اسماء الحسنی

فهرست کتاب

مقدمه مؤلف

مقدمه مؤلف

سپاس و ستایش از آن خداوند شناخته شده به نیکی‌ها، خدایی که در ازل و ابد موصوف به کمال می‌باشد و از نقص، شبیه، شریک و ضد، پاک و منزه است، و منزه است از این که همسر و فرزندی داشته باشد. خدایی که در عظمت، کبریائی، عزت، بقاء ملک، بخشایندگی و بسیار احسان‌کنندگی بی‌نظیر است. بخشنده‌ای که با فضلش هر که را بخواهد، هدایت می‌کند و با عدالتش هر کدام از بندگان را که بخواهد، گمراه می‌کند و در کتاب کریمش بر وفق آنچه در علم قدیمش گذشته، از سعادت و شقاوت، خبر داده است. خداوندمی‌فرماید:

﴿وَمَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهۡتَدِ[الاسراء: ۹۷] [۱].

«خدا هر کس را رهنمود کند، راه‌یاب او است».

و می‌فرماید:

﴿وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ ٣٣[غافر: ۳۳].

«خدا کسی را که گمراه سازد، هیچ راهنما و راهبری نخواهد داشت».

خداوند به عبادت‌کنندگان و زاهدان که طاعت و مناجات او را به جای می‌آورند و خود را به او مشغول کرده‌اند، حلاوت و لذت مناجات را می‌چشاند و به فضل عظیمش هر کس را که بخواهد به بارگاه قدسیش یعنی بارگاه اسماء و صفات حسنی، اختصاص می‌دهد و او را از سیاهی پلیدی‌های نفسانی پاک گردانده و دوری و مسافت را از او دور می‌گرداند و قلوب دوستانش را به نور اسماء و صفات، نورانی می‌کند و ایشان را با جام شراب دوستی سیراب می‌گرداند، پس با جام عشقش مست گشته، بی‌آن که جام شراب دنیوی سرنهند. خداوند از راه اسماء حسنی و صفات علیا برایشان متجلی می‌گردد و صورت زیبای محبوب را در گوشه و کناره‌های جهان مشاهده می‌کنند، حال که در انوار اسماء و صفات شناورگردند، در ملک و ملکوت، عجایب بسیار بینند و حضرت حق در مجالس انس مقربین در بارگاه قدسی خویش با ایشان هم‌نشینی کند و با فضل و احسان خود ایشان را در ملکش به سیر درآورد و ایشان در حقیقت پادشاهان‌اند. در حالی که نفوس خود را کشته‌اند. پس خداوند زنده و پاینده، حیاتی پاک قبل از روز میعاد به نفس‌هایشان عطا می‌کند و از تحفه‌ها و میوه‌های بهشت بدیشان می‌خوراند و هدایای گران‌قیمتی دریافت می‌دارند و به ثمرات مقامات بلند و احوال عالی دسترسی می‌یابند. پاک و منزه است خدایی که به فضل و احسانش، انواع نعمت‌ها را بر سر این بندگان می‌ریزد و ایشان را با انوار تجلی اسماء و صفات گرامی می‌دارد.

سپاس خدایی را که ما را بر اسلام هدایت داد و ما را از امت سرور بشریت و چراغ تاریکی‌ها یعنی حضرت محمد صقرار داد؛ پیامبری که با نورش تاریکی‌های کفر را محو کرد، و متصف به مقام محمود است و پیامبری که صاحب پرچم برافراشته و حوض و بلندی مقام در روزی است که گواهان به پا می‌خیزند. و شهادت می‌دهم که هیچ فرمانروا و فریادرسی جز «الله» وجود ندارد، یکتاست و شریکی ندارد؛ شهادتی خالصانه و توحیدی که خالی از شرک و الحاد است و شهادت می‌دهم که محمد بنده‌ی برگزیده‌ی خداست و رسول مورد رضایت اوست و هدایت‌گر به سوی راه رستگاری است. درود خداوند بر پیامبر و آل نورانی و گرامی و اصحاب صاحب مجد او! اما بعد خداوند می‌فرماید:

﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا[الاعراف: ۱۸۰].

«خدا دارای زیباترین نام‌ها است، او را بدان نام‌ها فریاد دارید و بخوانید».

