فروغ جاویدان، سیرت پیامبر، صحیح ترین و جامع ترین کتاب سیره نبوی و تاریخ صدر اسلام - جلد دوم

فهرست کتاب

روش آن‌حضرت در ملاقات

روش آن‌حضرت در ملاقات

هرگاه با کسی ملاقات می‌کردند، نخست خود پیامبر اکرم ج به وی سلام و با او مصافحه می‌کردند. اگر کسی سخنی در گوشی با آن‌حضرت می‌گفتند، آن‌حضرت به‌سوی او توجه می‌کردند و تا مادامی که خودش کنار نمی‌رفت، از وی روی بازنمی‌تافتند. در مصافحه نیز عادت آن‌حضرت چنین بود تا مادامی که خود آن شخص دست ایشان را رها نمی‌کرد دست وی را رها نمی‌کردند. وقتی در جمع می‌نشستند هیچگاه زانوهای مبارک برای هم‌نشینانش مزاحم نبود [۳۶۶]. هرکس می‌خواست با ایشان ملاقات کند و به محضرشان مشرف شود، بر کنار در خانۀ آن‌حضرت می‌ایستاد و می‌گفت: «السلام علیکم» سپس اجازه می‌خواست که آیا می‌توانم وارد شوم؟ اگر خود آن‌حضرت به ملاقات کسی می‌رفتند، همینگونه عمل می‌کردند و چنانچه شخصی برخلاف این روش عمل می‌کرد با وی ملاقات نمی‌کردند و او را بازمی‌گرداندند.

یک بار شخصی از بنی عامر بر در خانۀ آن‌حضرت آمد و اظهار داشت: آیا می‌توانم وارد خانه شوم؟ آن‌حضرت به یکی از اصحاب گفتند: برو به او روش کسب اجازه را بیاموز. یعنی نخست باید سلام کند سپس کسب اجازه کند. یک بار (صفوان بن امیه) که سردار بزرگ قریش بود، توسط «کلده» برادر خود هدایاییی شامل یک بچه آهو، مقداری شیر و هیزم فرستاد. کلده بدون رعایت آداب ورود و ملاقات، وارد خانه شد. آن‌حضرت فرمودند: برگرد، سلام کن آنگاه وارد شو [۳۶۷].

یک بار حضرت جابر برای زیارت رسول خدا ج آمد تا دیر در کنار در خانه ایستاد و آن را می‌زد. آن‌حضرت پرسیدند: کیست؟ او در پاسخ اظهار داشت: من. ایشان فرمودند: (من، من) یعنی این جواب صحیح نیست باید خود را معرفی کنی. هنگامی که خود آن‌حضرت به خانه کسی می‌رفتند، سمت راست و یا چپ در می‌ایستادند «السلام علیکم» می‌گفتند و کسب اجازه می‌کردند. (راوی می‌گوید که روبروی در برای این قرار نمی‌گرفتند که تا آن موقع رسم‌زدن پرده پشت درها نبود) اگر صاحب خانه اجازه نمی‌داد برمی‌گشتند. چنانکه یک بار آن‌حضرت ج به خانۀ سعد بن عباده رفتند بر در خانه ایستادند و کسب اجازه کردند یعنی نخست «السلام علیکم ورحمة الله» گفتند. سعد آهسته به سلام آن‌حضرت جواب داد به طوری که ایشان جواب سلام را نشنیدند، قیس فرزند سعد گفت: چرا شما به آن‌حضرت ج اجازۀ ورود نمی‌دهی؟ سعد گفت: خاموش باش. رسول اکرم ج چند بار سلام می‌کنند و این امر باعث خیر و برکت برای ما می‌شود. آن‌حضرت دوباره السلام علیکم گفتند و سعد به طور آهسته آن را جواب دادند. بار سوم آن‌حضرت سلام گفتند و چون جوابی نشیندند برگشتند. سعد از خانه بیرون شد و با شتاب به‌سوی آن‌حضرت رفت و عرض کرد: من سلام شما را می‌شنیدم، ولی جواب آن را آهسته می‌گفتم تا شما چند بار سلام کنید [۳۶۸]. چون به خانه کسی می‌رفتند از نشستن بر صدر مجلس خودداری می‌کردند. یک بار به خانه حضرت عبدالله بن عمر ب رفتند، عبدالله برای ایشان تشک چرمی پهن کرد ولی ایشان بر زمین نشستند.

[۳۶۶] ابوداود و ترمذی. [۳۶۷] ابوداود ۲ / ۱۵۶. [۳۶۸] ابوداود کتاب الأدب.