بدعتها و خرافات
چیزی نمانده بود که پردههای شرک، جهالت و گمراهی، توحید خالص اسلام را بپوشاند، در نظام دینی بدعتهایی سرایت نمود که بخش بزرگی از زندگی مسلمانان را تحت پوشش قرار داده و آنان را از دین و حتی دنیا باز داشته بود.
روشن است که امتیاز و برتری مسلمانان بر دیگر ملتها، در دینی نهفته است که محمد ص آن را آورده است، امتیاز این دین و اعجازگریاش در مصون و محفوظ ماندن نهفته است؛ زیرا این دین، وحی، شریعت و قانون معجز ذات باری تعالی است:
﴿تَنزِيلٞ مِّنۡ حَكِيمٍ حَمِيدٖ ٤٢﴾ [فصلت: ٤٢].
«قرآن فرستادهی یزدان است که با حکمت و ستوده است».
مسلم است که هرگاه افکار مردمان و اعمال و کردارشان در این دین دخال کند، چندان برتری و امتیازی بر ادیانی که پیروانشان آنها را تحریف کردند و نظامهایی که انسانها ساخته و پرداختهاند ندارد، مگر در آن بخشهایی که محفوظ و مصون مانده باشد، چنین دینی ضامن سعادت دنیا وآخرت نیست و لیاقت آن را ندارد که افکار مردمان به آن گرایش پیدا کند.
نکوهش دین از مسلمانان
باید توجه داشت که در طول این مدت دین از تحریف و تبدیل هچنان محفوظ مانده بود و مسلمانان را از این که در مسیرشان منحرف شوند، همواره هشدار میداد و متذکر میشد و همیشه منارهاش بلند و نورش تابان بوده است:
﴿يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ وَيُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِهِۦ وَيَهۡدِيهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٦﴾ [المائدة: ١٦].
«خداوند با آن [کتاب] کسانی را به راههای امن و امان هدایت میکند که جویای خشنودی او باشند و با مشیت و فرمان خود آنان را از تاریکیهای [کفر و جهل] بیرون میآورد و به سوی نور [ایمان و علم] میبرد و ایشان را به راه راست هدایت میکند».
کتاب و سنت در هرا شرایطی در دل خوانندگان انقلابی علیه شرک، بدعت، جهالت، گمراهی، اخلاق جاهلی و عادات آن ایجاد میکند و علیه عیاشی عیاشان و استبداد فرمانروایان آنان را میشوراند، به همین دلیل بود که در هر دورهای از ادوار تاریخ اسلام و در هر گوشهای از جهان اسلام متأثر از قرآن و سنت افرادی از این امت بر طریقهی انبیاء † به پا میخاستند، دین را تجدید میکردند و روح جهاد را در امت میدمیدند، دروازههای اجتهاد را میگشودند و جهت تشکیل حکومت اسلامی طبق روش خلافت راشد به جهاد میپرداختند؛ برخی در این مسیر به شهادت نایل میگشتند و برخی هم میتوانستند در دورهای هرچند کوتاه که ید خلافت راشد را تداعی مینمود حکومت اسلامی تأسیس کنند:
﴿مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلٗا ٢٣﴾ [الأحزاب: ٢٣].
«در میان مؤمنان مردانی هستند که با خدا راست بودند در پیمانی که با او بسته اندف برخی پیمان خود را به سر برهاند [و شربت شهادت سر کشیدند] و برخی نیز در انتظارند، آنان هیچگونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادهاند».
آنان مصداق این حدیث بودند: «لاَ تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِى ظَاهِرِينَ عَلَى الْحَقِّ لاَ يَضُرُّهُمْ مَنْ خَذَلَهُمْ حَتَّى يَأْتِىَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ كَذَلِكَ»[٢٢٥].
«همچنان گروهی از امتم بر حق ثابتند که رهاکردن مردمان آنها را متضرر نمیگرداند، آنان بر این وضعیت خویش تا زمانی که دستور الهی فرا رسد باقی خواهند ماند».
تاریخ جهاد و تجدید در اسلام پیوسته وجود داشته و منقطع نگردیده است، مشعلهای اصلاحی همواره و پیوسته برافروخته بوده و طوفانهای[٢٢٦] دوران نتوانسته آنها را خاموش گرداند.
[٢٢٥]- روایت مسلم در کتاب الجهاد.
[٢٢٦]- برای آگاهی بیشتر رک: نگارنده، رجال الفر و الدعوة فی الإسلام، چاپ دمشق.