نقش رهبری جدید
اکنون جهان در نتیجهی رهبری غرب بر دهانهی آتشفشان قرار گرفته است. هرآن احتمال میرود این آتشفشان منفجر شود. یا حداقل بر لبهی پرتگاهی قرار دارد که نزدیک است فرو ریزد. تا زمانی که غرب در وضعیت کنونی باشد، یعنی بر زندگی جهانیان مسلط باشد، منبع ارشاد، توجیه و اراده در تمام قارهها و حکومتها و سرزمینها و حتی در وجود انسانها باشد، نه جهان اصلاح خواهد شد و نه انسانیت تداوم خواهد یافت. غرب به سانِ غدهای است بدخیم در پیکر مارگزیدهی انسانی. این، منبعِ هر نوع اضطراب، پریشانی و تمام انقلابها در خاور دور و گوشه و کنار جهان اسلام است، با چنینی وضعیتی حرکتهای اصلاحی بینتیجه خواهد بود، حکومتهای درست و نظامیهای صالح برخلاف اراده و مصالح آن باقی نخواهند ماند، و اساساً هیچ نوع سعادتی ممکن نخواهد بود، مگر با جابجایی رهبری و قدرت از غرب مادی و خودخواه که قادر به سعادتمند نمودن بشریت نیست و چنین تمایلی نیز ندارد، به دست کسی که برای جهان و بشریت حامل روحی جدید و تصمیمی نوین است، کسی که در این امر خود را در برابر خداوند مسؤول و مکلف میدارد، آن فرد جز انسان مسلمان که جهان در انتظار اوست، کسی دیگر نخواهد بود. شاعر اسلام دکتر محمد اقبال / به این نکته اشاره دارد که میگوید:
ناموس ازل را تو امینی تو امینی
دارای جهان را تو یساری تو یمینی
ای بندهی خاکی تو زمانی تو زمینی
صهبای یقین درکش و از دیر گمان خیز
ازخوابگرانخوابگران خوابگرانخیز
از خوابگران خیز
فریاد ز افرنگ و دلاویزی افرنگ
فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ
عالم همه ویرانه زچنگیزی افرنگ
معمار حرم باز به تعمیر جهان خیز
ازخوابگرانخوابگرانخوابگرانخیز
از خوابگران خیز
کلیات اقبال، زبور عجم، ص ١٤١.