جهان در سایه عقب ماندگی مسلمانان

فهرست کتاب

سپاهیان مادی‌گری و دعوتگران آن

سپاهیان مادی‌گری و دعوتگران آن

نویسندگان، مؤلفان، ادیبان، معلمان، جامعه‌شناسان و سیاستمداران در تمامی اروپا به پا خاستند و به دمیدن در صور مادی‌گری و پاشاندنِ زهر آن در عقل و قلب ملت پرداختند و اخلاق را از نگاه مادی‌گری تفسیر کردند گاه فلسفه‌ی منفعت طلبی و گاه فسفه‌ی لذت‌جویی (اپیکوری)[٢٧١] را تزریق می‌کردند و سیاستمدارانی همچون ماکیاول فلارنساوی (١٤٦٩ – ١٥٢٧ م)[٢٧٢] از ابتدا برای جدایی دین از سیاست و تقسیم اخلاق به اخلاق شخصی و اجتماعی دعوت می‌کردند، و می‌گفتند: اگر وجود دین ضروری است، باید یک قضیه‌ی شخصی باشد و شایسه و لازم نیست که دین در امور سیاسی و دولتی دخالت داده شود. دولت در نزد آنان برتر و مهم‌تر از هرچیزی بود و موضوع مسیحیت زندگی آخرت بود و انسان‌های متدین و صالح هرچند برای کلیسا مفید هستند، اما وجودشان برای دولت هیچ نفعی ندارد، چرا که آنان مقید به احکام دینی هستند و نمی‌توانند احکام دینی و مبادی اخلاقی را زمانی که مصلحت جز آن را اقتضا کند، کنار بگذارند. پادشاهان و فرمانروایان باید مزین به اخلاق روباهان باشند و در صورتی که کوچکترین مصحلت دولت ایجاب می‌کرد، نباید از پیمان‌شکنی، دروغ، خیانت، مکر و نفاق، واهمه و پروایی داشته باشند. نهایتاً عوامل بسیاری از جمله وطن‌پرستی و نژادگرایی که میراث دیانت قدیم بود، در موفقیت این دعوت تأثیر داشت. ادیبان، مؤلفان و صاحبان ذوق و قریحه و تیزهوشان خصوصاً در انقلاب فرانسه و بعد از آن، انقلابی بر ضد اخلاق قدیم و نظم اجتماعی پدید آوردند، گناه را برای مردم زینت بخشیدند، دعوت به سوی بی‌بندوباری و بیرون‌آمدن سرشت‌ها از هرگونه قید و بند و درآمدن فرد از هرگونه مسؤولیتی را همه جا گسترش دادند، زندگی حیوانی محض و ارضای شهوات و تاراج مسرات و شتاب به سوی طیبات را ترویج کردند و در ارزش نهادن به این زندگی مادی و تلاش برای هرگونه آنی و نفع مادی ظاهر و محسوس، بیش از حد زیاده‌روی کردند.

[٢٧١]- اپیکور، فیلسوف یونانی و بینانگذار طریقه‌ی اپیکوری، به سال ٣٤١ پیش از میلاد زاده شد. وی شاگرد اکسنوکراتس بود، اپیکور لذت را غایت مطلوب بشر می‌دانست و می‌گفت: لذت خیر مطلق است و تمام کارهای ما باید متوجه کسب آن باشد. اپیکو به سال ٢٧٠ یا ٢٧٢ پیش از میلاد درگذشت. (د. ن.)

[٢٧٢]- ماکیاول نیکول، تاریخ‌دان و سیاستمدار ایتالیایی، وی در امور سیاسی معتقد بود که باید تنها رسیدن به هدف را در نظر گرفت و رعایت اصول اخلاقی در این مرد ضروریت ندارد، روش وی به نام ماکیاولیسم معروف شد. از وی آثاری به نام‌های تیتلو، شاهزاده و هنرجنگ باقی مانده است. (د. ن.)