقتدر بر او تجلی نمود ـ من تخت (بلقیس) را پیش از آن که چشم برهم زنی، نزد تو خواهم آورد. برادرم! بنگر که فرق میان دو قدرت چشم است و در هر دو حالت فاعل حقیقی خداوند است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَمَا تَعۡمَلُونَ ٩٦[الصافات: ۹۶].

«خداوند هم شما را آفریده است، و هم بت‌هایی را که می‌سازید» [۳۹].

دراینجا اگر در مقابل قدرتی ثنا گفته شود از آن خداست و اگر فضلی هست از آن خداست و اگر در اینجا منتی است باز هم از آن خدا است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَكَانَ فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكَ عَظِيمٗا ١١٣[النساء: ۱۱۳].

«فضل خدا در حق تو و رحمت او بر تو بزرگ و فراوان بوده است».

بدان که خداوند مقتدر، غلبه کننده و قاهری است که از هیچ‌کس یاری نگرفته است و قدرتش را ابتدا و انتهایی قابل تصور نیست، زیرا او همیشه مقتدر بوده و هست، آیات قدرتش در جهان مخلوقات همیشگی است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ مُّقۡتَدِرًا ٤٥[الکهف: ۴۵].

«و خدا بر هر چیزی توانا بوده (و هست)».

اما قدرت در انسان صفتی است که با آن هر کاری را بخواهد، می‌تواند انجام دهد و کلمه‌ی قادر اسم فاعل از قدرت است؛ مثلاً گفته می‌شود که فلانی بدون هیچ آمادگی قبلی می‌تواند سخنرانی نماید و یا مقالاتی را بنویسد و یا آدمی می‌تواند ساعت، تجهیزات مختلف، انواع هواپیماها و یا هر آنچه را برایش ممکن است، بسازد. البته قدرت آدمیان محدود است در حالی که قدرت خداوند مطلق است و جز خداوند هیچ‌کس دیگر به قدرت مطلق داشتن توصیف نمی‌گردد.

خداوند مقتدر جهان را به تنهایی و با قدرتش آفریده است، بدون این که کسی او را کمک و یاری نماید و نیازمند راهنمایی کننده‌ای نبوده و با هیچ مشاوری مشورت ننموده است. خداوند می‌فرماید:

﴿مَّآ أَشۡهَدتُّهُمۡ خَلۡقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَا خَلۡقَ أَنفُسِهِمۡ وَمَا كُنتُ مُتَّخِذَ ٱلۡمُضِلِّينَ عَضُدٗا ٥١[الکهف: ۵۱].

«من ابلیس و فرزندانش را به هنگام آفرینش آسمان‌ها و زمین، و (حتی برخی از) خودشان را هم به هنگام آفرینش (برخی از) خودشان (در صحنه‌ی خلقت) حاضر نکرده‌ام و گمراهسازان را دستیار و مددکار خود نساخته‌ام (و اصلاً به دستیار و مددکار نیازی ندارم)».

﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِينَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا لَهُمۡ فِيهِمَا مِن شِرۡكٖ وَمَا لَهُۥ مِنۡهُم مِّن ظَهِيرٖ ٢٢[سبأ: ۲۲].

«(ای پیغمبر! به مشرکان) بگو: کسانی را به فریاد بخوانید که به جز خدا (معبود خود) می‌پندارید. (اما بدانید آن‌ها هرگز گرهی از کارتان نمی‌گشایند و سود و زیانی به شما نمی‌رسانند؛ چرا که) آن‌ها در آسمان‌ها و زمین به اندازه‌ی ذره‌ای چیزی و قدرتی ندارند، و در آسمان‌ها و زمین کم‌ترین حق مشارکت (در خلقت و مالکیت و اداره‌ی جهان) نداشته (و انباز خدا نمی‌باشند) و خداوند در میانشان یاور و پشتیبانی ندارد (تا در اداره‌ی مملکت کائنات بدو نیازمند باشد)».

آفرینش، صادق‌ترین گواه بر قدرت مطلقه و اراده‌ی تام خداوند است. جز قادر مقتدر مرید کس دیگری نمی‌تواند بیافریند. اوست که هر آنچه بخواهد انجام می‌دهد. یکی از راه‌های استدلال قرآن کریم برقدرت و اراده‌ی خداوند استدلال به آفرینش است؛ مثلاً هنگامی که خداوند اراده کرد که قدرتش را برای زکریا به اثبات برساند بدو فرزندی عطا کرد در حالی که خود زکریا پیر گشته و زنش نازا بود. خداوند می‌فرماید:

﴿قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞ وَقَدۡ خَلَقۡتُكَ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ تَكُ شَيۡ‍ٔٗا ٩[مریم: ۹].

«فرمود: (مطلب) همین گونه است (که پیام داده است) پروردگار تو گفته است: این کار برای من (که خدایم؛ و از هیچ، همه چیز را آفریده‌ام، و از جمله خود) تو را که قبلاً هیچ نبودی، هستی بخشیده‌ام، آسان است».

﴿لِّلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ يَهَبُ لِمَن يَشَآءُ إِنَٰثٗا وَيَهَبُ لِمَن يَشَآءُ ٱلذُّكُورَ ٤٩ أَوۡ يُزَوِّجُهُمۡ ذُكۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَيَجۡعَلُ مَن يَشَآءُ عَقِيمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِيمٞ قَدِيرٞ ٥٠[الشوری: ۴۹-۵۰].

«مالکیت و حاکمیت آسمان‌ها و زمین از آن خدا است، هر چه بخواهد می‌آفریند، به هر کس که بخواهد دخترانی می‌بخشد و به هر کس که بخواهد پسرانی عطا می‌کند و یا این که هم پسران می‌دهد و هم دختران، و خدا هر که را بخواهد نازا می‌کند. او بس آگاه و توانا است».

این آیات چقدر واضح و روشن دلایل قدرت خداوند قادر مقتدر را بیان می‌فرماید.

[۳۹] برای توضیح بیشتر آیه مراجع شود به تفسیر نور تألیف دکتر مصطفی خرم‌دل(م).