خطرات و تهدیدهای خارجی
به هرحال، اوضاع نابسامان داخلی و تهدیدهای خارجی نیز، قابل توجه بود. تمام مناطق سرسبز و حاصلخیز «جزیرة العرب»، تحت سیطرۀ دو ابر قدرت فارس و روم قرار داشت. تقریباً در حدود شصت سال، ایرانیان؛ «یمن، عمان و بحرین» را در تصرف خویش داشتند و در آنها حکام عرب که تحت سیطرۀ ایران بودند، بهطور اسمی حکومت میکردند. در عراق «آل منذر» حکومت میکرد. ایرانیان حکومت آنان را مورد حمله قرار داده به داخل خاک عراق پیشروی میکردند.
نهضت اسلامی را که در سرزمین حجاز، در حال شکلگیری بود نیز، جزو قلمرو حکومت خویش میدانستند. چنانکه در سال ششم هجری، شاه ایران به والی یمن که ایرانی بود، این فرمان را نوشت: «این غلام حجازی مرا که ادعای نبوت کرده است، دستگیر و نزد من اعزام کن».
رومیها سرزمین شام را تصرف کرده بودند. «آل غسّان» و دیگر سران کوچک عرب که از مدتها قبل، آیین مسیحیت را پذیرفته بودند، زیر نفوذ آنان قرار داشتند. پس از سال هشتم هجری، رومیها با کمک رؤسای عرب، برای حمله به مدینه خود را آماده کردند که بعداً غزوۀ «تبوک» و «موته» را به دنبال داشت.