اسماء الحسنی

فهرست کتاب

الودود أ

الودود أ

«الودود» اسمی از اسماء الله است ودود صیغه‌ی مبالغه بر وزن فعول یعنی بسیار با محبت و بسیار دوستدار. خداوند بندگانش را با عشق و محبت آفرید و با دوستی و محبت با ایشان برخورد می‌کند. در حق گناهکارانشان نیکی کرده و آنان را می‌بخشد و توبه‌ی ایشان را می‌پذیرد. خداوند ودود عشق و محبت بسیاری نسبت به بندگان فرمانبردار خود دارد زیرا که خداوند محسنین و صابرین را دوست دارد و بدین خاطر می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوۡمَةَ لَآئِمٖۚ ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ ٥٤[المائدة: ۵۴].

«ای مؤمنان! هر کس از شما از آیین خود بازگردد (و از ایمان به کفرگراید، کوچک‌ترین زیانی به خدا نمی‌رساند و در آینده) خداوند جمعیتی را (به جای ایشان بر روی زمین) خواهد آورد که خداوند دوستشان می‌دارد و آنان هم خدا را دوست می‌دارند. نسبت به مؤمنان نرم و فروتن بوده و در برابرکافران سخت و نیرومندند، در راه خدا جهاد می‌کنند و به تلاش می‌ایستند و از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای (در اطاعت از فرمان یزدان) هراسی به خود راه نمی‌دهند. این هم فضل خدا است (که کسی دارای چنین اوصافی باشد) خداوند آن را به هر کس که بخواهد (به خیر و خوبی نائل شود) عطا می‌کند و خداوند دارای فضل فراوان و (انعام بی‌شمار است و از مستحقان آن) آگاه است».

دوستی و محبت خداوند با بندگان همچون محبت و دوستی بندگان با همدیگر نیست و هیچ اثر انفعالی در خداوند به وجود نمی‌آید و هیچ شباهت و هم شکلی میان خدا و بندگان وجود ندارد؛ زیرا که ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞ[الشوری: ۱۱]. «هیچ چیز مثل و مانند او نیست». بندگان به خاطر همدردی و دلسوزی و یا به خاطر به دست آوردن منفعتی به همدیگر انس و الفت می‌یابند در حالی که خداوند بی‌نیاز از جهانیان بوده و هیچ احتیاجی به همدردی و دلسوزی شخص و یا منفعت کسب کردن از طریق او ندارد، بلکه تمامی مخلوقات محتاج رحمت و فضل خداوند هستند و ایشان را بدین خاطر دوست دارند که آنان حریص‌اند تا راه سعادت وجودشان را بیابند و می‌خواهند که نفس‌هایشان را با ایمان و تقوی و عمل صالح نجات دهند. عشق و محبت خداوند در حق بندگان عبارت است از: سرپرستی و یاری ایشان تا رحمت و مغفرت و رعایت و عنایت خود را شامل حال ایشان گرداند. بدین خاطر اسم ودود همراه با اسم رحیم آمده است و می‌فرماید:

﴿إِنَّ رَبِّي رَحِيمٞ وَدُودٞ ٩٠[هود: ۹۰].

«بی‌گمان پروردگار من بسیار مهربان (درحق بندگان پشیمان و) دوستدار (مؤمنان توبه کار) است».

و بار دیگر اسم ودود به همراه مغفرت آمده است و می‌فرماید:

﴿وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلۡوَدُودُ ١٤[البروج: ۱۴].

«خدا آمرزگار و دوستدار (بندگان مؤمن) است».