معنای ﴿فَٱدۡعُوهُاین است که با این اسماء او را تسبیح و ذکر نموده و بندگی‌اش نمایید. خداوند متعال در چار موضع نام‌هایش را به اسماء الحسنی متصف کرده است: اولین آن در سوره‌ی اعراف است:

﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا[الاعراف: ۱۸۰].

«خدا دارای زیباترین نام‌ها است، او را بدان نام‌ها فریاد دارید و بخوانید».

دومی در آخر سوره‌ی اسراء است که می‌فرماید:

﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْ ٱلرَّحۡمَٰنَۖ أَيّٗا مَّا تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ[الاسراء: ۱۱۰].

«بگو: خدا را با الله یا رحمان به کمک بطلبید. خدا را به هر کدام از (اسماءالله) بخوانید، او دارای نام‌های زیبا است».

سومی در سوره‌ی طه است که می‌فرماید:

﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ ٨[طه: ۸].

«او خداست و جز خدا معبودی نیست. او دارای نام‌های نیکو است».

وچهارمی در سوره‌ی حشر است که می‌فرماید:

﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ[الحشر: ۲۴].

«او خداوندی است که طراح هستی و آفریدگار آن از نیستی و صورتگر جهان است، دارای نام‌های نیک و زیبا است».

مراد از اسماءالحسنی اوصاف نیکوست و آن عبارت است از: وحدانیت خدا، جلال، عزت، احسان و دوری از شبیه مخلوق بودن. پس هنگامی که تو با اسماء حسنی خدا را به یاد می‌آوری، این اوصاف خداوند برایت نمایان می‌گردد. امام بخاری به نقل از ابوهریرهسمی‌فرماید که: رسول‌اللهصفرمود: «إنَّ لِلَّهِ تِسْعَةٌ وَتِسْعُونَ اسْمًا، مِائَةٌ إِلاَّ وَاحِدًا، لاَ يَحْفَظُهَا أَحَدٌ إِلاَّ دَخَلَ الْجَنَّةَ» «خداوند دارای ۹۹ اسم [صد منهای یک] می‌باشد، کسی که آن را حفظ کند، داخل بهشت می‌گردد» [۲]. و در روایتی دیگر می‌فرماید: «إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَةً وَتِسْعِينَ اسْمًا مِائَةً إِلَّا وَاحِدًا، وَإِنَّهُ وِتْرٌ يُحِبُّ الْوِتْرَ مَنْ حَفِظَهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ» «خداوند دارای ۹۹ اسم [صد منهای یک] می‌باشد، او فرد است و فرد را دوست دارد. کسی که آن را حفظ کند، وارد بهشت می‌شود» [۳]. ای دوستان! بدانید که به درستی خداوند از بنده‌اش جز عبادت چیزی نمی‌خواهد. خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦[الذریات: ۵۶].

«من پری‌ها و انسان‌ها را جز برای پرستش خود نیافریده‌ام».

و هرگز خداوند پرستش نمی‌شود مگر این که شناخته شود و شناخته نمی‌شود مگر این که او را یاد کنند و خداوند این امر را بر ما آسان گردانیده است آن جا که می‌فرماید:

﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا[طه: ۸].

«خدا دارای زیباترین نام‌ها است، او را بدان نام‌ها فریاد دارید و بخوانید».

یعنی او را تسبیح کرده و به یاد آورید و او را به واسطه‌ی آن نام‌ها بپرستید تا هنگامی که به بلندترین پله رسیده و از جام معرفتش بنوشید. پیامبر می‌فرماید: به درستی خداوند ۹۹ اسم دارد کسی که آن را بشمارد و ذکر کند وارد بهشت می‌شود [۴]. معنی «أَحْصَاهَا» یعنی جمع‌آوری، شمارش و حفظ آن‌ها. هم‌چنین دعا کردن با آن‌ها، تکرار تلاوتش در حالی که نسبت به معانی آن‌ها عالم است. اسماء حسنی عبارت است از: صفات عالی خداوند، نه ذات خداوند؛ چون در توانایی انسان نیست که درباره‌ی ذات خداوند بحث کند. زیرا عقل بشری در فهم آن کوتاه است. به این خاطر به میزانی مکلف شده‌ایم که در تنزیه اسماء در توان ما باشد. خداوند می‌فرماید:

﴿فَسَبِّحۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلۡعَظِيمِ ٧٤[الواقعة: ۷۴].

