مظاهر طبیعت مادی در اروپا
کسانی که به روز قیامت ایمان ندارند و ورای لذت و کامجویی و دستیابی به بلندمرتبگی در زمین به چیزی دیگر معتقد نیستند، خدا را بسیار کم یاد میکنند و با متانت به او امیدوار نیستند، چگونه ممکن است در مشکلات و ناراحتیها متوجه خدا گردند؟ به او تمسک جویند و زمانی که خطر آنها را تهدید میکند او را یاد کنند؟ همانگونه که خداوند از مشرکان که به خداوند ایمان داشتهاند بیان میکند:
﴿وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوۡجٞ كَٱلظُّلَلِ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ﴾ [لقمان: ٣٢].
«هنگامی که موجهای همچون کوه آنان را فرا میگیرد، خالصانه خدا را به فریاد میخوانند و عبادت را خاص او میدانند».
با توجه به دلباختگی اروپاییان به مادیت و تمسک و غرقشدنشان در اسباب ظاهری و بینیازی از خدا، در سنگدلی و غفلت به جایی رسیدهاند که این فرمودهی الله در مورد آنان صدق میکند:
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ فَأَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمۡ يَتَضَرَّعُونَ ٤٢ فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَٰكِن قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٤٣﴾ [الأنعام: ٤٢- ٤٣].
«ما به سوی ملتهایی که پیش از تو بودهاند پیغمبران زیادی گسیل داشتهایم، آنان را به سختیها و زیانها گرفتار و به شداید و بلایا دچار ساختهایم، تا بلکه خشوع و خضوع کنند، آنان چرا نباید هنگامی که به عذاب ما [گرفتار میآیند] خشوع و خضوع کنند؟ ولی دلهایشان سخت شده است و شیطان اعمالی را که انجام میدهند برایشان آراسته و پیراسته است».
و نیز فرمودهی خداوند عزوجل:
﴿وَلَقَدۡ أَخَذۡنَٰهُم بِٱلۡعَذَابِ فَمَا ٱسۡتَكَانُواْ لِرَبِّهِمۡ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ ٧٦﴾ [المؤمنون:٧٦].
«ما ایشان را به عذاب گرفتار کردیم، اما آنان در برابر پرودگارشان سر فرود نیاوردند و کرنش و تضرع و زاری نکردند».
هیچگاه در موعظهها و سخنرانیهای سران و وزیران در اروپا، در بدترین شرایط جنگ و مصیبت، ذرهای از رقت قلب و رجوع به سوی خدا ملاحظه نمیکنید، همینطور در اخلاق، کردار و خوشیهای تودهی مردم نیز چنین چیزی را نمیبینید و تازه اندیشهوران غرب و ادیبانشان این سنگدلی را از زمرهی استحکام و قوت قلب و ظلمنپذیری میدانند یکی از رهبران بزرگ سیاسی انگلستان در پارلمان انگلیس افتخار میکند که ملت انگلستان تسلیم حوادث و سختیهای زندگی نمیشود و برای شاهد سخن خود چنین میگوید:
«مردان و زنان سنگاپور مشغول رقص و لهو بودند که هواپیمای ژاپنی روی شهر بمب میریختند، آنان بدون این که از مکان خودشان تکان بخورند و رقص و آواز و پایکوبی را ترک کنند، همچنان به لهو و لعب خود ادامه دادند».
یک هندی از شبنشینیای که خود در آن حضور داشته نقل میکند:
«موقعی که ما مشغول رقص و آواز بودیم، فریاد هولناک آزیر خطر، سکونت منازل و مکانها را تهدید میکرد، یکی از رفقای شبنشینی گفت: تکلیف چیست؟ آیا به رقص ادامه دهیم و یا آن که چلسه را ختم کنیم؟ دوشیزهای گفت: شبنشینی خود را در حال رقص ادامه میدهیم و بدینسان گذشته از آن باشگاه شبانه در تمام محله صدای آهنگ و آواز پیچید»[٢٧٨].
