بهرهی بنده از اسم خداوند حکیم
بنده باید که خود را به ترس از خداوند و بزرگ داشتن عظمتش آراسته گرداند تا خداوند نیز علم و خبرگی در کتاب حکیم و هدایت پیامبرش را، بدو ارزانی دارد. واجب است که حکیم باشی؛ یعنی بر انجام اعمال صالح محکم و استوار باشی و بر حالی باشی که خداوند از تو راضی گردد؛ یعنی اساس آن به گونهای باشد که به اوامرش تمسک جسته و از نواهیاش پرهیز نمایی. حکیم در میان بندگان کسی است که پزشک مداوا کننده از امراض درونی است و کسی که در هر لحظه، حق آن لحظه را عطا نماید و آنچه را از مداوا یا عبادت نیاز دارد به او ارزانی دارد حکیم فرزند زمانهی خویش و ابن الوقت به معنای واقعی آن است. هر کس که تمامی اشیاء را بشناسد ولی خداوند را نشناسد او حکیم نیست زیرا که بهتر و والاتر از اشیاء و با فضیلتتر از آنها را نشناخته است. حکمت در حق بنده عبارت است از شناخت خداوند به خاطر خودش نه به واسطهی چیزهای دیگر.
عبدالحکیم: او بندهای است که خداوند چشم بصیرتبین بدو عطا کرده تا حکمت اشیاء را ببیند و او را در کلام موفق و در عمل به بهترین وجه رهنمون گشته است. این بنده اگر خلل و اشکالی را در کاری دید، آن را مرتفع میکند و هر فسادی را ببیند آن را به خیر و مصلحت باز میگرداند.
دعا: پروردگارا! تو با نور اسم حکیم تجلی نمودهای و در هر مخلوقی حکمتی روشن به ودیعت نهادهای و در هر موجودی فضیلتی قرار دادهای که هر چیزی حکمتی دارد و در بطن هر بلایی نعمتی نهفته است. پیامبران را با احکام فرستادهای و هر حکمی را حکمتی است و از خزانهی کرمت رزق و روزی را تقدیر کردهای. گاهی بر کسی روزی فراوانی عطا میکنی آن هم براساس حکمتی پوشیده از دیدگان مردم و گاه روزی را با رحمت الهی خویش بر کسی تنگ میگردانی. خداوندا! از نور حکیم بر قلبم بتابان و مرا از اسرار خبیر علیم آگاه گردان تا چشمههای حکمت از قلبم به سوی زبانم روان گشته و امراض نفسیام بدان سبب مداوا گردند و میان مردم با حکمت پدیدار گردم و در میانشان به رحم و شفقت مزین شوم. به درستی که تو بر هر چیزی توانایی.
وصلی الله علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه وسلم