«پس نام پروردگار بزرگوار خود را ورد زبان ساز».

﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى ١[الأعلی: ۱].

«تسبیح و تقدیس کن پروردگار والامقام خود را».

و از تفکر در ذات خداوند نهی شده‌ایم و به تفکر در مخلوقات و آفریده‌های خداوندی امر شده‌ایم. پیامبر اسلام صمی‌فرمایند: «در آفرینش‌های خداوندی تفکر کنید و در ذات خداوند تفکر نکنید که هلاک می‌شوید». ای دوستان! بدانید که در هر اسمی، صفتی است که در غیر آن و در اسماء دیگر آن صفت موجود نمی‌باشد. و تمامی آنچه در پهنه‌ی گیتی، آشکار می‌گردد از مظاهر اسماء است و آدمی اسیر اسماء است. هیچ اسمی ترک نمی‌شود مگر این که اسمی دیگر تجلی می‌یابد؛ زیرا هر اسمی آسمان و مدارهای خاص خود را دارد که حق در آن متجلی می‌گردد و حکمت ویژه‌ی این اسماء با دست خدمتگزارانی از ملائکه‌ی نورانی بر قلب کلمه‌ی محرک در روح ویژه‌ی این اسم و معنای آن نزول می‌یابد. هیچ چیزی در طبیعت یافت نمی‌شود مگر این که لطف و حکمت خداوندی براساس مشیت و اراده‌ی ازلی خداوند در آن نهفته است. خداوند می‌فرماید:

﴿فَٱلۡمُدَبِّرَٰتِ أَمۡرٗا ٥[النازعات: ۵].

«و سوگند به همه‌ی چیزهایی که به اداره‌ی امور می‌پردازند».

از این جا با ذکر اسماء آثار آن در ارواح رشد می‌یابد و برنفس‌ها نور آن‌ها تابیدن می‌گیرد و هر آنچه در جهان هست، همه از آثار اسماء الله می‌باشد و هیچ چیز نیست جز اسماء خداوند.

خداوند می‌فرماید:

﴿رَبُّنَا ٱلَّذِيٓ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ ٥٠[طه: ۵۰].

«پروردگار ما، آن کسی است که هر چیزی را وجود بخشیده است و سپس رهنمودش کرده است».