این هندی میگوید:
«از عادات روزانه این بود که موقع شروع فیلم در سینما اعلام میکردند که حملات هوایی شروع شده است، ولی این فیلم ادامه دارد و به پایان میرسد، هرکس میخواهد از پناهگاه استفاده کند، از سمت چپ به زیر زمین برود، مردم همان طور نشسته بودند و هیچکس از جای خود حرکت نمیکرد و فیلم شروع میشد»[٢٧٩].
یک نویسندهی انگلیسی در بارهی عکسی که در روزنامهی بزرگ انگلیسی زبان هند، استیتزمن (Statesman) که در ٢٤ ژانویهی ١٩٤٢ میلادی منتشر شده است میگوید:
«شگفتآور است که بهترین نمایشها در روزهای سخت جنگ به نمایش درآمده است، امروز در بریتانیا نیز چنین است، در سینماها، محلات خوشگذرانی، تماشاخانهها و شبنشینیها، بیننده بهترین و برتریت تصویرها را که قبل از جنگ ندیده بود مشاهده میکند، آنان که برای خوشگذرانی به لندن میروند از اسباب سرگرمی و ارضای ذوق هرچه بخواهند، موجود است».
در شمارهی دیگر در ١٥ دسامبر ١٩٤٣ میلادی نوشته بود:
«صنعت فیلم در لندن و مسکو رو به ترقی و شکوفایی است».
شما نمونههای تاریخی این نوع پایبندی و اعتیاد به خوشگذرانی و لذت را در سختترین ساعات و لحظات پایانی عمر جز در یونان و روم باستان، جای دیگری سراغ ندارید.
خبرگزاری رویتر داستان استقبال چرچیل[٢٨٠]، نخست وزیر انگلیسان را از سال جدید و خداحافظی با سال گذشته را آنهم در روزهایی دشوار از جنگ که اصولاً انسان به خدا پناه میبرد، آدم مست به هوش میآید و سنگدل فروتن میشود، چنین نقل کرده است:
«واشنگتن – اول ژانویه ١٩٤٢ م دیشب که سال تحویل شد و سال جدید سال گذشته را به جا گذاشت، چرچیل در قطار رسمی خود که از کانادا به ایلات متحد عازم بود، صبحگاه با حالت سرور و مستی با سر چارلز بورتل برخورد کرد. چرچیل شراب را با خندهای نویشد و گفت: «به نام و یاد سال ١٩٤١ م که ما را به سختی و پیروزی کشانید. در آن لحظه سال کهنه تمام شد و سال جدید تحویل شد، روزنامهنگاران و رؤسای قطار، سال جدید را به چرچیل تبریک گفتند. چرچیل دست چارلز بورتل را با یک دست و با دست دیگر دست کاربورل هارنر را گرفت و همه دست در دست یکدیگر مشغول رقصیدن و آوازهخوانی شدند. چرچیل در را باز کرد و گفت: سال جدید بر شما مبارک باد! خداوند پیروزی را به ما عنایت کند! جمع به تندی مشغول آوازخوانی و کفزدن بودند. چرچیل حرف (V) را نوشت و با شادی و سرور رهسپار درشکهی خود گردید».
این روش مادیگری را با روح دینی و تعالیم آن و عمل و سیرت دینداران در جنگها و لحظات مهم مقایسه کنید، خداوند در قرآن میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِيتُمۡ فِئَةٗ فَٱثۡبُتُواْ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٤٥﴾ [الأنفال: ٤٥].
«ای مؤمنان! هنگامی که با گروهی [از دشمنان در میدان کارزار] رو به رو شدید پایداری کنید و بسیار خدا را یاد کنید [در دنیا] پیروز و [در آخرت] رستگار شوید».
پیامبر اکرم ص موقع پیشآمدن مشکلی مشغول نماز میشد[٢٨١] ابن هشام در سیرهخود در بارهجنگ بدر به نقل از ابن اسحاق نوشته است:
رسول خدا ص صفهای مجاهدان را منظم کرد و به خیمه بازگشت. فقط حضرت ابوبکر صدیق س با او همراه بود و مشغول مناجات با خدای خود گردید و از او طلب پیروزی نمود، در ضمن مناجات خود میفرمود: «اللَّهُمَّ إِنْ تُهْلِكْ هَذِهِ الْعِصَابَةَ الْيَوم لا تُعْبَدْ» «بار خدایا! اگر امروز این لشکر خداپرست از بین روند، دیگر عبادتکنندهای وجود نخواهد داشت که تو را عبادت کند».