خداوند رحیم غفور ودود، دوستدار دوستانش بوده و از ایشان راضی است و بدانان پاداش داده و از ایشان دفاع می‌نماید و با کمک‌های خویش آنان را تأیید می‌کند و قدم‌هایشان را ثابت می‌گرداند و آنان را از خشم و غضب کافران محفوظ می‌دارد و آنان را در نزد کسانی که در حضورش هستند نام می‌برد، و این بندگان را از زمره‌ی شاهدین می‌نویسد، و سختی‌هایشان را برطرف کرده، دعاهایشان را پاسخ می‌دهد توبه‌هایشان را پذیرفته فضل فراوانی بر ایشان ارزانی می‌دارد و جدا کننده‌ی حق از باطل برایشان قرار می‌دهد، و در هر آنچه در آن اختلاف می‌ورزند ایشان را هدایت می‌کند و آنان را از ظلمت‌ها بیرون آورده و به سوی نور رهنمون می‌گردد و به هرکدام که بخواهد فرزانگی و حکمت عطا می‌کند و به صدقات ایشان فزونی می‌بخشد. اگر فراموش کرده و یا خطایی کردند ایشان را مورد بازخواست قرار نمی‌دهد و نعمت‌هایش را برایشان کامل می‌گرداند. سینه‌هایشان را برای پذیرش اسلام گشاده گردانده دریچه‌های برکت را در آسمان و زمین به رویشان می‌گشاید، بیماری‌های نفسانی آنان را مداوا کرده و بغض و کینه را از قلب‌هایشان دور می‌کند و بدانان آرامش عطا می‌کند، و هر لحظه بر هدایت و قدرتشان می‌افزاید، و آنان را جانشینان خود در زمین می‌گرداند و دینشان را پابرجا می‌دارد و بعد از ترس و سختی، امنیت در میانشان ایجاد می‌کند حال و وضع و اعمالشان را خوب و نیکو می‌گرداند و ایشان را به سوی کلامی پاک هدایت می‌کند و آنان را از راه‌هایی که به ذهنشان نمی‌رسید روزی می‌رساند و بعد از این که هدایت یافتند قلب‌هایشان را دچار زیغ و انحراف نمی‌گرداند و کافران را بدانان مسلط نمی‌گرداند. بدانان زندگانی پاک و پاکیزه‌ای ارزانی داشته متاعی نیکو فراچنگ می‌آورند. این‌ها بعضی از مظاهر دوستی خداوند در حق بندگان صالحش در زندگی دنیاست.

اما در آخرت خداوند بدین بندگان مقام و منزلت و درجات رفیع عطا کرده گناهانشان را می‌بخشد و بدانان پاداش عطا می‌گرداند و کارهای ناشایستی را که انجام داده‌اند می‌بخشد و برابر با بهترین عملی که انجام داده‌اند بدانان پاداش ارزانی می‌دارد و نسیم رحمتش را بر آنان وزیدن می‌گیرد و آنان را از آتش جهنم مصون می‌دارد و آنان را به باغ‌هایی می‌برند که رودخانه‌هایی در زیر درختانش روانند. هر آنچه را بطلبند بر ایشان مهیا می‌گردد و چشمانشان لذت می‌برند. مأوی و منزلی از فضل خداوند بدیشان عطا می‌گردد و هیچ رنج و سختی ندیده و هیچ خستگی احساس نمی‌کنند. هراس بزرگ رستاخیز نه تنها ایشان را غمگین نمی‌سازد، بلکه فرشتگان به استقبال آنان می‌شتابند و برای تبریک و شادباش پذیرای ایشان می‌گردند و برایشان کاسه‌ها و جام‌های زرین به گردش انداخته می‌شود. نور ایمان و عمل صالح ایشان پیشاپیش و از سمت راستشان رو به جانب بهشت در حرکت است برای آنان چیزهایی آماده گردیده که هیچ چشمی آن را ندیده هیچ گوشی وصفش را نشنیده و بر هیچ قلبی از بشر خطور نکرده است. و این بعضی از مظاهر دوستی و محبت خداوند در حق بندگان صالحش در آخرت است.

خداوند تمامی این معانی را در اوج بلاغت و ایجاز و زیبایی در این کلامش در سوره‌ی مریم بیان داتشه است که:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَيَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا ٩٦[مریم: ۹۶].

«بی‌گمان کسانی که ایمان می‌آورند و کارهای شایسته و پسندیده انجام می‌دهند خداوند مهربان آنان را دوست می‌دارد و محبت ایشان را به دل‌ها می‌افکند».

