آیین بودا و تحولات آن
آیین بودا، قبل از هرچیز سادگی و حماسیبودن را به سرعت از دست داد و بیدرنگ در کام آیین برهمایی که در این زمان سخت برآشفته و تحریک شده بود، فرو رفت و نهایتاً به بتپرستی محض تبدیل شد. هرجا قدم میگذاشت بتها را با خود به همراه داشت و هرجا رحل اقامت میافکند، انواع و اقسام مجسمهها و هیکلهای بودا[٥٦] را نصب میکرد. این تمثالها و بتها زندگی دینی و مدنی دوران شکوفایی آیین بودایی را کاملاً تحت پوشش قرار داده بود.
ایشوارا توبا، استاد تاریخ تمدن هند در یکی از دانشگاههای هند میگوید:
«در سایهی آیین بودا حکومتی به وجود آمد که به مظاهر خدایان و پرستش مجسمهها اهمیت میداد و در نتیجهی آن روابط اخوت بودایی دستخوش تغییر گردید و انواع و اقسام بدعتها در آن رواج یافت»[٥٧].
یکی از نویسندگان معاصر و سیاستمداران بزرگ هند «نهرو» نیز به این نکته پی برده است، او چنین میگوید:
«آیین برهمایی بودا را مظهر خدایان قرار داد و خود بوداییان نیز از این شیوه تقلید کردند، رابطهی اخوت بودایی مالک سرمایهی هنگفتی شد و مرکز مصالح جماعتهای خاصی گردید. نظم و انسجام خویش را از دست داد و در روشهای عبادت آن سحر و امور واهی بسیارری رسوخ نمود و سرانجام آیین که هزارن سال در هند حاکمیت داشت و درخشیده بود، رو به زوال و انحطاط گذارد.
(Mrs. Rhys Davids) رخوت و سستی و بیماری آیین بودا را در آن مقطع یادآور شده و طوری که راها کریشنان در کتاب فلسفهی هند از وی نقل کرده، میگوید: افکار نادرست و پوچ تعلیمات اخلاقی بودا را چنان تحت تأثیر قرار داده است که کاملاً در لابلای تخیلات و خرافات ناپدید گردید، و جای آن را آیین دیگر گرفت و مدتی بر دلهای مردم چیره شد، اما دیری نگذشت که آیین جدید رو به اضمحلال گذارد و جایش را آیینی دیگر گرفت و همچنان با رفتن شکلی و پدیدامدن شکلی دیگر اوهام و خرافات زیاد روی هم انباشته گردید، به گونهای که فضای تاریک و سیاهی بر همه جا گسترده شده و دستورات و فرامین ارزشمند و سادهی مؤسس نخست این آیین به علت موشکافیها و قیل و قالهای کلامی از بین رفت»[٥٨].
«آیینهای برهمایی و بودایی رو به انحطاط نهادند و رسوم نادرست در آنها سرایت نمود. بازشناختن آیین بودایی از آیین برهمایی بس دشوار بود، چرا که آیین بودایی در آیین برهمایی کاملاً ذوب شده بود»[٥٩].
در بودیسم وجود «اله» و ایمان به آن همواره مورد اختلاف مؤرخان و نویسندگان شرح حال مؤسس این آیین بوده است. تا آنجا که بعضی با سردرگمی از خود میپرسند: چگونه امکان دارد این آیین بزرگ بر پایهای سست از آدابی پدید آمده که ایمان به خدا در آنها وجود ندارد؟[٦٠].
بنابراین، بودیسم جز راههایی جهت ریاضت نفس، سرکوب شهوات، آراستهشدن به فضایل، نجات از درد و رنج و حصول علم نیست.
بنابراین، چینیها برای جهان حامل رسالتی و دینی که مشکلات آن را حل نماید نبودند، آنها در دورترین نقطه از شرق جهان متمدن بر میراث دینی و علمی خویش چنگ میزدند، نه به ثروت خویش میافزودند و نه به ثروت دیگران.
[٥٦]- کسی که از موزهی تکسلا واقع در غرب پنجاب پاکستان دیدن کند، از کثرت مجسمههای بودا که از حفاری شهرهای پیرو بودا به دست آمده است، تعجب میکند و پی میبرد که این آیین و تمدن تبدیل به بتپرستی محض شده است.
[٥٧]- رک: ایشواراتوبا، الهند القدیمة، به زبان «اردو».
[٥٨]- Jawahar lal Nehru: the Discovery of India p.٢٠١,٢٠٢
[٥٩]- مرجع پیشین.
[٦٠]- رک: دائرة المعارف بریتانیا، مقالهی بودا.