جهان در سایه عقب ماندگی مسلمانان

فهرست کتاب

بت‌پرستی در جاهلیت

بت‌پرستی در جاهلیت

عقیده‌ی رایج و آیین عمومی عرب شرک بود، در مورد خداوند متعال معتقد بودند که او خدای بزرگ، خالق تمام کاینات و گرداننده‌ی زمین و آسمانی است و تمام موجودات تحت قدرت اویند، اگر از آن‌ها در مورد آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمین پرسیده می‌شد پاسخ می‌دادند: خداوند توانا و آگاه آن‌ها را آفریده است:

﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَهُمۡ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ ٨٧ [الزخرف: ٨٧][٨٧].

اما اندیشه‌ی جاهلی‌شان ظرفیت توحید انبیا را با خلوص و صفا و شکوهش نداشت و اذهان‌شان که مدت‌ها از دوران نبوت و رسالت و مفاهیم دینی فاصله گرفته بود، نمی‌توانست درک کند که دعای یک انسان توان شکافتن دروازه‌های آسمان‌ها را دارد و می‌تواند بدون شافعت و واسطه مورد قبول حق واقع گردد. آنان مسایلی فوق را با این جهانِ محدود و اوضاع و احوال نظام سلطنتی فاسد و روندِ کارهای آن می‌سنجیدند. بدین جهت در جستجوی واسطه‌هایی برآمدند که برای رسیدن به خدا به آن‌ها متوسل می‌شدند و آن‌ها را در دعاهای خویش شریک خدا می‌کردند و برخی از عبادات را برای آن‌ها انجام می‌دادند. اندیشه‌ی شفاعت در باور آنان ریشه دواند و نهایتاً تبدیل به این عقیده گردید که واسطه‌ها مالک نفع و ضرر هستند، آنان به مرور در باب شرک گامی فراتر نهادند و خدایانی برای خویش درنظر گرفتند و چنین عقیده داشتند که این خدایان در چرخاندن هستی دست دارند و می‌توانند به دیگران سود و زیان و خیر و شر برسانند و به کسی ببخشند یا محرومش کنند.

به این ترتیب اگر مشرکان پیشین به الوهیت و ربوبیت برتر خداوند متعال اعتقاد داشتند و در کنار آن شفاعت واسطه‌ها و اولیا را نیز پذیرفته بودند، بعدی‌ها خدایان خویش را با ذات باری تعالی شریک قرار دادند و در مورد خدایان خویش این باور را پذیرفتند که آن‌ها نیز دارای قدرتی ذاتی بر رساندن خیر و شر سود و زیان و به وجود آوردن و فناکردن هستند و نسبت به ذات باری تعالی نیز باوری مبهم و غیر شفاف پیدا کردند، مثلاً: او را اله أعظم ورب الأرباب نامیدند[٨٨].

[٨٧]- «و اگر از آنان بپرسی، چه کسی آنان را آفریده؟ به یقین گویند: خدا».

[٨٨]- رک: دروزه، محمد عزت، بیئة النبی من القرآن.