و اگر اسم خداوند ودود را به معنی محبوب بر وزن مفعول برگزینیم، خداوند کسی است که بندگان صالح او را دوست دارند زیرا یقین دارند که پروردگارشان کسی است که با نعمت‌ها و فضلش ایشان را پرورش داده و ثروتمندی و بی‌نیازی‌اش وسیع است و دارای حکم و عدل است و خداوندی است که دارای سلطنت مطلق و رحمت فراگیر و مشیت نافذ و قدرتی است که هیچ حد و مرزی ندارد و اوست که می‌تواند در ملکوت آسمان‌ها و زمین دخل و تصرف نماید. او مسبب اسباب است و آدمیان به درگاه فضل و رحمتش پناهنده می‌شوند هرگاه که غم و غصه و اندوه و کارها بر ایشان هجوم می‌آورند. آدمیان خداوند را بسیار دوست داشته و بدو عشق می‌ورزند و خود را در برابرش در اوج حقارت و خواری بروز می‌دهند و فرمان‌هایش را اجرا می‌کنند و برایش احترام خاصی قائل می‌شوند. هر لحظه یادش کرده، سپاسگزار اویند و او را می‌پرستند و فرمانبرداری بی‌چون و چرا دربرابر دستورات او می‌نمایند و با جان و مال در راهش جهاد می‌کنند. دوستی و عشق بدین معنا شایسته‌ی هیچ‌کس جز خداوند متعال نیست. مؤمن به پروردگارش انس و الفت گرفته و با یادش به قلب اطمینان و آرامش می‌دهد و هر گاه که آیاتش را می‌خواند ایمانش فزونی می‌یابد. مؤمن فقط یک محبوب و معشوق دارد که آن هم خداوند جهانیان است کسی که ملکوت جهانیان در دست اوست. اگر بنده چیزی را به صورت کسبی به چنگ آورد و خود برایش کوشیده باشد باز هم به توفیق و هدایت خداوندی است و اگر آنچه بدو رسیده بدون حساب باشد آن نیز براساس عنایت و توفیق و تسخیر خداوند جهانیان است. هر گاه امری بربنده مشکل و پیچیده گردید آن را به خداوند واگذار می‌کند و مطمئن می‌گردد که خداوند پیروزی را از آن او می‌گرداند زیرا که خداوند مهربان دوست داشتنی فقط اوست و جز او پروردگاری وجود ندارد. اگر احسان یکی از سبب‌های دوست داشتن باشد چه احسانی بالاتر از احسان خداوند نسبت به بندگان مؤمنش زیرا خداوند ایشان را بدان سبب که سعادتمند دنیا و آخرت گشته‌اند دوست می‌دارد سعادتی که هیچ انقطاع و نقصی در آن نبوده و هیچ‌کس مانع آن نمی‌شود، زیرا خداوند ایشان را به سوی دین اسلام هدایت فرموده است.

در اینجا فرقی دقیق میان محبت و مودت وجود دارد که ذوق سلیم آن را در می‌یابد؛ زیرا که در معنای مودت جدای از محبت، معنای اعطاء و بخشش نیز نهفته است خداوند می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمۡ أَوۡلِيَآءَ تُلۡقُونَ إِلَيۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ[الـممتحنة: ۱].

«ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خویش را به دوستی نگیرید. شما نسبت به ایشان محبت می‌کنید و مودت می‌ورزید».

یعنی با اسبابی از نصیحت کردن و ارشاد و اراده‌ی خیر نسبت بدیشان داشتن. خداوند ودود بسیار دوست می‌دارد. با اسباب محبتش بندگان را می‌آفریند و از خزانه‌های فضل و رحمتش بر ایشان می‌باراند. اگر انسانی بکوشد که آثار فضل خداوند ودود را در مورد یکی از سلول‌های بدنش آن هم در کل پیکره‌ی وجودش، از ابتدای خلق یک سلول و اعطای حیات بدان و چگونگی غذارسانی و نمو آن و هم‌چنین تولید مثل و تکثیر آن، و دیگر مظاهر حیات این یک سلول تحقیق نماید، باز امکان ندارد که احسان و انعامش را دریابد.

دسته‌ای از مردم نعمت‌های خداوند ودود را شناخته و از صمیم قلب او را دوست می‌دارند و با ادای واجبات به او نزدیکی جسته و با اجرای نوافل و سنت‌ها هر چه بیشتر خود را به خدا نزدیک می‌کنند و از زمره‌ی کسانی می‌گردند که خداوند در وصفشان چنین می‌فرماید:

﴿فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ[المائدة: ۵۴].

«خداوند جمعیتی را (به جای ایشان بر روی زمین) خواهد آورد که خداوند دوستشان می‌دارد و آنان هم خدا را دوست می‌دارند».

