یک دسته گل
ایمان به خدا، پیامبر و روز آخرت و سر تسلیم فرودآوردن در برابر خدا و فرامینش، چالشهای زندگی را هموار ساخت و هر فرد را در جامعهی اسلامی به جایگاه اصلیاش باز گرداند که نه آن را رها مینمود و نه هم از آنجا تجاوز میکرد، جامعهی انسانی تبدیل به دسته گلی بیخار گردید.
مردم همه تبدیل به اعضای یک خانواده شدند، پدرشان آدم بود و آدم نیز از خاک، نه عرب بر عجم برتری داشت و نه عجم بر عرب، مگر براساس تقوا و پرهیزگاری.
پیامبر خدا ص میفرماید: «كُلُّكُمْ بَنُو آدَمَ ، وَآدَمُ خُلِقَ مِنْ تُرَابٍ ، لَيَنْتَهِيَنَّ قَوْمٌ يَفْخَرُونَ بِآبَائِهِمْ أَوْ لَيَكُونَنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللهِ مِنَ الْجَعْلانِ»[١٧٣].
«شما همه فرزندان آدم هستید، آدم نیز از خاک آفریده شده است، آن قومی که به آباء و اجدادشان فخر میکنند، یا از این عمل بازآیند، یا این که این چنین قومی از سرگین غلطان نیز نزد خدا بیارزشتر خواهند بود».
مردم از پیامبر میشنیدند که میفرمود: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَتَعَاظُمَهَا بِآبَائِهَا فَالنَّاسُ رَجُلاَنِ رَجُلٌ بَرٌّ تَقِىٌّ كَرِيمٌ عَلَى اللَّهِ وَفَاجِرٌ شَقِىٌّ هَيِّنٌ عَلَى اللَّهِ»[١٧٤].
«ای مردم! خداوند فخرجویی جاهلیت و نازیدن به پدران را از جمع شما برچیده است. مردمان بر دو نوع است: ١- آدم نیکو و پرهیزگار که نزد خدا گرامی است. ٢- آدم فاجر و بدبخت که نزد خداوند ذلیل است».
در جای دیگر میفرماید: «إِنَّ أَنْسَابَكُمْ هَذِهِ لَيْسَتْ بِمَسَبَّةٍ عَلَى أَحَدٍ كُلُّكُمْ بَنُو آدَمَ طَفُّ الصَّاعِ لَمْ تَمْلَؤُهُ لَيْسَ لأَحَدٍ عَلَى أَحَدٍ فَضْلٌ إِلاَّ بِدِينٍ أَوْ تَقْوَى»[١٧٥].
«نسبهایتان به هیچ وجه سبب طعنه و ایراد بر هیچیک از شما نیست، شما همه فرزندان آدم هستید، به مانند کلیلی ناتمام (یعنی همه دارای نقص و کمبود هستید) یکی بر دیگری جز به دین و تقوا برتری ندارد».
حضرت ابوذر میفرماید که رسول خدا ص فرمود: «أُنْظُرْ فَإِنَّكَ لَيْسَ بِخَيْرٍ مِنْ أَحْمَرَ وَلاَ أَسْوَدَ إِلاَّ أَنْ تَفْضُلَهُ بِتَقْوَى».
«بنگر! تو از آدم سرخپوست و سیاهپوست بهتر نیستی مگر با تقوا».
مردم میشنیدند که در پاس آخر شب با پروردگارش چنین نجوا میکرد: «وأنَا شَهِيْدٌ أنَّ الْعِباَدَ كُلَّهُمْ إخْوَةٌ».
«من گواهم که تمام بندگان باهم برادرند».
[١٧٣]- تفسیر ابن کثیر، سورۀ حجرات.
[١٧٤]- روایت ابن ابی حاتم.
[١٧٥]- روات امام احمد.