در مقابل، وظیفه‌ی ما چیزی جز اطاعت و انجام عمل خیر و مناجات با حق به وسیله‌ی اسماء حسنی و متخلق شدن به آن صفات نیست؛ زیرا آدمیان مظهر اسماء و صفات و آینه‌ی نمود آن هستند؛ گویی که او صورت کاملی از اسرار الهی است، صاحب معانی رحمانی، هنگامی که خداوند با اسم «حی» بر ارواح متجلی می‌شود، حیات پا می‌گیرد و از روحش در انسان می‌دمد و او آقای موجودات می‌گردد. و اسامی را به آدم می‌آموزد و ملائکه‌ی آسمان بر او سجده می‌برند و با اسم نور بر خورشید می‌تابد و خورشید چون نور و روشنایی در می‌آید و این چنین سالک با نور یقین چیزهایی را می‌بیند که از فهم دیگر مخلوقات دور است. هم‌چنان که سالک با کثرت ذکر و یاد خدا موقعیت‌های اسماء و صفات و تجلیات مختلف آن‌ها قرار می‌گیرد تا به وسیله‌ی عنایت خداوندی به آن‌ها متصف شود. هم‌چنین براساس نوری از جانب خداوند به سیر در آسمان علم و حکمت می‌پردازد و پوشیده‌ها یکی یکی از او دور شده به گونه‌ای که به مرحله‌ی شهود می‌رسد. پس هنگامی که به مرحله‌ی شهود رسید با مشاهده‌ی مذکور از ذکر فارغ می‌شود. کسی که می‌خواهد ارتقاء یابد، باید بداند که صفات خدا شناخته نمی‌شود، مگر بعد از شناخت میزان تأثیرشان در موجودات. و به میزان علم، میزان معرفت حصول می‌یابد. و مثال آن عبارت است از این که کسی که رازق از اسماء حسنی را به یاد می‌آورد موجودات زیادی از انس و جن و نبات و حیوان و امثال آن را مشاهده می‌نماید که از قوت‌هایی که خداوند برای ایشان قرار داده رزق دریافت می‌دارند. و شاید حکمت خداوند از یادآوری اسماء حسنی این باشد که آدمیان خود را بدان نام‌ها زینت دهند به گونه‌ای که با یادآوری اسم کریم، به صفت کرم آراسته گردند و با یادآوری اسم حلیم صفت حلیم، در آن‌ها تجلی یابد و از اسم ودود، صفت مهربانی یابند و به همین گونه بقیه‌ی اسماء مطابق امر بیان شده در کلام پیامبر صهستند که فرمود: «با اخلاق خدایی خود را زینت دهید». معنی این جمله این است که تمامی اسماء برای آراستن آدمیان بدان است مگر اسم «الله» که آن برای متعلق گشتن است. و به این ترتیب آثار این نام‌ها بر کسی که خود را بدان بیاراید، ظهور می‌یابد. پس ای دوست! بدان که هر اسمی دری دارد که از آن وارد می‌شود و پله‌ای که با آن بالا می‌رود و حالات روحانی که بدان صعود می‌یابد و پایانی که آن جا قرار می‌گیرد. پس اسمی را که بر زبان می‌آوری از این پله بالا می‌رود و به این شیوه اوج می‌گیرد و در برج‌هایی از نور رهسپار گشته و پرده‌ها و پوشیدگی‌ها را از بین می‌برد، پس هنگامی که این اسم از دهان شخص خارج می‌گردد، در قالب صورت آن درآمده به سوی پروردگار گسیل می‌گردد.

خداوند می‌فرماید:

﴿إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ وَٱلۡعَمَلُ ٱلصَّٰلِحُ يَرۡفَعُهُۥ[فاطر: ۱۰].

«گفتار پاکیزه به سوی خدا اوج می‌گیرد و خدا کردار پسندیده را بالا می‌برد».

زیرا هر اسمی در آسمان دو در دارد: یکی، دری که از آن رزقش پایین می‌آید و دیگری، عملش از آن بالا می رود و از این جا نفس‌ها بر صورت علمشان و بدن‌ها بر شکل عملشان برانگیخته می‌شوند و مردم در این موقف متفاوت‌اند و کسی که چیزی را زیاد دوست دارد، بسیار نیز از آن یاد می‌کند و این مقامی است که نهایتی ندارد و دریایی است که ساحلی ندارد و آنچه مردمان در این میان به دست می‌آورند همانند این است که گنجشکی از دریای بی‌پایانی آب بنوشد. محدود کردن و شمارش اسماء الله در وسع مخلوقات نیست؛ زیرا تعداد آن‌ها بسیار است در حالی که مسمی یکی است:

﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱللَّهَ أَوِ ٱدۡعُواْ ٱلرَّحۡمَٰنَۖ أَيّٗا مَّا تَدۡعُواْ فَلَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ[الإسراء: ۱۱۰].

«بگو: (خدا را) با الله یا رحمن به کمک بطلبید (فرق نمی‌کند) خدا را به هر کدام بخوانید، او دارای نام‌های زیبا است».

مشهورترین این اسماء همان است که در حدیثی که ترمذی از ابوهریره سنقل کرده، پیامبر صفرمود: «به درستی خداوند ۹۹ اسم دارد، کسی که آن را بشمارد، وارد بهشت می‌گردد». و آن‌ها برحسب روایت ترمذی عبارت‌اند از:

