فروغ جاویدان، سیرت پیامبر، صحیح ترین و جامع ترین کتاب سیره نبوی و تاریخ صدر اسلام - جلد دوم

فهرست کتاب

مسکن مبارک

مسکن مبارک

آن حضرت ج در خردسالی پدر و مادر را از دست دادند و نزد پدربزرگ و عموهای خود پرورش یافتند. در سن بیست و پنج سالگی با خدیجه ازدواج کردند. معلوم نیست که پس از ازدواج در خانه‌ای که از پدر برای ایشان مانده بود، سکونت گزیدند و یا در خانۀ حضرت خدیجه ماندند. آن‌حضرت در مکه مکرمه خانه‌ای داشتند که از پدر برایش مانده بود. ولی عقیل پسر عموی آن‌حضرت و برادر حضرت علی که تا آن موقع مسلمان نشده بود، آن را تصاحب کرده بود. چنانکه هنگام فتح مکه وقتی آن‌حضرت به مکه تشریف آوردند، صحابه عرض کردند: در کجا اقامت می‌گزینید؟ آیا در خانۀ خودتان مقیم می‌شوید؟ آن‌حضرت فرمودند: مگر عقیل برای ما خانه‌ای گذاشته است؟ [۲۷۶].

پس از این که به مدینه منوره آمدند، شش ماه در خانه ابوایوب انصاری تنها بودند و از اهل بیت کسی با ایشان همراه نبود. اهل و عیال در مکه بودند. هنگامی که مسجد نبوی را بنا نمودند، اطراف آن، حجره‌های کوچکی بنا کردند و اهل و عیال از مکه آمدند و در همان حجره‌ها سکونت اختیار کردند [۲۷۷].

در آخرین سال‌های زندگی، آن‌حضرت نه همسر داشتند که در حجره‌های جداگانه‌ای به سر می‌بردند. آن حجره‌ها نه صحن داشتند و نه سالن و راهرو. حجره‌ها کوچک به اندازۀ نیاز ساخته شده بودند. دیوارهای آنان از گل و خاک بود، به طوری که شکاف برداشته بودند و از آن شکاف‌ها نور آفتاب به داخل خانه می‌افتاد. سقف آن‌ها با چوب نخل خرما پوشیده بود و هنگام باران گلیم‌هایی از مو ساخته شده بود که بر پشت بام‌ها انداخته می‌شد تا آب به داخل نفوذ نکند. ارتفاع آن‌ها به قدری بود که دست آدمی در حالت ایستادن به سقف آن‌ها می‌رسید. بر دروازه‌های آن‌ها پرده‌ای آویزان بود و یا تخته چوبی قرار داشت [۲۷۸].

آن حضرت ج هر شب نزد یکی از ازواج مطهرات و روزها معمولا در مجلس اصحاب در صحن آن حجره‌ها و یا در خانه‌ای که مخصوص مجلس مردان بود به سر می‌بردند. علاوه بر این حجره‌ها، یک خانه دو طبقه‌ای هم داشتند که به آن، در احادیث (مشربه) گفته شده است. در سال نهم هجری هنگامی که «ایلاء» کردند [۲۷۹] و نیز زمانی که از بالای اسب افتاده زخمی شده بودند، مدت یک ماه در آن به سر بردند. در آن خانه اسباب و کالاهایی وجود داشت که عبارت بود از یک بوریا، یک بالشت چرمی که با لیف نخل خرما پر شده بود و چند عدد پوست که در آن آویزان بودند [۲۸۰].

با وجود این که کاشانۀ نبوت مظهر انوار الهی بود ولی شب‌ها در آن چراغی وجود نداشت [۲۸۱]. از اسباب و کالاهای خانگی نیز در آن خبری نبود و آن‌حضرت این نوع چیزها را هم نمی‌پسندیدند. یک بار حضرت عایشه ل پرده‌ای روی دیوار اطاق آویزان کرده بود، آن‌حضرت ناراحت شدند و فرمودند: «مال به ما برای این داده نشده که خشت و سنگ را لباس بپوشانیم» [۲۸۲].

پس از وفات آن حضرت، این حجره‌ها در ملک ازواج مطهرات بودند و چون یکی از آن‌ها وفات می‌کرد خویشاوندان و وارثان او مالک آن می‌شدند. اکثر آن‌ها را حضرت معاویه در زمان خلافت خود خریداری کرده بود. تا زمان خلافت حضرت عمر فاروقس تمام حجره‌ها باقی بودند. در زمان خلافت حضرت عثمان س بعضی از آن‌ها تخریب و به مسجد نبوی اضافه شدند. در سال ۸۸ هجری، هنگامی که عمر بن عبدالعزیز والی مدینه بود، تمام حجره‌ها، جز حجرۀ حضرت عایشه که مرقد مطهر رسول اکرم ج در آن بود، تخریب و به مسجد نبوی اضافه شدند. در آن روز که این حجره‌ها به قصد توسعه مسجد نبوی تخریب شدند، در مدینه منوره ماتم و عزایی برپا شده بود، چون یکی دیگر از یادگارهای آن‌حضرت ج از بین می‌رفت [۲۸۳].

[۲۷۶] بخاری فتح مکه. [۲۷۷] ابن سعد. [۲۷۸] برای شرح و تفصیل بیشتر رجوع شود به ادب المفرد بخاری باب التطاول في البنیان والبناء. [۲۷۹] یعنی سوگند یاد کرده بودند که تا مدتی از همسران جدا باشند. [۲۸۰] ابوداود باب إمامة القاعد. [۲۸۱] صحیح بخاری باب ما کان رسول الله ج یتجوز من البأس والبسط. [۲۸۲] صحیح بخاری ۱ / ۷۳ باب التطوع خلف المرأة. [۲۸۳] ابن سعد جزء أزواج النبی ج.