محبت عبارت است از: اشتیاقی دائمی همراه با قلبی شیفته و دلباخته. و باید که هر لحظه چه پنهان و چه آشکار یاد دوست را در دل داشته باشد و قلب مطابق مراد پروردگارش باشد و مشغول اجرای طاعت و بندگی و از مخالفت دوری جوید و آن چنان در محبت محبوب ازلی فرو رود که هیچ‌کس را همچون او دوست ندارد. محب حقیقی کسی است که فقط سلطنت محبوب را در قلب خود پذیرا باشد و فقط مشیت او را پذیرا گردد و نفس را در جهت اطاعت او سوق دهد و عقل در پی معرفت او باشد و روح سر بر آستان ربوبیتش نهد و مسرور از استغراق مشاهده‌ی جمال حضرت دوست گردد و به هر لحظه بر محبتش می‌افزاید و چون به مناجات و راز و نیاز با محبوبش پردازد شیرین و گوارا از آن جام بنوشد و چون در آستان قرب دوست درآید، لباسی مزین از دوستی و قرب پوشد. بدان که بنده به دو سبب پروردگار و مولایش را دوست می‌دارد: یکی این که بنده به احسان خداوند که بدو ارزانی داشته می‌نگرد و هر آنچه بدو عطا کرده را می‌بیند و قلب‌ها اسیر کسی هستند که بدیشان محبت و عشق بورزد. و این را دوستی و محبت هوی خوانند که به دست آوردنی است زیرا که آدمی با احسان خداوند پوشیده شده است و هر لحظه که بنده می‌نگرد منتی از منت‌های خداوندی را که هیچ در شمارش و حدود نیاید، در می‌یابد. همچون دانه‌ای که در سرزمین قلب پاکی کاشته شده و هر لحظه بر تعداد خوشه‌ها افزوده گردد، زیرا که بنده هر لحظه نعمت‌هایی جدید از یزدان را می‌بیند و هر لحظه که منت‌های ایزد بر او درخشیدن گیرد، قلبش نورانی می‌شود و ایمانش افزون گشته و نکته‌های باریک منت‌های خدا بر او کشف می‌گردد و خفایای این منت‌ها بر او آشکار می‌شود. بدین سبب محبت خداوند در دلش بزرگ و سترگ می‌گردد. دوم عبارت است از برداشتن پرده‌های خودپسندی و برداشتن موانع از رؤیت‌های قلبی، تا قلب جمال و کمال حق را رؤیت کند و جمال محبوب طبعا مورد پسند است. و این دو نوع لذت است که رابعه عدویه در شعری می‌گوید: «تو را دوست دارم، دو نوع دوست داشتن: یکی دوستی هوی و دیگری دوستی به خاطر خود تو. اما آنچه حب هوی است مرا به تو مشغول کرده و از دیگران بازداشته، اما دوستی‌ای که خود لایق آنی پرده‌های خودپسندی را از چشمانم برداشته و فقط تو را می‌بینم. در این و آن هیچ سپاس و تشکری از آن من نیست، بلکه در این و آن برای تو سپاس و ستایش است». بدین سبب است که رابعه محبت دومی را ناشی از مشاهده‌ی جمال الهی براساس اهلیت شخص می‌داند جدای از محبت اولی و اگر شخص اهلیت هر دو را داشت زیرا که این نیز از او و به خاطر اوست بنده هیچ نقشی در کسب آن ندارد در حالی که محبت اولی بر اثر کسب بنده به دست می‌آید و عمل بنده معلول آن است و این سخنش که: (مشغول شدن به تو مرا از دیگران بازداشته) آن مسببی است از جانب محبت نه نفس شخص، و این گفته‌اش که: (دوستی تو پرده‌های خودپسندی را از چشمان قلبم برداشته تا آخر کلام)، خبر از این است که هر دو نوع محبت همه از او و به سوی او و برای اوست و اگر در پی حقیقت مطلب باشیم، هیچ کدام از این دو نوع محبت کسبی نیست. البته به اعتبار حقیقت بلکه خداوند خود حامد و محمود است.

