شهوت بیمهار جنسی
آیین هند و جامعهی آن از زمانهای خیلی دور در شهوترانی و کامجویی جنسی مشهور بود، شاید هم دلیلش این بوده باشد که عوامل تحریککنندهی جنسی در وجود هیچ آیین و در هیچ سرزمینی چنان رسوخ نکرده بود که در آیین هندی رسوخ نموده بود، کتابهای هندی و محافل دینی آن از تجلی صفات اله و وقوع حوادث بزرگ و توجیه اکوان، روایتها و داستانهایی از اختلاط دو جنس خدایان و حملهی برخی از آنها بر خانوادههای شریف نقل کرهاند که شرم و حیا اجازهی شنیدن آنها را به انسان نمیدهد.
تأثیر اینگونه داستانها در ذهن دیندارانِ مخلص و سپس تکرار و نقل این حکایات آنهم با ایمان و حماسهی دینی کاملاً روشن است.
افزون برآن پرستش آلت تناسلی خدای بزرگشان «مهادیو» و درآوردن تصویر آن به شکلی خیلی زشت و گردهمآمدنِ زنان و مردان و کودکان و دختران برای پرستش آلت تناسلی به اضافهی آنچه بعضی از تاریخنگاران نقل میکنند که علما و بعضی از فرقههای دینی آنها زنان لخت را پرستش میکردند و زنان مردان برهنه را[٦٦]، یقیناً تأثیرات نادرستی بر جای میگذارد. کاهنان فاسق و خیانتکار عبادتگاه، همواره زنان زائر و راهبهها در مورد تجاوز قرار میدادند، بسیاری از این عبادتگاهها تبدیل به فاحشهخانههایی شده بود که افراد فاسق و فاجر در آنها مطلبو و خواستهی خویش را دنبال میکردند.
با این توضیح روشن میشود وقتی که وضع عبادتگاهها و اماکنی که جهت عبادت و دین ساخته شدهاند، اینگونه باشد، مسلّم است که وضع درباریان و قصرهای اشراف چگونه خواهد بود، این خاندانها در انجام منکرات و فواحش باهم رقابت داشتند، مجالسی با شرکت مردان و زنان برگزار میگردید و هنگامی که جامهای شراب در مجلس به گردش درمیآمد، پردهی ادب و حشمت کنار زده میشد، ادب سر در نقاب میکشید و حیا و آزرم در پس پرده نهان میشد، بدین طریق امواج شهوتهای جنسی و بیبند و باری تمام این سرزمین را فرا گرفته بود و زن و مرد از نظر اخلاقی به پایینترین درجه رسدیه بودند.
[٦٦]- ستیارانه برکاش، دیانند سرسوتی هندو، ص ٣٤٤.