بنابر عوامل جبری، طبیعی، تاریخی و علمی از دوران قدیم تاریخ، مادیگری شعار تمدن و حیات غرب بوده است و نهضتهای جدید علمی و سیاسی در اروپا جز این که بر حدت و شدت این شعار بیافزایند تأثیر دیگری نداشتهاند. بسیاری از دانشمندان شرق و غرب به این حقیقت مهمّ پی بردهاند؛ از جمله علمای شرق، استاد دانشور و جهانگرد، صاحب نظر و بافراست، عبدالرحمن کواکبی[٢٨٢] در آغاز این سده در کتاب طبائع الإستبداد چنین مینویسد:
«فرد غربی دارای زندگی مادی، نفس سرکش، مال اندوز، استعمارگر و انتقامجوست. گویا نزد غربیان از مبادی عالی و عواطف شریفی که مسیحیت شرق به آنان منتقل ساخته بود، چیزی باقی نمانده است؛ برای نمونه فرد آلمانی با قساوت قلب شدیدی معتقد است که عضو ضعیف جامعه مستحق مرگ است و فرد آلمانی فضیلت را در قدرت و قدرت را در مال میداندغ علم را دوست میدارد، ولی برای اندوختن ثروت؛ مجد و بزرگواری را دوست میدارد، ولی به خاطر مال. فرد انگلیسی خودپسند و سبکسر است و معتقد است که عقل در آزادی، زندگی در نابودی حیا، شرافت در زینت و لباس، و عزت در خدعه و تزویر به مردم است».
این تصویر حقیقیِ سرشت و اساس اروپا و تحلیلی درست از اخلاق غرب است، گمان نمیکنیم که مرحوم کواکبی جز به سبب اجتناب از فروافتادن در دشواری و اطالهی کلام، جز آلمان و انگلیس به کشورهای دیگر نپرداخته است و از آلمان و انگلیس مشتی نمونهی خروار از تمام اروپاییان نشان داده است.
[٢٧٨]- دهلوی، آغامحمد اشرف، حملات هوایی، ص ٧١.
[٢٧٩]- همان، ص ٧٠.
[٢٨٠]- سروینستون چرچیل، سیاستمدار انگلیسی، به سال ١٨٧٤ م زاده شد. وی در مصر با کیچنر همراه بود و سپس به عنوان روزنامهنگار به ترانسوال رفت. در سال ١٩٠٠ م نمایندهی مجلس شد. دو بار نیز به نخست وزیری رسید، بار اول ١٩٤٥ – ١٩٤٠ و بار دوم ١٩٥١ – ١٩٥٥ م وی همچنین رهبر حزب محافظهکار بود، وی در پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم نقش به سزایی داشت. چرچیل به سال ١٩٦٥ درگذشت. (د. ن.)
[٢٨١]- عن حذيفه س قال: «كان رسول الله ص إذا حزبه أمر صلى». رواه أبو داود.
[٢٨٢]- عبدالرحمن بن احمد کواکبی، دانشمند و روشنفکر معروف سوری، به سال ١٢٦٥ هـ . ق زاده شد. پدر وی مدرس جامع اموی بود، کواکبی در مدارس محلی تحصیل کرد. سپس در مدرسهی کواکبیه به تحصیل علوم دینی پرداخت و به سبب صراحت و رکگویی و ظلم ستیزی او را به زندان افکندند و داراییاش را مصادره کردند. کواکبی پس از آن از سوریه خارج شد و از بسیاری کشورها دیدن کرد و پس از چندی دوری از سرزمین خود، درگذشت. افکار کواکبی در بیدارگری مسلمانان تأثیری ژرف داشت. دو کتاب طبائع الاستبداد و ام القری از شهرتی فراوان برخوردارند. (د. ن.)