اما بدان که محبتی که از مشاهده‌ی جمال دوست حاصل گردد، قوی‌تر و بهتر از محبتی است که از مشاهده‌ی نیکی‌ها و احسان دوست حاصل می‌گردد. بدان که خداوند ودود هر دوستی و محبتی را که از هر کسی سر زند با دوستی و محبتی فزون‌تر و با برکت‌تر از جانب خویش پاسخ گوید. ابوهریره س گوید: پیغمبر صگفت: «خداوند می‌فرماید: من مطابق عقیده‌ای که عبدم نسبت به من دارد عمل می‌کنم، هر وقت مرا یاد کند و ذکر نماید، با او هستم، اگر مرا در دل خود ذکر کند من هم او را در پیشگاه خود ذکر خواهم کرد، اگر در میان جماعتی مرا ذکرکند، من هم در بین جماعت بهتر او را ذکر می‌کنم، اگر وجبی به من نزدیک شود، متری به او نزدیک خواهم شد و اگر متری به من نزدیک شود دو متر به او نزدیک خواهم شد، اگر به حالت عادی و آهسته به سوی من بیاید، به سرعت به سوی او خواهم رفت» [۳۰]. و شاهد بر صدق این گفتار این کلام خداوند است که:

﴿وَٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ زَادَهُمۡ هُدٗى وَءَاتَىٰهُمۡ تَقۡوَىٰهُمۡ ١٧[محمد: ۱۷].

«کسانی که راهیاب شده‌اند، خداوند بر راهیابی ایشان می‌افزاید و تقوای لازم را بدیشان عطا می‌نماید».

خداوند ودود سبحان هیچ‌گاه از بنده‌ای که محبتی خالصانه و عشقی پاک نسبت به خداوند دارد، خشمگین نمی‌شود. بنده‌ای که هر آنچه موجبات خشنودی و رضایت خداوند شود را جسته و با آن خود را به خدا نزدیک می‌گرداند. در حدیث امام بخاری از حضرت ابوهریره روایت شده که رسول‌الله صفرمودند: «خداوند می‌فرماید: هر کسی که با دوست و ولی من دشمنی بکند، پس به تحقیق با او اعلان جنگ می‌کنم، و بنده‌ی من به هیچ چیزی، پسندیده‌تر در نزد من به من تقرب نمی‌جوید بهتر از آنچه که بر او فرض کرده‌ام، و همیشه بنده‌ی من به وسیله‌ی نوافل به من تقرب می‌جوید تا این که او را دوست می‌دارم و زمانی که او را دوست بدارم گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشم او می‌شوم که با آن می‌بیند و دستش می‌شوم که با آن یورش می‌برد و پایش می‌شوم که با آن راه می‌رود و اگر از من چیزی بخواهد به او می‌دهم و اگر از من پناه بخواهد پناهش می‌دهم». بنگر که در نزدیکی به خداوند ودود چه خیر و برکاتی نصیب آدمی می‌شود ـ خداوند ودود چون که رحمتش وسیع بوده و احسانش فراوان است ـ اگر بنده‌ای گناهکار یا مشرک استغفار نماید، توبه‌اش را قبول کرده و با او از در دوستی و احسان و رحمت وارد می‌گردد.

خداوند از زبان حضرت شعیب هنگامی که قومش را به بازگشت به سوی خداوند فرا می‌خواند می‌فرماید:

﴿وَٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِۚ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٞ وَدُودٞ ٩٠[هود: ۹۰].

«از پروردگارتان آمرزش (گناهان خود را) بخواهید و بعد (از هر گناه و لغزشی که در زندگی مرتکب می‌شوید پشیمان شوید و) به سوی او برگردید. بی‌گمان پروردگار من بسیار مهربان (در حق بندگان پشیمان و) دوستدار (مؤمنان توبه کار) است».

اگر آنان نصیحت پیامبرانشان را می‌پذیرفتند و خود را در برابر نفحات خداوند ودود قرار می‌دادند، خیر زیادی عایدشان می‌گشت؛ اما ایشان این گونه عمل نکردند در نتیجه مورد غضب و خشم خداوند قرار گرفتند. خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّ بَطۡشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ ١٢ إِنَّهُۥ هُوَ يُبۡدِئُ وَيُعِيدُ ١٣ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلۡوَدُودُ ١٤ ذُو ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡمَجِيدُ ١٥[البروج: ۱۲-۱۵].

«بی‌گمان پروردگارت یورش و تاخت بردن و درهم کوبیدن و کیفر رساندنش سخت و شدید است. او است که قبلاً آفرینش را آغازیده است و اوست که بعداً آفرینش را دوباره باز می‌گرداند، خدا آمرزگار و دوستدار (بندگان مؤمن) است و او صاحب تخت (حکومت مطلقه بر عالم هستی) و دارای مجد و عظمت است».