«هُوَ اللَّهُ الَّذِى لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ، الرَّحِيمُ، الْمَلِكُ، الْقُدُّوسُ، السَّلاَمُ، الْمُؤْمِنُ، الْمُهَيْمِنُ، الْعَزِيزُ، الْجَبَّارُ، الْمُتَكَبِّرُ، الْخَالِقُ، الْبَارِئُ، الْمُصَوِّرُ، الْغَفَّارُ، الْقَهَّارُ، الْوَهَّابُ، الرَّزَّاقُ، الْفَتَّاحُ، الْعَلِيمُ، الْقَابِضُ، الْبَاسِطُ، الْخَافِضُ، الرَّافِعُ، الْمُعِزُّ، الْمُذِلُّ، السَّمِيعُ، الْبَصِيرُ، الْحَكَمُ، الْعَدْلُ، اللَّطِيفُ، الْخَبِيرُ، الْحَلِيمُ، الْعَظِيمُ، الْغَفُورُ، الشَّكُورُ، الْعَلِىُّ، الْكَبِيرُ، الْحَفِيظُ، الْمُقِيتُ، الْحَسِيبُ، الْجَلِيلُ، الْكَرِيمُ، الرَّقِيبُ، الْمُجِيبُ، الْوَاسِعُ، الْحَكِيمُ، الْوَدُودُ، الْمَجِيدُ، الْبَاعِثُ، الشَّهِيدُ، الْحَقُّ، الْوَكِيلُ، الْقَوِىُّ، الْمَتِينُ، الْوَلِىُّ، الْحَمِيدُ، الْمُحْصِى، الْمُبْدِئُ؛ الْمُعِيدُ، الْمُحْيِى، الْمُمِيتُ، الْحَىُّ، الْقَيُّومُ، الْوَاجِدُ، الْمَاجِدُ، الْوَاحِدُ، الصَّمَدُ، الْقَادِرُ، الْمُقْتَدِرُ، الْمُقَدِّمُ، الْمُؤَخِّرُ، الأَوَّلُ، الآخِرُ، الظَّاهِرُ، الْبَاطِنُ، الْوَالِى، الْمُتَعَالِى، الْبَرُّ، التَّوَّابُ، الْمُنْتَقِمُ، الْعَفُوُّ، الرَّءُوفُ، مَالِكُ الْمُلْكِ، ذُو الْجَلاَلِ وَالإِكْرَامِ، الْمُقْسِطُ، الْجَامِعُ، الْغَنِىُّ، الْمُغْنِى، الْمَانِعُ، الضَّارُّ، النَّافِعُ، النُّورُ، الْهَادِى، الْبَدِيعُ، الْبَاقِى، الْوَارِثُ، الرَّشِيدُ، الصَّبُورُ».

ای برادر! بدان که یادآوری اسماء باعث نزدیکی قلب به مذکور شده، انس به «الله» را به ارث می‌آورد و روح به اسرار اسماء گشوده می‌گردد و به عظمت خالق پی می‌برد.

یادآوری خداوند ثنای محض و اقرار به وحدانیت خداوند است.

در حدیث قدسی آمده است که: «کسی که قرآن و یاد من او را از طلب باز دارد، بهترین چیز طلب‌کنندگان را به او اعطاء می‌کنم». خداوند ما را از زمره‌ی کسانی قرار دهد که:

﴿إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَإِذَا تُلِيَتۡ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُهُۥ زَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٢[الانفال: ۲].

«کسانی که هر وقت نام خدا برده شود، دل‌هایشان هراسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنان خوانده می‌شود، بر ایمانشان می‌افزاید، وبر پروردگار خود توکل می‌کنند».

و از زمره‌ی کسانی که:

﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ ٢٨[الرعد: ۲۸].

«آن کسانی که ایمان می‌آورند و دل‌هایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا می‌کند. هان! دل‌ها با یاد خدا آرام می‌گیرند».

خداوندا! از تو می‌طلبیم تا به ما علم عطا فرمایی و از آن علم به ما نفع عطا نمایی و علم ما را در روز دیدارت، حجت علیه ما قرار ندهی ای رب العالمین! و درود و سلام و برکات بر حضرت محمد ص، پیامبر امی و بر خاندان و اصحابش در هر زمان و نفسی که خداوند به تعداد آن علم و احاطه دارد!.

مؤلف: سلیمان سامی محمود

[۱] در ترجمه‌ی آیات این کتاب از تفسیر نور، تألیف: دکتر مصطفی خرم‌دل استفاده شده است. [۲] اللؤلؤ والمرجان، ج۳، ص ۲۹۸، ترجمه‌ی ابوبکر حسن‌زاده. [۳] همان منبع قبلی. [۴] همان منبع قبلی.