رعایت بهداشت
نظافت را بسیار دوست داشتند. یک بار شخصی را در لباسهای چرکین مشاهده کردند، فرمودند: این آقا توان شستن لباسهای خویش را هم ندارد! [۳۱۰]
یک بار شخصی به محضر ایشان حضور یافت که لباس غیر مناسب بر تن داشت. ایشان فرمودند: آیا وضع مالیات خوب است؟ وی گفت: آری، آنحضرت فرمودند: ولی خداوند نعمت خویش را بر تو ارزانی داشته، باید اثر آن نعمت نمایان باشد [۳۱۱]. عربها با فرهنگ و تمدن آشنایی زیادی نداشتند، وقتی به مسجد میآمدند در اثنای نماز بر زمین و یا بر دیوارهای مسجد آب دهان میانداختند. آنحضرت ج این عمل را بسیار بد میدانستند و اثر آب دهان را از روی دیوار میخراشیدند و دور میکردند. یک بار لکۀ آب دهان را بر دیوار مسجد مشاهده کردند به قدری ناراحت شدند که رنگ چهرۀ مبارک قرمز شد. یکی از زنان انصار آن رادور کرد، مقداری خوشبویی آورد و آنجا مالید. آنحضرت بسیار خوشحال شد و آن زن را آفرین گفت [۳۱۲].
گاهی در مجلس مبارک ایشان عود و کافور سوزانده میشد [۳۱۳]. یک بار زنی از حضرت عایشه در مورد استفاده از حنا پرسید، وی گفت: اشکالی ندارد ولی من از آن استفاده نمیکنم، زیرا حبیب من رسول خدا ج بوی آن را نمیپسندیدند [۳۱۴]. بیشتر از مشک و عنبر استفاده میکردند.
یک بار شخصی را مشاهده کردند که موی سرش ژولیده بود. فرمودند: این آقا حال این را ندارد که موهای سرش را درست کند [۳۱۵]. یک بار شالی از جنس پشم پوشیدند بر اثر گرمی آن عرق کردند آنگاه آن را دور نمودند [۳۱۶].
یک بار مردم به مسجد نبوی آمدند، مسجد کوچک بود و بسیاری از آنها اهل کار و مشغله بودند و لباس چرکین بر تن داشتند بوی نامطبوعی بر اثر عرق آنان در مسجد بود. رسول خدا ج فرمودند: اگر غسل میکردید و به مسجد میآمدید بهتر بود [۳۱۷].
از همان روز غسل روز جمعه یک وظیفه شرعی قرار گرفت. مسجد نبوی همیشه جارو و نظافت میشد. زنی به نام «ام محجن» آن را جارو میکرد. در ابن ماجه مذکور است که آنحضرت ج دستور داده بودند که بچههای خردسال و دیوانهها را به مساجد نیاورند و در مساجد خرید و فروش صورت نگیرد و روز جمعه در آنها مشک و عود سوزانده شود. اعراب به لحاظ این که بدوی بودند و در بیابانها زندگی میکردند، لذا بهداشت و نظافت را رعایت نمیکردند. به همین منظور رسول خدا ج در مورد رعایت بهداشت تأکید و اهتمام خاصی داشتند.
یکی از عادات اعراب (مخصوصاً بدویها) این بود که در مسیر راهها ادرار و مدفوع میکردند، رسول خدا ج شدیداً از این کار منع نموده و فرمودند: لعنت خدا بر آنهایی باد که در مسیر راهها و یا در زیر سایه درختان ادرار و مدفوع کنند. بعضی از سران و امیران عادت داشتند که بر اثر سستی و کاهلی در ظرفی ادرار میکردند. آنحضرت ج از این کار هم منع فرمودند [۳۱۸].
عربها عادت نداشتند که بعد از ادرار استنجا کنند و یا لباسهای خود را از ریختن قطرات ادرار حفظ کنند. یک بار رسول خدا ج از راهی گذر میکردند نگاهشان بر دو قبر افتاد آنگاه فرمودند: به صاحب یکی از این دو قبر عذاب داده میشود، زیرا که لباسهای خود را از ادرار دور نگه نمیداشت [۳۱۹].
یک بار به مسجد آمدند دیدند که بر روی دیوارها در جاهای مختلف لکههایی وجود دارد. در دست ایشان شاخهای از درخت خرما وجود داشت، آنگاه به وسیلۀ آن لکههای روی دیوار را خراشیده پاک کردند، سپس خطاب به مردم با لهجه خشمناکی فرمودند: آیا شما دوست دارید که شخصی در مقابل شما قرار گیرد و بر صورت شما آب دهان بیندازد؟ وقتی یکی از شما نماز میخواند خداوند روبروی او و فرشتگان سمت راست او قرار میگیرند. لذا مناسب نیست که آدمی به سمت راست و یا روبروی خود آب دهان بیندازد.
یکی از صحابه در حالی که در نماز امام جماعت بود، آب دهان انداخت رسول اکرم ج مشاهده کردند و فرمودند: از این پس این حق ندارد امام جماعت شود. بعد از پایان نماز آن شخص به محضر رسول خدا حاضر شد و اظهار داشت: آیا شما چنین فرمودهاید؟ آنحضرت فرمودند: آری، برای این که تو خدا و رسولش را اذیت نمودی [۳۲۰].
از چیزهای بدبو مانند پیاز، سیر، تره و... نفرت داشتند و میفرمودند: وقتی این نوع چیزها را میخورید به مسجد نیایید. در صحیح بخاری مذکور است: هرکس پیاز و سیر بخورد نزد ما نیاید و همراه با ما نماز نخواند. یک بار حضرت عمر س در دوران خلافت خود در خطبه فرمود: شما سیر و پیاز میخورید و به مسجد میآیید، در حالی که رسول اکرم ج عادت داشتند که چنانچه شخصی سیر و یا پیاز میخورد و به مسجد میآمد دستور میدادند تا او را از مسجد اخراج و تا محل بقیع ببرند [۳۲۱].
[۳۱۰] ابوداود کتاب اللباس باب ما جاء فی غسل الثوب. [۳۱۱] ابوداود کتاب اللباس. [۳۱۲] نسائی کتاب المساجد. [۳۱۳] نسائی باب البخور. [۳۱۴] نسایی باب کراهیة ریح الحنا. [۳۱۵] ابوداود، کتاب اللباس [۳۱۶] ابوداود، کتاب اللباس. [۳۱۷] صحیح بخاری، باب غسل الجمعة. [۳۱۸] الترغیب والترهیب، کتاب الطهارة. [۳۱۹] صحیح بخاری باب عذاب القبر. [۳۲۰] الترغیب والترهیب. [۳۲۱] صحیح مسلم و سنن نسایی.