در معصیت خالق از هیچ مخلوقی فرمانبرداری جایز نیست
مسلمانان در اجرای حق مددکار یکدیگر بودند و تمام کارهایشان با شور و تبادل نظر انجام میپذیرفت، مادامی از خلیفه اطاعت میکردند که وی در جمع آنان از خدا اطاعت میکرد، اگر خدا را نافرمانی میکرد، حق اطاعت و فرمانبرداری از وی سلب میشد، شعار حکومتشان این بود: «لا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ»[١٨١].
«در معصیت خالق از هیچ مخلوقی اطاعت جایز نیست».
اموال و داراییها که قبل از این لقمهای گوارا بای پادشاهان و امرا و مال التجارهی سرمایهداران بود، اکنون مال خدا به شمار میرفت و جز در راه خدا، جایی دیگر مصرف نمیشد. مسلمانان خلیفهی خدا بر این داراییها به شمار میآمدند.
خلیفه نیز مثل سرپرست یتیم بود؛ هرگاه بینیاز بود از خوردنش خودداری میکرد، و هرگاه نیازمند بود، در حد متعارف و معمول استفاده میکرد.
زمینی که قبلاً فرمانروایان و امرا آن را غصب کرده بودند، برای هرکس میخواستند آن را فراخ میکردند و برای هرکس که میخواستند، تنگش مینمودند و چون پارچهای در بین خودشان تقسیم میکردند، این زمین، زمین خدا شد؛ زمینی که هرکس یک وجب از آن را به ظلم تصرف نماید روز قیامت این وجب چون طوقی از هفت طبقهی زمین بر گردنش آویخته میشود.
[١٨١]- متفق علیه.