جهان در سایه عقب ماندگی مسلمانان

فهرست کتاب

گسترش بیداری و آگاهی در امت

گسترش بیداری و آگاهی در امت

مهم‌ترین خطری که یک امت را تهدید می‌کند و در معرض هر خطری قرار می‌دهد و همینطور آن را شکار مافقان و بازیچه‌ی بازیگران می‌گرداند، عدم آگاهی آن امت، شیفته‌شدن به هر فراخوانی، همسوشدن با هر موجی، پیروی از هر سلطه‌گری، سکوت بر هر فاجعه‌ای و تحمل هر ستمی است و این که امرو خویش را درک نکند، هرچیزی را سر جایش نگذارد، دوست را از دشمن و خیرخواه را زا فریبکار تشخیص ندهد، از یک سوراخ چندین مرتبه گزیه شود، از رویداد‌ها درس نگیرد، از تجربه‌ها گشفت زده نشود، از فاجعه‌ها پند نگیرد، زمامش را به کسانی بسپارد که همواره شاهد فریبکاری، خیانت، تبعیض، خودخواهی، ناتوانی، بزدلی، حماقت و کودنی آن‌ها بوده و به کثرت سبب شکست و ذلت وی گردیده‌اند، با وجود این نسبت به چنین کسانی اعتماد کند و جان، مال، ناموس و کلیدهای مملکت خویش را به آنان بسپارد و به سرعت زیان‌ها و مصیبت‌هایی را که از دست آنان متحمل شده است به فراموشی بسپارد.

شکی نیست که در نتیجه‌ی چنین ساده‌لوحی‌ای، سیاستمداران حرفه‌ای و زمامداران خائن جرأت پیدا می‌کنند و از خشم و تعقیب امت احساس امنیت می‌نمایند و از سادگی، عدم آگاهی و جهالت امت سوء استفاده می‌کنند و به خیان‌ها و جنایات خویش ادامه می‌دهند.

متأسفانه ملت‌های مسلمان و کشورهای عربی – اگر نگوییم کاملاً آگاهی ندارند -، یقینا ضعف آگاهی درند، آنان دو دست را از دشمن تشخیص نمی‌دهند، با دوست و دشمن برخورد مساوی دارند و چه بسا با دشمن برخورد بهتری دارند، تا با دوست خیرخواه، در مواردی دوست در طول زندگی با آنان دچار خستگی و مبارزه می‌شود، اما با دشمن چنین نیستند، از یک سوراخ هزار مرتبه گزیده می‌شوند، از رویدادها و تجربه‌ها عبرت نمی‌گیرند، حافظه‌ی‌شان ضعیف و فراموشکار است، رهبران و زمامداران گذشته و حوادث دور و نزدیک را، خیلی زود فراموش نموده‌اند، در آگاهی دینی و اجتماعی ضعیف‌اند و در آگاهی سیاسی ضعیف‌تر. یقیناً ضعف‌های مزبور سبب مصیبت‌ها و بدبختی‌های بزرگ شده است و رهبری نادرست را برآنها مسلط و در هر صحنه‌ای آنان را ناکام نموده است.

اما اروپاییان به رغم محرومیتِ روحی و اخلاقی و به رغم نارسایی‌ها و ضعف‌های زیادی که دارند – و در این کتاب نیز به آن‌ها اشاره شده است – از آگاهی قوی برخوردارند، به خصوص آگاهی مدنی و سیاسی. آنان دارای رشد سیاسی هستند، نفع‌شان را از ضررشان باز می‌شناسند، بین خیرخواه و فریبکار، مخلص و منافق و همتا و بی‌کفایت فرق قایل می‌شوند، رهبری‌شان را صرفاً به افراد با کفایت، قوی و امانتدار می‌سپارند، زمامداران نیز رهبری آنان را با کمال دقت و ترس انجام می‌دهند، آنان هرگاه به عجز و خیانت زمامداران‌شان پی بردند، یا این که تشخیص دادند که زمامداران‌شان نقش خود را بازی کرده‌اند و دیگر زمان‌شان به پایان رسیده است، به سرعت آنان را کنار می‌زنند و افرادی قوی‌تر، با کفایت‌تر و شایسته‌تر را به رهبری اوضاع، جایگزین‌شان می‌کنند، و هرگز گذشته‌ی درخشان، کارنامه‌ی بزرگ، پیروزی‌های نظامی و موفقیت‌شان در قضایای خاصی، مانع برکناری و عزل آنان نمی‌شود.

بدین ترتیب آنان از سیاستمداران حرفه‌ای و زمامداری ضعیف و خیانتکار، محفوظ ماندند و زمامداران و مقامات نیز از نظارت ملت و گرفت توده‌ی مردم، بیمناک و با حذر شدند.

بنابراین، بزرگترین خدمت برای این مت که در پی آن از فاجعه‌ها و بحران‌هایی که هر روز وی راتهدید می‌کند، در امان خواهد شد، ایجاد بیداری و آگاهی در طبقات مختلف و تربیت فکری، مدنی و سیاسی توده‌ی مردم آن است.

نباید فراموش کرد که بیداری و آگاهی چیزی جز گسترش آموزش و رفع بی‌سوادی است، اگر چه بی‌سوادی نیز از مسایل مهم و اساسی است.

فرماندهان و رهبران سیاسی باید توجه داشته باشند، امتی که فاقدی بدیاری و آگاهی باشد، نمی‌واند مورد اعتماد قرار گیرد و به هیچ وجه تقدیس و احترام‌شان نسبت به رهبران و مسؤولان، در حالی که فاقد آگاهی هستند، نباید امیدوارکننده باشد؛ زیرا تا زمانی که از بیداری لازم برخوردار نیستند، در معرض هر نوع تبلیغات، تحریک و استهزا قرار دارند؛ مانند ریشه‌ی بی‌ثبات در فلاتی که در معرض وزیدن بادها قرار داشته باشد.