تأثیر رهبانیت در اخلاق اروپاییان
نتیجهی رهبانیت این شد که جوانمردی و مروت که جزء فضایل بود، متزلزل شد و رذایل و زشتیها جانشین آن گشت. مردم، شادابی، سخاوت، صراحت لهجه، گذشت، شجاعت و جرأت را کنار گذاشتند، از مهمترین نتایج آن این بود که کانونهای خانوادگی متزلزل گردید و ناسپاسی و سنگدلی نسبت به نزدیکان رواج یافت، راهبان، کسانی که قلبهایشان از رحم و شفقت مالامال و جشمانشان از اشک لبریز بود، قلبهایشان سنگ شد و چشمانشان از فروچکاندن اشک نسبت به پدران و مادران و فرزندان خشکید. به دنبال آن بسیاری از مادران را داغدار، شوهران را بیزن و فرزندان را یتیم کردند. اینان جهت ادامهی حیات خویش به سوی مردم دست نیاز دراز میکردند و به بیابانها روی میآوردند، تنها تلاش و کوشش آنان این بود که خودشان را در آخرت نجات دهند. هیچ توجهی به مرگ یا زندگی نداشتند. لِکی در این مورد داستانهایی را بیان میکند که چشم را اشکآلود و قلب را غمناک میسازد[٢٦٤]. راهبان از سایهی زنان فرار میکردند و نزدیکی و همنشینی با آنها را گناه میشمردند و معتقد بودند که راهرفتن و صحبت با زنان هرچند که مادر یا همسر یا خواهر حقیقی انسان باشند، باعث میشود که اعمال انسان نابود شود و تلاشهای روحی از بین برود، لِکی در این باره داستانهای خندهآور و غمناک بسیاری روایت کرده است.
[٢٦٤]- History of Europea morals. Part II chapter IV. From Constantine to Charlemeagne.