جهان در سایه عقب ماندگی مسلمانان

فهرست کتاب

ایران و جنبش‌های آن

ایران و جنبش‌های آن

ایران که در آن زمان با روم در حکومت بر جهان متمدن شریک بود، یکی از حوزه‌های قدیم فعالیت بزرگترین خرابکارانی بود که تا به آن زمان جهان شناخته بود، از زمانهای قدیم پایه‌های اخلاق در آن متزلزل و مضطرب بود، محارم نسبی که بر حرمت و قباحت‌شان تمام طبایع مناطق معتدل جهان اتفاق دارند، در نزد آن‌ها هنوز مورد بحث و تبادل نظر بود، تا آنجا که یزدگرد دوم که در اواسط قرن پنجم میلادی بر مسند قدرت نشسته بود، با دخترش ازدواج کرد و سپس او را به قتل رساند[٣٩].

بهرام گور که در قرن ششم بر اریکه‌ی قدرت نشسته بود، با خواهرش ازدواج کرد[٤٠].

پروفسور آرتو.ج. کریستین سین، استاد زبان‌های شرقی در دانشگاه کوپنهاگسن دانمارک و کارشناس در تاریخ ایران در کتاب ایران در عهد ساسانیان می‌گوید:

«مؤرخان معاصر دوران ساسانیان، مانند جاتهیاس و غیره عادت ایرانیان را در مورد ازدواج با محارم تأیید می‌کنند، در تاریخِ این دوران نمونه‌هایی از چنین ازدواج‌هایی یافت می‌شود. بهرام چوبین و گشتاسب قبل از این که به آیین مسیحیت درآید، با محارم [٤١] ازدواج کردند، این نوع ازدواج در نزد آن‌ها نه این که گناهی محسوب نمی‌شد، بلکه آن را علمی صالح جهت تقرب به خدا انجام می‌دادند، شاید جهانگرد چینی «هوئن سونگ» به چنین ازدواجی در کلامش اشاره دارد: «ایرانیان بدون استثنا با هرکس ازدواج می‌کنند»[٤٢].

مانی در قرن سوم میلادی ظهور نمود، ظهورش در واقع واکنشی شدید و غیر طبیعی در برابر خوی شهوت‌پرستی حاکم بر جامعه و نتیجه‌ی رقابت خیالی نور و ظلمت بود، وی جهت ریشه‌کن‌کردنِ ماده‌ی فساد و شر از جهان، مردم را به زندگی مجردی فرا خواند و اعلان کرد که اختلاط نور و ظلمت، شرّی است که باید از آن دوری جست، و به خاطر فنای زودرس و یاری نور بر ظلمت نکاح را تحریم نمود، بهرام در سال ٢٧٩ م به دلیل این که مانی مردم را به تخریب جهان فرا می‌خواند و باید قبل از هرچیز خودش نابود می‌شد، قبل از این که وی به اهدافش برسد، او را به قتل رساند. اما با مرگ وی تعالیمش از بین نرفت، بلکه تا بعد از فتوحات اسلامی نیز باقی ماند.

مدتی بعد روح طبیعت ایرانی بر تعالیم سخت مانی شورید و دعوت مزدک را که در سال ٨٧ م متولد شده بود، پذیرفت، وی اعلان کرد که مردم در دنیا باهم برابرند، هیچ تفاوتی ندارند و در زندگی نیز باید باهم برابر باشند، و چون مال و زن در رأس اموری بود که معمولاً نفوس انسانی بر حفظ و نگهداری‌اش حرص بسیار دارند، در نزد مزدک این دو مهم‌ترین مواردی بود که باید در آن‌ها مساوات اجرا می‌شد.

شهرستانی می‌گوید:[٤٣]

«مزدک زنان را حلال و اموال را مباح گردانید. وی مردم را همانطور که در استفاده از آب، آتش و هیزم باهم شریک‌اند، در این دو مورد نیز شریک دانست».

این فراخوان از طرف جوانان سرمایه‌داران و خوشگذرانان مورد استقبال قرار گرفت و در دلشان جای باز کرد، از طرف دربار نیز مورد حمایت قرار گرفت و قباد به نشر و تأیید آن پرداخت، تا آنجا که ایران در اثر این فراخوان در لجنزاری از بی‌بند و باری اخلاقی و طغیان شهوت فرو رفت. طبری می‌گوید:

«انسان‌های فرومایه، عمل به این دعوت را وظیفه‌ی خویش قرار دادند و از این فرصت استفاده نمودند، مزدک و همراهانش را شدیداً حمایت نمودند، به خانه‌های مردم یورش می‌بردند و زن و دارایی آن‌ها را به یغما می‌بردند، بدون آن که آنان بتوانند هیچ عکلس العملی از خود نشان دهند، آنان قباد را واداشتند که از این موضوع حمایت کند و در غیر این صورت برکنار خواهد شد. مدت کوتاهی نگذشت که پدر فرزندش را نمی‌شناخت و فرزند پدرش را، و هیچکس مالک چیزی نبود».

طبری ادامه می‌دهد:

«قباد یکی از بهترین پادشاهان بود، اما مزدک وی را وادار به امری نمود که در نتیجه‌اش شر و فساد گوشه و کنار مملکت را فرا گرفت»[٤٤].

[٣٩]- Historans History of the world v.g p.٨٤

[٤٠]- تاریخ طبری، ج ٣، ص ١٣٨.

[٤١]- ایران در عهد ساسانیان، ترجمه از فرانسه به اردو، دکتر محمد اقبال، ص ٤٢٩.

[٤٢]- منع پیشین، ص ٤٣٠.

[٤٣]- شهرستانی، الملل والنحل، ج ١، ص ٨٦١.

[٤٤]- منبع پیشین.