انتقال امامت از گروهی به گروهی دیگر
متأسفانه و از بخت بد جهان بشری این مقام مهم را از افرادی به دست گرفتند که نه آمادگی لازم را داشتند و نه واجد شرایطش بودند، ه چون پیشینیان و نه چون بسیاری از کسانی که همزمان و معاصر آنان بودند، تربیت دینی و اخلاقی استوار و ژرفی دریافت کرده بودند و نه هم دارای روحیهی جهاد در راه اسلام بودند، وانگهی در مسایل دینی و دنیوی از چنان روحیهی جهاد در راه اسلام و قدرت اجتهاد برخوردار نبودند که بتوانند مسؤولیت خلافت اسلامی را به دوش گیرند، این حکم شامل تمام خلفای بنی امیه[٢١٧] و بنی عباس [٢١٨] به استثنای خلیفهی راشد، عمر بن عبدالعزیز[٢١٩] میشود.
[٢١٧]- خلفای بنی امیه یا امویان (٤٠ – ١٣٢ هـ . ق / ٦٦٠ – ٧٥٠م) سلسلهای اسلامی از خاندان بنی امیه که پس از خلفای راشدین در سال ٤٠ هـ . ق زمام حکومت کشورهای اسلامی را به دست گرفتند. پس از به قدرترسیدن بنی امیه روش انتخابی خلیفه به انتقال موروثی قدرت تبدیل شد، معاویه بن ابی سفیان نخستین و در عین حال بهترین خلیفه در دولت امولیان بود، آخرین آنان مروان دوم، به دست ابومسلم خراسانی در غرب ایران به قتل رسید. (د. ن.)
[٢١٨]- خلفای بنی عباس یا عباسیان سلسلهای از خلفای اسلامی از فرزندان عباس بن عبدالمطلب هستند، بنیانگذار این سلسله عبدالله سفاح است که به سال ١٣٢ به کمک ایرانیان به فرماندهی ابومسلم خراسانی به خلافت رسید. از خاندان بنی عباس ٣٦ تن به خلافت رسیدند و از سال ١٣٢ هـ . ق تا ٦٥٦ هـ . ق (٧٥٠ – ١٣٥٨ م) حکومت کردند، آخرین خلیفهی این سلسله مستعصم بود که از سال ٦٤٠ هـ . ق تا ٦٥٦ هـ . ق (١٢٤٢ – ١٢٥٨ م) خلافت کرد. (د. ن.)
[٢١٩]- عمر بن عبدالعزیز بن مروان به سال ٦١ هـ یا ٦٣ هـ چشم به جهان گشود و از محضر دانشمندان آن زمان علم و دانش آموخت، وی به سال ٩٩ هـ . ق / ٧١٧ م به خلافت رسید، در زندگی بسیار قانع و بیتکلف بود و طینت و سیرتِ پاکی داشت، مدت خلافتِ او دوس ال و پنج ماه بود، سرانجام وی به سال ١٠١ هـ . ق / ٧٢٠ م چشم از جهان فرو بست، در میان فرمانروایان بنی امیه عمر بن عبدالعزیز تنها کسی بود که دادگری و انصاف داشت و در حکومت و سیاست تنها به آخرت میاندیشید، بدین جهت به ملت بیشتر توجه میکرد و حقوق اقلیتها را میپرداخت. (د. ن.)