خداوند، بخشنده و دوستدار مؤمنی است که از مقام با عظمت الهی ترس در دل داشته نفسش را از دچار شدن به هوی و هوس باز دارد و به سوی خداوند بازگشت نموده و در پی دستیابی به نفحات رحمت خداوند است و خداوند در حق بنده‌ای که دچار طغیان گشته و زندگی دنیا را برگزیده است، او را در هم کوبیده و به کیفر اعمالش می‌رساند، آنچنان که خداوند از ما می‌خواهد که محبت خداوند ودود را در دل داشته باشیم، هم‌چنان نیز بر ما واجب گردانیده که پیامبر اسلام صرا از وجود خودمان نیز بیشتر دوست بداریم و به او عشق بورزیم. و ایمان ما کامل نمی‌گردد مگر به این وسیله، زیرا خداوند خیری را که برای ما فرستاده بر دستان پیامبر صجاری گشته است و کتاب کریمش را بر او نازل گردانیده است؛ زیرا که پیامبر صبه ما عشق می‌ورزد و اصرار به هدایت ما دارد و نسبت به مؤمنان دارای محبت و لطف فراوان و بسیار مهربان است. چیزی که ما را به بهشت نزدیک گرداند فراموش نکرده و به ما ارزانی داشته و هر آنچه ما را از آتش دوزخ دور می‌گرداند آن را به ما توصیه فرموده است، آن چنان که هر چیزی که ما را به دوزخ نزدیک گرداند، فراموش نکرده و ما را از آن باز داشته است و هر آنچه ما را از بهشت باز می‌دارد امر بر ترک آن نموده است. از مظاهر دوستی و عشق خداوند این است که میان مؤمنان که اعمال صالح انجام می‌دهند محبت و دوستی برقرار گردانیده، آن چنان که میان زن و شوهر دوستی و مهربانی برقرار نموده است. خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَيَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا ٩٦[مریم: ۹۶].

«بی‌گمان کسانی که ایمان می‌آورند و کارهای شایسته و پسندیده انجام می‌دهند، خداوند مهربان آنان را دوست می‌دارد و محبت ایشان را به دل‌ها می‌افکند».

﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةً[الروم: ۲۱].

«و یکی از نشانه‌های (دال بر قدرت و عظمت) خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان (در پرتو جاذبه و کشش قلبی) بیارامید و در میان شما و ایشان مهر و محبت انداخت (و هر یک را شیفته و دلباخته‌ی دیگری ساخت، تا با آرامش و آسایش، مایه‌ی شکوفایی و پرورش شخصیت همدیگر شوید)».

تا خانواده براساس مهربانی و دوستی بر دوام مانده و نسل و بقای آن محفوظ شود. هم‌چنان که خداوند به رسول‌الله صوحی کرده است که در برابر رسالتی که بدیشان تبلیغ می‌کند، چیزی جز دوستی اهل بیت و نزدیکانش نخواهد و می‌فرماید:

﴿قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰ[الشوری: ۲۳].

«بگو: در برابر آن (همه نعمت که در پرتو دعوت اسلام به شما خواهد رسید) از شما پاداش و مزدی نمی‌خواهم جز عشق و علاقه‌ی نزدیکی (به خدا) را (که سود آن هم عائد خودتان می‌گردد)» [۳۱].

در این کلام اشاره‌ی باطنی به مهربانی و رحم میان مردمان شده است آن چنان که پیامبر صما را بیدار باش می‌دهد که: «انسان‌های مسلمان در رحم و علاقه و همکاری با هم مانند جسدی هستند که اگر عضوی از اعضای آن درد کند، سایر اعضای جسد، در ناراحتی و تب قرار می‌گیرند» [۳۲].

[۳۰] اللؤلؤ والـمرجان، ج۳، ص ۳۱۸ و ۳۰۱ و ۲۹۷. [۳۱] إلا الـمودة فی القربی: مگر شور و شوق تقرب به خدا با انجام حسنات و دوری از سیئات یعنی آنچه از شما می‌خواهم در پیش گرفتن راه خدا است (نگاه: فرقان / ۵۷) تفسیر نور: دکتر خرم‌دل: چاپ اول نشر احسان. [۳۲] اللؤلؤ والـمرجان، ج ۳، ص ۲۶۹.