فقر رهبری در جهان اسلام بعد از صلاح الدین
صلاح الدین بعد از این که وظیفهاش را انجام داد چشم از جهان فرو بست. خطر جدی که کیان و مرکز اسلام را تهدید میکرد در حال بروز بود. سیلِ خروشان صلیبیان در حالی که درسهای قدیمی را فرا گرفته و نکات ضعف و قوت مسلمانان را درک کرده بودند جهت تجدید بنای صلیبیت در قرن نوزدهم میلادی، دوباره سرازیر گردید. از طرفی مسلمانان نیز به رفتار قبلیشان از قبیل دودستگی، رقابت، غفلت و ستیز با یکدیگر برگشته بودند، این بار جهان اسلام از وجود رهبری مخلص برای اسلام فردی که مصلحت اسلام را برخواستههای خویش ترجیح دهد، از همه چیز بریده برای جهاد باشد، محبوب همه باشد و قلبها به اطرافش همانند صلاح الدین جمع شوند که با تلاش و قدرت و استعدادهای بزرگ خویش توانست تمام اروپا را عقب راند و عزت و شرف اسلام را حفاظت نماید، محروم گردیده بود، بعد از این ا نحطاط و فروپاشی در جهان اسلام گسترش یافت و به مرور زمان چشمگیر شد.